نظریه نمایندگی ظاهری ریشه در رویه قضایی انگلیس دارد. این نظریه مورد توجه حقوق بین الملل و سایر کشورها به ویژه کشورهای دارای حقوق نوشته از جمله فرانسه، بلژیک، سوییس، مصر و ... قرار گرفته است. در مورد تاثیر نظریه نمایندگی ظاهری در حقوق موضوعه سه فرض قابل بررسی است؛ اول، اینکه بعضی از مقررات با نظریه نمایندگی ظاهری قابل تحلیل و تفسیر باشند. دوم، اینکه بعضی از مقررات مبتنی بر نظریه نمایندگی ظاهری باشند یعنی نمایندگی ظاهری استثنا پذیرش شده باشد. سوم، اینکه نمایندگی ظاهری به عنوان یک نظریه کلی - قاعده - صریحا یا ضمنا پذیرفته شده باشد.مقاله حاضر سه فرض بالا را در حقوق موضوعه ایران بررسی نموده است و به این نتایج رسیده است:1- نظریه نمایندگی ظاهری با زمینه ها و ظرفیت های حقوق ایران منافاتی ندارد.2- در حقوق ایران مواردی که با نظریه نمایندگی ظاهری قابل تحلیل و تفسیر باشند پیدا می شوند.3- جلوه هایی از نظریه نمایندگی ظاهری در حقوق ایران دست کم به طور استثنایی - از طریق اقتباس از حقوق خارجی - پذیرفته شده است.4- پذیرش نظریه خارجی نمایندگی ظاهری در حقوق ایران به عنوان یک نظریه کلی - قاعده - قابل دفاع نیست. اما معادل و مشابه آن وجود دارد.