از ویژگی های حیات دینی ایرانیان در دورهٔ مغول، رشد گفتمانی از مذهب اهل سنّت و جماعت است که خلافت خلفای راشدین و مقام امامت و ولایت ائمّهٔ اثنی عشر را در کنار هم نشانده و توأمان به هر دو باور داشت. این موضوع همزمان با تشخّص عینی بسط مفهوم ممالک محروسهٔ ایران زمین در متون این دوره به روشنی آشکار است. در این میان، حمداللّه مستوفی جایگاه مهم و شایان توجهی دارد. هر سه تصنیف عمدهٔ وی، واجد جزئیات فراوانی در تبیین اندیشهٔ مذهبی حمداللّه مستوفی و باورهای مذهبی رایج در ایران روزگار او است. تحقیق حاضر بر آن است تا به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی نشان دهد که نگاه مستوفی نسبت به این اندیشهٔ مذهبی چگونه بوده است؟ بررسی مزبور بیانگر آن است که حمداللّه مستوفی هر چند در تصنیف آثارش در پی تدوین متون دینی نبوده، لکن در خلال آن ها اطلاعات ارزشمندی از اوضاع دینی زمانهٔ خود به دست داده است. وی ضمن بیان نحوهٔ پراکندگی مذاهب مختلف در ایران، رویکردهای رایج و عمدهٔ مذهبی این دوره را به روشنی نشان داده است.