چکیده فارسی:پس از تشکیل حکومت توسط رسول اله (ص) مسائل جدیدی مطرح شد که ازجمله آنها نحوه مواجهه و برخورد حکومت اسلامی با غیرمسلمانان بود. در این زمینه سه دیدگاه وجود دارد که اولی بر اصالت جنگ و دومی بر اصالت صلح و آخرین دیدگاه هم جنگ و هم صلح را در شرایطی می پذیرد. طبق این دیدگاه، هم جنگ طلبی افراطی و هم صلح به معنای سازش و استسلام محکوم است و تنها صلحی پذیرفته شده است که با رعایت حقوق متقابل طرفین و شرافتمندانه باشد. این دیدگاه جنگ را برای رفع موانعی مانند فتنه و ظلم تجویز می کند. سیره نبوی هم به خوبی نشانگر آن است که جنگ های آن حضرت جنبه دفاعی داشته و همچنین پیمان های متعدد پیامبر (ص) با غیرمسلمانان (مانند یهودیان مدینه، یهود فدک، حدیبیه) و پیشنهاد صلح به مشرکان در غزوه بدر توسط آن حضرت موید این دیدگاه است.
چکیده عربی:توجد و جهات نظر مختلفة بشأن صلة علم الفقه بالحضارة، حیث لایری البعض ای صله فیما بینهما، فی حین یری جمع آخر بان هناک صله و ان کانت قلیله بین الفقه و الحضارة، بینما هناک مجموعة تعد الفقه شرطا اساسیا لایجاد الحضارة. صله الفقه بالحضارة قابلة للبحث من منظارین. وجهه نظر فی اطار النصوص و مصادر الفقه و النظرة الاخری تستند الی النصوص و المصادر الاکمل و التی ربما یمکن تسمیتها بالفقه المطلوب. علی ضوء محور المنظور الاول یتم السعی من خلال مطالعة الکتب، الابواب و القضایا و المواضیع الفقهیه الاثبات بأنه یمکن التحدث بشأن الترابط و الصلة الواضحة و القویة بین التعالیم الفقهیة و بناء الحضارة. بالرغم من أنه لایمکن الزعم بان جمیع الانظمة الاجتماعیة التی تحتاجها الحضارة متواجدة بصورة کامله و جاهزة للتطبیق المثالی فی الفقه الحاضر، الا ان وجود الاطر الاصیلة و الهیکلیة للحضارة فیها لایمکن انکارها. کما تطرق المقال الی ان ایجاد الانظمة عبر الفقه بمثابة خطوة اولی نحو بناء الحضارة هو رهن بتشکیل و تدوین الفقه الحکومی.