گذشتگان ما به موضوع ادبیات تعلیمی، بویژه اخلاق اهمیت خاصی می دادند، علمی که موضوع اصلی و کلان آن، نیکی و بدی یِا خیر و شرّ است و به رفتارهای افراد در مقابل هم می پردازد. هدفِ غایی علم اخلاق، هدایت انسان ها به سمت نیکی و زیبایی هاست و قصد دارد آنها را برای اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی، راهنمایی و آماده کند، که این موضوع در متون نظم و نثرِ ادبِ فارسی هم کاملاً جلوه گراست. ازجمله دانشمندانی که به این امر توجه ویژه داشته و دو کتاب هم با این موضوع به نام های «اخلاق ناصری» و «اخلاق محتشمی» تألیف کرده است، «خواجه نصیرالدین توسی» است. قرن ها پس از نگارش این کتاب محقّقان دیگری نیز ترغیب شدند تا با تأثیرپذیری و طبق شیوه ی او به خلقِ آثار جدیدی بپردازند. یکی از این آثار که در زمینه ی «تدبیر منزل» نگاشته شده است، کتاب «اخلاقِ جلالی» نوشته ی «جلال الدین دوانی» از علما و حکمای قرن نهم قمری است که در واقع بازنویسی رساله ی خواجه نصیر است و عمده ی تغییرات ایجاد شده در آن، پُررنگ شدنِ صبغه ی دینی نسبت به نگاه فلسفیِ خواجه نصیر، تغییر سبک نگارش کتاب و ساده تر شدن آن، تلخیصِ کتاب، اضافه کردنِ آیات و احادیث و اشعار و امثال عربی و. . .، است. هدف این مقاله، بررسی بحث «تدبیرمنزل» در این دو کتاب است.