مجله پرستاری و مامایی
سال:1400 | دوره:19 | شماره:7 (پیاپی 144) |تعداد مقالات:9

پیش زمینه و هدف: دیابت شایع ترین بیماری مزمن است که باعث ناتوانی و مرگ می شود. کنترل این بیماری باعث پیشگیری از عوارض ناشی از دیابت می شود و انسولین نقش بسیار مهمی در کنترل دیابت دارد. شناسایی عوامل مؤثر بر عدم تبعیت از انسولین درمانی نقش مهمی بر کیفیت زندگی و کاهش عوارض بیماری دیابت دارد لذا با توجه به اهمیت موضوع مطالعه حاضر باهدف تعیین عوامل تأثیرگذار بر عدم تبعیت از انسولین درمانی در بیماران مبتلا به دیابت و خانواده آن ها انجام شده است. مواد و روش: این مطالعه توصیفی مقطعی، به روش نمونه گیری تصادفی ساده از بیماران مبتلا به دیابت و خانواده افراد مبتلا به دیابت ثبت شده در ثبت بیماری دیابت فسا که در سال 1399 به درمانگاه غدد شهرستان فسا مراجعه کرده بودند موردبررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه عدم پذیرش انسولین توسط بیماران و خانواده بیماران تکمیل شد. مقایسه داده ها بر اساس آزمون من ویتنی و t مستقل و با استفاده از نرم افزار spss ورژن 22 انجام شد. یافته ها: درمجموع 216 نفر در این مطالعه شرکت کردند که 108 نفر بیمار مبتلا به دیابت و 108 نفر از خانواده بیماران بودند. گروه بیماران شامل 32 نفر مرد و 76 نفر زن با میانگین سنی 54 سال بود. یافته های مطالعه ما نشان داد که ترس از سوزن، درد محل تزریق، هزینه اضافی، آسیب دیدن خانواده با سوزن، تجربیات دیگران، ضربه روحی روانی، سختی تزریق، ترس از عوارض نسبت به دیگر عوامل به صورت معناداری بیشتر بود و P-value<0. 05 داشتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد با برگزاری کلاس های آموزشی و افزایش آگاهی بیماران و خانواده های آن ها می توان میزان تبعیت از درمان را بهبود بخشید همچنین آگاه سازی پرسنل درمانی نسبت به آموزش بیماران و خانواده ها نیز اهمیت بسزایی دارد و لازم است مدیران و سیاست گذران نظام سلامت تمهیدات و برنامه ریزی لازم را در خصوص آموزش بیماران و آگاه سازی پزشکان و پرستان به کارگیرند.

پیش زمینه و هدف: یکی از مهم ترین وظایف پرستار، مراقبت­, های دهانی از بیماران بی هوش است که می تواند از عوارض زیادی پیشگیری نماید. این مطالعه باهدف تعیین و مقایسه تأثیر دهان شویه های­,(اکیناسه، لیسترین و کلرهگزیدین) بر فلور میکروبی و شدت اختلال در بهداشت دهان بیماران بخش های مراقبت­, ویژه انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که در آن 180 بیمار بخش مراقبت های ویژه بیمارستان­, های امام حسین و شهدای تجریش تهران در سال 1399 موردبررسی قرار گرفتند. افراد با سطح هوشیاری کمتر از 8، دارای لوله تراشه، سن 15-65 سال با روش بلوک بندی تصادفی شش تایی، به سه گروه 60 نفره تخصیص داده شدند. برای جمع آوری داده­, ها علاوه بر آزمایش نمونه بزاق، از ﻣ, ﻘ, ﯿ, ﺎ, س ارزیﺎ, ﺑ, ﯽ,دﻫ, ﺎ, ن ﺑ, ﮏ,(BOAS) استفاده و هر یک از دهان شویه های اکیناسه، لیسترین و کلرهگزیدین برای بیماران گروه­, ها دو بار در روز استعمال شد و بعد از گذشت یک هفته مجدداً داده­, های مذکور جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته­, ها: نتایج نشان داد که بین سه گروه ازنظر فراوانی کشت باکتری مثبت و منفی قبل و بعد از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود داشت. به علاوه کاربرد دهان شویه ها موجب تغییر در شدت اختلال در بهداشت دهان از متوسط به خفیف شد (05/0>p). نتیجه گیری: ازآنجاکه کاربرد هر سه دهان شویه­,شدت اختلال در بهداشت دهان را کاهش داد و با توجه به مزیت­, های ترکیبات گیاهی می­, توان اکیناسه را به عنوان یک جایگزین مناسب برای دهان شویه های دیگر به ویژه کلرهگزیدین پیشنهاد نمود.

پیش زمینه و هدف: صلاحیت بالینی عامل اصلی ارائه مراقبت با کیفیت در بخش های مراقبت ویژه نوزادان هست. صلاحیت بالینی مفهوم پیچیده ای است که دارای ابعاد مختلف بوده و میزان و عوامل مرتبط با آن در پرستاران شاغل در بخش های بالینی، متعدد و گهگاه متناقض گزارش شده است. این مطالعه با هدف بررسی صلاحیت بالینی و ارتباط آن با استرس شغلی پرستاران بخش های مراقبت ویژه نوزادان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی شهر تهران در سال 1398 انجام شده است. مواد و روش: در این مطالعه توصیفی-مقطعی 143 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به صورت تمام شماری وارد مطالعه شدند. . صلاحیت بالینی (سطح صلاحیت و میزان به کارگیری مهارت بالینی) و استرس شغلی پرستاران با استفاده از دو ابزار”,مقیاس صلاحیت بالینی پرستار “,با 73 عبارت و 7 حیطه و “, پرسشنامه استرس شغلی اسیپو”,با 60 عبارت و شش حیطه سنجیده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 و در سطح معناداری 05/0>p و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: . میانگین امتیاز سطح صلاحیت بالینی 19/21±, 3/68 و در سطح خوب بود. میانگین استرس شغلی پرستاران در کل 59/34±, 43/207 بود و در سطح متوسط ارزیابی شد. میانگین به کارگیری مهارت بالینی در کل 9/31±, 3/241 بود که در سطح متوسط بود. متغیر نوع شیفت کاری با به کارگیری مهارت بالینی کل ارتباط معنادار نشان داد (041/0P=). بین میزان به کارگیری مهارت بالینی در کل و استرس شغلی کل پرستاران همبستگی منفی و معنادار آماری وجود داشت (006/0P=) و همچنین میزان به کارگیری مهارت بالینی در حیطه های آموزش و هدایت (017/0P=)، توانایی های مدیریتی (045/0P=)، اقدامات درمانی (041/0P=)، تضمین کیفیت (001/0P=) و وظائف شغلی و سازمانی (007/0P=) با استرس شغلی کلی پرستاران همبستگی منفی و معنادار آماری وجود داشت. نتیجه گیری: سطح صلاحیت بالینی پرستاران و میزان به کارگیری مهارت ها از دیدگاه آنان به ترتیب در سطح خوب و متوسط بود. افزایش صلاحیت بالینی کل با کاهش استرس شغلی کل همراه بود. کاهش استرس شغلی با افزایش به کارگیری مهارت بالینی در ابعاد آموزش و هدایت، توانایی های مدیریتی، اقدامات درمانی، تضمین کیفیت و وظائف شغلی و سازمانی همراه بود. ازاین رو لازم است مدیران پرستاری جهت ارتقاء به کارگیری مهارت بالینی در ابعاد مختلف، بر کاهش استرس شغلی پرستاران توجه نموده و شرایط را برای ارتقای صلاحیت بالینی آنان فراهم نمایند.

پیش زمینه و هدف: رضایت از زندگی زناشویی به عوامل مختلفی بستگی دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر رضایت زناشویی، خودکارآمدی­, جنسی است. هدف این مطالعه تعیین نقش واسطه­, ای خودکارآمدی جنسی بین ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی بود. مواد و روش کار: روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی زنان متأهل ساکن در شهر تهران بود. در این تحقیق، 290 زن متأهل از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه­, ی رضایت زناشویی انریچ، سیاهه­, ی شخصیت (NEO-FFI) و پرسشنامه­, ی خودکارآمدی­, جنسی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی، تحلیل مسیر و تست بوت استرپ با استفاده از SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل شد. یافته­, ها: نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی (وظیفه شناسی، برون­, گرایی، روان­, رنجورخویی) و خودکارآمدی­, جنسی با رضایت زناشویی، همبستگی معناداری وجود دارد و خودکارآمدی­,جنسی می تواند به طور معناداری نقش واسطه ای بین روان­, رنجورخویی، برون­, گرایی و رضایت زناشویی داشته باشد. بحث و نتیجه­,گیری: نتایج نشان داد که سطوح پایین روان­, رنجور­, خویی و سطوح بالای برون­, گرایی، می­, تواند با افزایش خودکارآمدی­, جنسی باعث افزایش رضایت زناشویی ­, شود. با توجه به تأثیر رضایت زناشویی بر سلامت جسمی و روانی زوج ها، پیشنهاد می شود که درمانگران توجه بیشتری به مؤلفه های این مطالعه، به ویژه خودکارآمدی­, جنسی داشته باشند.

پیش زمینه و هدف: محیط آموزش بالینی با مدل های مختلف آموزشی، محلی برای پرورش مهارت های بالینی دانشجویان جهت ورود به جامعه کاری خود یعنی بیمارستان است، با توجه به اهمیت نقش مربیان در موفقیت آمیز بودن آموزش ها و اهمیت موضوع رضایتمندی جهت دستیابی به کیفیت بالاتر در آموزش بالینی، این مطالعه باهدف تعیین میزان رضایتمندی دانشجویان اتاق عمل از اجرای آموزش بالینی به شیوه پرسپتورشیپ در دانشگاه علوم پزشکی البرز در سال 1399-1398 انجام شد. مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی که به صورت مقطعی انجام گرفت، 52 نفر از دانشجویان ترم 7 و 8 کارشناسی اتاق عمل به صورت در دسترس وارد مطالعه شدند. داده ها از طریق پرسشنامه رضایتمندی تسهیل گری بالینی جمع آوری و وارد نرم افزار spss شدند و از طریق آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون های تحلیلی (تی تست، من ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن) تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که وضعیت رضایتمندی دانشجویان از شیوه اجرای مدل پرسپتورشیپ در سطح مطلوبی قرار دارد و میانگین نمره آن 97. 51 هست. آزمون تی تست بین میانگین نمره رضایتمندی کل با متغیر جنسیت اختلاف معنی داری را نشان داد (0. 007 P =)؛ به طوری که نمره رضایتمندی به صورت معناداری در مردان بیشتر از زنان به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به میزان رضایت مندی دانشجویان سال آخر رشته اتاق عمل از اجرای این مدل آموزشی، می توان از این روش در کنار روش های دیگر در آموزش بالینی دانشجویان اتاق عمل استفاده کرد.

پیش زمینه و هدف: وسایل حفاظت فردی به عنوان تجهیزاتی برای حفاظت از انواع صدمات شغلی و پیشگیری از انتقال عفونت به دیگران می­, باشند، که پرستاران مراقبت­, های ویژه کودکان می­, توانند با داشتن آموزش مؤثرتر مهم ترین نقش را در این پیشگیری از انتقال عفونت داشته باشند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آموزش مولتی­, مدیا در استفاده از وسایل حفاظت فردی در پرستاران بخش مراقبت­, های ویژه کودکان انجام شد. مواد و روش کار: این پژوهش نیمه­, تجربی در بخش­, های ویژه کودکان بیمارستان مطهری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، به روش نمونه­, گیری در دسترس در سال 1398 انجام شد. میزان استفاده از وسایل حفاظت فردی توسط پرستاران قبل و بعد از آموزش با استفاده از چک لیست خودساخته دارای روایی و پایایی تأییدشده، با حضور در شیفت­, های مختلف، توسط همکار پژوهشگر (به صورت نامحسوس) مورد مشاهده قرار گرفت. مداخله از طریق سی­, دی حاوی مولتی­, مدیا در مورداستفاده از وسایل حفاظت فردی طی پروسیجرهای مختلف شامل دو فیلم آموزشی بود. سپس داده­, ها با نرم افزار spss نسخه 16 با آزمون آنوای یک­, طرفه و تی­, تست آنالیز شدند. یافته ها: عملکرد کلی پرستاران در استفاده از وسایل حفاظت فردی بعد از آموزش مولتی­, مدیا ازنظر آماری به­, طور معنی­, داری افزایش یافته بود (012/0p=)، که بیشترین میزان مربوط به استفاده از ماسک (001/0>p)، عینک (012/0p=) و گان (019/0p=)، غیر از دستکش (162/0p=) بود. همچنین بیشترین و کمترین میزان رعایت در پروسیجرهای مختلف بالینی به ترتیب مربوط به پروسیجرهای پونکسیون مغز استخوان (100درصد) و تعویض خون (50درصد) بودند. نتیجه گیری: برنامه آموزشی مولتی­, مدیا با توجه به محاسنی که در رفع نیازهای آموزشی پرستاران داشت باعث افزایش میزان استفاده از وسایل حفاظت فردی در انواع پروسیجرها شد.

پیش زمینه و هدف: سرطان کولورکتال سومین سرطان شایع در جهان بوده و با میزان مرگ ومیر قابل توجهی همراه است. میزان بقا در سرطان کولورکتال کاملاً به زمان تشخیص آن ارتباط دارد و لذا غربالگری روشی ارزشمند برای تشخیص زودهنگام آن هست. این مطالعه باهدف تعیین عوامل پیشگویی کننده مشارکت در غربالگری سرطان کولورکتال بر اساس مدل بزنف انجام گرفت. مواد و روش کار: این مطالعه­,از نوع همبستگی پیشگویی کننده هست که بر روی 576 نفر از افراد بالای 50 سال در شهر تبریز در سال 98 انجام گرفت. روش نمونه­, گیری به صورت خوشه­, ای چندمرحله ای بود. جهت جمع­, آوری داده ها از چک لیست مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه­, ­, ای که بر اساس سازه­, های مدل بزنف توسط محققین گردآوری شده بود، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده­, ها با استفاده از نسخه 16 نرم­, افزار SPSS و روش های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته ­, ها: فقط 4/20 درصد افراد سابقه انجام تست خون مخفی در مدفوع و 5/9 درصد افراد سابقه کولونوسکوپی را ذکر نمودند. بر اساس مدل رگرسیون خطی، آگاهی و هنجارهای انتزاعی از بین سازه­, های مدل بزنف و تأهل، سیگار کشیدن و دریافت آموزش با مشارکت ارتباط معنی­, دار داشته (05/0 (P< و 9/23 درصد از تغییرات واریانس مشارکت در غربالگری را پیشگویی نمودند. بحث و نتیجه گیری: سازه­, های مدل بزنف پیشگویی­, کننده خوبی برای مشارکت در غربالگری سرطان کولورکتال می­, باشند. با توجه به اهمیت تشخیص زودهنگام سرطان کولورکتال و میزان پایین مشارکت در آن لازم است سیاست گذاران سلامت به عوامل پیشگویی کننده/مؤثر در مشارکت افراد توجه بیشتری نمایند و مداخلاتی نظیر افزایش آگاهی و استفاده از منابع مهم هنجارهای انتزاعی را نیز به کار گیرند.

پیش زمینه و هدف: اضطراب ناشی از بستری شدن و تحت مداوا بودن در بیمارستان می تواند روی بهبودی کودکان تأثیر منفی بگذارد. کاهش اضطراب کودکان نیز تجربه بستری شدن را برای کودکان و والدین آن ها خوشایند می کند که از فعالیت های مهم پرستاری هست. مطالعه حاضر باهدف تعیین تأثیر رایحه درمانی اسانس پرتقال بر اضطراب کودکان بستری در بیمارستان انجام شد. مواد و روش­,کار: در این کارآزمایی بالینی، 70 کودک بستری در بیمارستان ولیعصر بیرجند با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه اسانس پرتقال و مراقبت معمول قرار گرفتند. در گروه مداخله رایحه درمانی به مدت 3 روز و هر روز طی سه نوبت انجام می شد. در ابتدا و انتهای مداخله پرسشنامه اضطراب موقعیتی-خصیصه ای اشپیل برگر برای کودکان تکمیل گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و آزمون های کای دو، من ویتنی، تی زوجی، ویلکاکسون و تی تست انجام شد. میزان P کمتر از 0. 05 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که در گروه کنترل میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری نداشت (05/0p >). این در حالی است که نتایج آزمون ویلکاکسون حاکی از آن بود که در گروه مداخله میانگین نمره اضطراب آشکار و پنهان قبل و بعد از مداخله تفاوت معناداری داشت (05/0p <) و نمرات بعد از مداخله نسبت به نمرات قبل از مداخله به طرز معناداری کمتر بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل بیانگر تأثیرات مثبت آروماتراپی استنشاقی اسانس پرتقال بر کاهش اضطراب کودکان بستری می باشد، لذا آروماتراپی به عنوان یک گزینه جدید و آسان در جهت کاهش اضطراب کودکان بستری پیشنهاد می شود.