گسترش خصوصی سازی نیروگاه ها موجب تحول بنیادین در ساختار اقتصادی صنعت برق و رقابتی شدن فضای تبادل توان شده است. بدین ترتیب، جنبه های مختلف برنامه ریزی و بهره برداری سیستم قدرت نیز با چالش های متعددی مواجه گشته است. یکی از این چالش ها، چگونگی برنامه ریزی تعمیراتِ واحد های نیروگاهی است. در فضای سنتی، چنین تصمیم هایی به شکل مرکزی و توسط دیسپاچینگ گرفته می شد. اما در محیط های تجدید ساختاریافته، با کم رنگ تر شدن نقش دیسپاچینگ، نیروگاه ها نیز در فرآیند تصمیم گیری تعمیرات نقش پیدا می کنند. از یک سو دیسپاچینگ نگران پایایی و قابلیت اطمینان سیستم قدرت جهت تامین پیوسته ی برق مصرف کنندگان است و از سوی دیگر نیروگاه های خصوصی به دنبال حداکثر سازی سود خود هستند. بنابراین در محیط های تجدید ساختاریافته بر خلاف محیط های سنتی، برنامه ریزی تعمیرات نیروگاه ها قابل بیان به فرم یک مساله ی بهینه سازی ساده نیست و به ابزاری نیاز داریم که به خوبی رفتار متقابل عوامل ذینفع را مدل کند. با توجه به این توضیحات، می توان از تئوری بازی ها جهت مدل سازی مساله استفاده کرد. در این مقاله ابتدا مساله به شکل یک بازی تعریف می شود. سپس با حل این بازی، تعدادی نقطه ی تعادل بدست می آید که با تحلیل آن ها، رفتار تکنولوژی های مختلف نیروگاهی پیش بینی می گردد. در نهایت نیز از میان نقاط تعادل مختلف، به کمک شاخص رفاه اجتماعی، برنامه ی نهایی تعمیرات تعیین می شود.