قارچ Macrophomina phaseolina یکی از بیمارگرهای مهم سویا و عامل پوسیدگی ذغالی در مناطق عمده کشت سویا در ایران و جهان است. در این مطالعه دو ساله، بقای M. phaseolina و سایر قارچ های همراه بقایای سویا و نیز تاثیر Trichoderma harzianum بر تغییرات جمعیت قارچ ها طی زمان، در شرایط محیطی استان گلستان مورد بررسی قرار گرفت. در سال اول، بقایای سویای آلوده به M. phaseolina در پاکت های پلی پروپیلنی منفذدار قرار داده شد و در سه عمق 5-0، 15-10 و 25-20 سانتی متری در دو خاک آلوده به M. phaseolina و غیرآلوده مدفون گردید. نمونه ها طی هشت ماه و در فواصل زمانی دو ماهه از خاک خارج شده و مورد بررسی قرار گرفتند.بر اساس نتایج به دست آمده، درصد فراوانی جداسازی M. phaseolina، روند کاهشی خطی و کندی طی زمان داشته و بعد از هشت ماه از 93.3 درصد به 73.6 درصد رسید. هم چنین فراوانی .Trichoderma spp طی زمان به صورت خطی و به میزان شش درصد افزایش یافت. فراوانی جداسازی M. phaseolina در دو نوع خاک و در اعماق مختلف مشابه بود. در سال دوم، پاکت های محتوی بقایای سویای آلوده، در دو خاک آلوده و سترون که با زادمایه Trichoderma harzianum MKR 1321 مایه زنی شده بود (+T) مدفون گردید و با تیمار شاهد بدون مایه زنی (-T) مورد مقایسه قرار گرفت. درصد فراوانی M. phaseolina طی زمان، در تیمار +T، 5.77 درصد کاهش یافت در حالی که این میزان در تیمار -T برابر 11.2 درصد بود. هم چنین سترون یا آلوده بودن خاک تاثیری بر فراوانی جداسازی آن نداشت. فراوانی جداسازی .Trichoderma spp در تیمار +T پس از هشت ماه 93.9 درصد افزایش یافت. افزایش فراوانی جداسازی .Trichoderma spp به موازات کاهش فراوانی M. phaseolina و سایر قارچ ها رخ داد. این نتایج نشان می دهد که نقش ترکیبی T. harzianum به عنوان مایکوپارازیت و تجزیه کننده قوی مواد گیاهی، سبب کاهش بقای M. phaseolina و سایر قارچ های همراه در بقایای گیاهی مدفون در خاک می شود.