دو رمان مشهور جیمز موریه ماجراهای حاجی بابای اصفهانی (1824) و ماجراهای حاجی بابای اصفهانی در انگلستان (1828) - را عموما روایت های شرق شناسانه از ایران و خاورزمین به شمار می آورند. در این مقاله، نگارنده می کوشد نشان دهد که این رمانها به همان میزان که آثاری درباره ایران و شرق است، درباره بریتانیا نیز هست. این آثار جهتگیری ایدئولوژیک دوگانه ای دارد: از یک سو، رویکردی انتقادآمیز نسبت به جامعه انگلستان اوایل قرن نوزدهم دارد و از دیگر سو، توسعه طللبی امپریالیستی و استعماری بریتانیا را توجیه و تبیین می کند. این دو وجه درهم تنیده است و از این رو در تحلیل این آثار باید نقش گفتمانی دوگانه آنها را مورد نظر قرارداد.