مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال:1402 | دوره:31 | شماره:4 |تعداد مقالات:8

شبکه بازویی بزرگ ترین و پیچیده ترین شبکه عصبی بدن است که در گردن تشکیل و پس از عبور از زیر استخوان ترقوه وارد حفره آگزیلا می شود. تابه حال واریاسیون های زیادی در شبکه بازویی گزارش شده است که از لحاظ بالینی دارای اهمیت فراوان می باشد. شبکه دارای سه طناب می باشد که از جمله آن ها طناب داخلی است. عصب جلدی بازویی داخلی و عصب جلدی ساعدی داخلی از شاخه های طناب داخلی آن بوده که به ترتیب پوست سطح داخلی بازو و ساعد را عصب دهی می کنند. در این مطالعه هنگام تشریح اندام فوقانی جسد مردی حدودا 80 ساله در سالن تشریح دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد یک واریاسیون نادر در شاخه های طناب داخلی شبکه بازویی دیده شد. بدین صورت که در حالت عادی هیچ گونه ارتباطی بین دو عصب جلدی بازویی داخلی وجلدی ساعدی داخلی دیده نمی شود و هرکدام به طور جداگانه پوست نواحی داخل بازو و ساعد را عصب دهی می کنند اما در این مورد این دو عصب باهم در ارتباط بوده و از آنجایی که دانستن این نوع واریاسیون ها برای جراحان دارای اهمیت به سزایی بوده، لذا به مطالعات بیشتری به منظور تعیین شیوع آن در جمعیت نیاز است.

مقدمه پای پرونیت، به عنوان یکی از ناهنجاری های رایج پا می تواند بیومکانیک اندام تحتانی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی چهارچوب علمی تحقیقات مرتبط با اعمال انواع پروتکل تمرینی بر عارضه پرونیشن پا بود و هم چنین انجام یک جمع بندی مطلوب و ارایه اطلاعات مناسب تری از تحقیقات پیشین می باشد. در این مطالعه جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین در سال 2022-2019 پایگاه های استنادی WOS، Magiran، Scopus، PubMed، Springer و موتور جستجو Google Scholar صورت پذیرفت. تعداد 52 عنوان مقاله مرتبط بر اساس معیارهای ورود و خروج انتخاب و شرط اولیه ورود به مطالعه را داشتند. پس از بررسی مجدد مقالات تعداد 18 مقاله که با هدف بررسی اثرات پروتکل تمرینی بر مکانیک بدن طی حرکات انتقالی در افراد دارای عارضه پرونیت پا بود، انتخاب شد. نتیجه گیری به نظر می رسد که انجام تمرینات ورزشی برای بهبود تعادل، تقویت عضلات چهارسرران، عدم تغییر زوایای مفاصل اندام تحتانی حین فعالیت موثر بوده است. لذا پیشنهاد می شود متخصصان علوم توانبخشی با بهره گیری از اصول و مبانی علم تمرین، فعالیت-های تقویتی را در روند بهبودی مبتلایان به پای پرونیت مدنظر قرار دهند.

مقدمه مطالعه حاضر جهت بررسی ارتباط میزان بیان ژن COX-2 با علایم کلینیکوپاتولوژیک و پیش آگهی در بیماران مبتلا به سرطان معده طراحی شده است. روش بررسی مطالعه توصیفی-تحلیلی جهت دستیابی به اهداف تعیین شده در بازه زمانی سال های 1387 لغایت 1398 به بررسی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد، ایران، پرداخته است. در این مطالعه اطلاعات دموگرافیک بیماران، علایم بالینی بیماران، یافته های مربوط به تومور، نوع جراحی و سطح بیان ژنCOX-2 (با استفاده از تکنیک Real time PCR) ثبت و بررسی گردید. داده های ثبت شده با استفاده از نرم افزارversion 16 SPSS و با بکارگیری شامل آزمون های مجذور کای، دقیق فیشر، ضریب توافق گاما، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و یا آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج از بین 110 بیمار وارد شده به مطالعه، تعداد 55 بیمار، با توجه به معیارهای تعریف شده، مورد بررسی قرار گرفتند. در این بین 21 (38/2%) نفر از بیماران دارای مقادیر کاهش یافته بیان ژن بودند، در 18 (32/7%) بیمار بیان ژن در محدوده نرمال قرار داشت و در 16 (29/1%) نفر افزایش بیان ژن دیده شد. میانگین ماه های بقای بیماران پس از جراحی، 17/41±, 23/07 ماه به دست آمد. در مطالعه حاضر ارتباط معنادار آماری بین افزایش بیان ژن COX-2 و علایم بالینی، سن، جنسیت، بقا (بر اساس ماه)، پیشرفت تومور، نوع جراحی، ویژگی های بافت شناسی، سابقه خانوادگی سرطان و سایر موارد یافت نشد (0/05> P)؛ ولیکن در نظر گرفتن بقای سالیانه در دسته بندی سالیانه، ارتباط معناداری را با میزان بیان ژن COX-2 نشان داده است (0/028=P). نتیجه گیری علی رغم عدم یافتن ارتباط معنادار بین بیان ژن COX-2 و پارامترهای بررسی شده در بیماران مبتلا به سرطان معده در این مطالعه، وجود ارتباط معنادار بین میزان بیان ژن و میزان بقای سالیانه بیماران از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد.

مقدمه داروهای کاهنده وزن در ایجاد افسردگی نقش دارند. اورلیستات از داروهای پر مصرف کاهنده وزن محسوب می شود ولی بررسی های پیش بالینی در مورد اثر این دارو بر خلق صورت نگرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر اورلیستات به تنهایی و به دنبال القای استرس بر رفتار افسردگی موش بود. روش بررسی در این مطالعه بنیادی-کاربردی موش های نر سفید (2±, 27 گرم) در شش گروه شامل 7 موش استفاده گردید. اورلیستات به صورت خوراکی و ایمی پرامین (کنترل مثبت داروی مرجع) داخل صفاقی روزانه تجویز شدند، افسردگی با روش استرس اجتناب از آب برای 14 روز القا گردید. فعالیت حرکتی با تست لوکوموتور اندازه گیری شد، افسردگی با اندازه گیری بی حرکتی حیوان در تست شنای اجباری و غذا خوردن در تست اجتناب از غذا خوردن در محیط جدید و ترجیح مصرف سوکروز بررسی گردید. نتایج اورلیستات (25 mg/kg) تغییری در فعالیت لوکوموتور ایجاد نکرد. استرس باعث افزایش مدت زمان بی حرکتی در تست شنای اجباری در مقایسه با گروه کنترل استرس (2±, 98/2 ثانیه، 0/001>P) گردید. مدت زمان بی حرکتی گروه اورلیستات تفاوتی با کنترل نداشت، گروه اورلیستات-استرس نیز تفاوت قابل توجهی با گروه استرس تنها نداشت (0/05

مقدمه دنچر کامل یکی از انواع پروتز های دندانی است که برای بازگرداندن فانکشن و زیبایی در بیماران با بی دندانی کامل استفاده می شود. مشکلات پس از تحویل دنچر، شایع است و بیمار و دندانپزشک را درگیر می کند و همواره مراقبت های پس از تحویل توسط اکثر دانشجویان و دندانپزشکان نادیده گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی مشکلات شایع بیماران با دنچر کامل مراجعه کننده به بخش پروتز دانشکده دندانپزشکی بیرجند و ارتباط آن ها با متغیر هایی چون جنس، سن و. . . خواهد بود. روش بررسی در این مطالعه توصیفی-تحلیلی جامعه مورد مطالعه بیمارانی بودند که قبلا در بخش توسط دانشجویان با پروتز کامل درمان شده اند. این مطالعه بر روی 46 بیمار صورت گرفت. 26 نفر از بیماران مرد و20 نفر زن بودند. بیماران در رنج سنی33 تا 90 سال قرار داشتند. سوالات در قالب مصاحبه از بیماران پرسیده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، داده ها به نرم افزارversion 16 SPSS وارد شد و به صورت درصد فراوانی نسبی گزارش گردید سپس برای بررسی ارتباط بین متغیر های کیفی از آزمون کای دو یا فیشر استفاده شد. (P≤, 0. 05). نتایج نتایج نشان داد 3 مورد از بیشترین مشکلات شامل گیر غذایی (52%)، عدم گیر (50%)، درد (34/8%) بود. اما در اکثر موارد تفاوت معناداری بین جنس، سن، انگیزه بیمار برای مراجعه و. . . با مشکلات دیده نشد. نتیجه گیری با توجه به نتایج به دست آمده، شایع ترین مشکلات پس از تحویل دنچر، گیر غذایی و عدم گیر پروتز می باشد که لازمه کاهش آن ها شناسایی اتیولوژی و علل آن هاست.

مقدمه سازمان بهداشت جهانی (WHO) این سندرم ویروسی جدید را به عنوان بیماری کروناویروس 2019 (COVID-19) نامگذاری نمود. بعضی از پارامتر های آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به کووید 19 تغییر می یابد. این مطالعه با هدف ارزیابی پارامترهای آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به COVID-19 انجام شد. روش بررسی مطالعه مقطعی-تحلیلی در بیمارستان های شهید صدوقی یزد، امام جعفر صادق میبد و شهید ضیایی اردکان بین تاریخ فروردین و اردیبهشت 1399 انجام شد. جامعه مورد مطالعه ما بیماران مبتلا به کووید 19 همراه با تست PCR مثبت بود که با روش نمونه گیری در دسترس 275 نفر وارد مطالعه شدند. چک لیست این مطالعه شامل اطلاعات دموگرافیک، اطلاعات بستری در بیمارستان و مقادیر آزمایشات: CBC، diff، ESR, AST, ALT, Cr, Urea, LDH, PT, PTT, INR بود. در نهایت داده ها توسط نرم افزارSPSS version 16 مورد تحلیل قرار گرفت و سطح معنی داری کمتر از 0/05 در نظرگرفته شد. نتایج بین مقادیر آزمایش های WBC, Lymphocyte, Neutrophil, ESR, Urea, Creatinine, LDH, AST تفاوت معنی داری در دو گروه فوت شده و بهبود یافته مشاهده شد. در بین بیمارانی که در بخش های معمولی، ICU و یا هردو بستری بودند، تفاوت معنی داری بین بیماران بهبود یافته و فوت شده یافت شد (0/000P=). در بیماران فوت شده به طور معنی داری تعداد روزهای بستری بیشتری و سنین بالاتری مشاهده شد(0/000P=). نتیجه گیری در مطالعه حاضر به این نتیجه رسیدیم علاوه بر افزایش سطح WBC، نوتروفیل، اوره، کراتینین، LDH و AST در بیماران فوت شده، کاهش لنفوسیت نیز مشاهده شده است و از این نتایج می توان در بحران های آینده کووید19 بهره گرفت.

مقدمه امروزه با توجه به سرعت بالای توسعه مواد ترمیمی رزینی جدید و تبلیغات رسانه ای گسترده درمورد اهمیت و تاثیر لبخند زیبا، با افزایش تقاضا در ترمیم دندان های قدامی مواجه هستیم، فلذا زیبایی لبخند یک نگرانی اصلی برای بیماران و دندانپزشکان محسوب می شود. روش بررسی در این مطالعه توصیفی مقطعی، 165 دندانپزشک عمومی در شهر یزد به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. 158 نفر از دندانپزشکان پرسش نامه مطالعه شامل5 سوال دموگرافیک و 38 سوال در سه بخش سوالات آگاهی، نگرش و عملکرد را تکمیل نمودند. داده ها با نرم افزار SPSS version 16 و آزمون آماری T-test، one-way ANOVA و آمار توصیفی (فراوانی/درصد) آنالیز شدند. نتایج در این مطالعه 39/9 درصد دندانپزشکان شرکت کننده مرد و 60/1 درصد زن بودند. ارتباط آماری معنی دار بین نمره نگرش و آگاهی با جنسیت، سن، سابقه فعالیت و دانشگاه محل تحصیل دندانپزشکان وجود نداشت (0/05P). نتیجه گیری براساس نتایج مطالعه حاضر، دندانپزشکان در خصوص مدیریت زیبایی ترمیم های کامپوزیتی قدامی، آگاهی متوسط و نگرش ضعیفی داشتند. با این حال شرکت در دوره ها و کارگاه های آموزشی مدیریت زیبایی ترمیم های کامپوزیتی قدامی، تاثیر زیادی بر نگرش دندانپزشکان داشت. هم چنین اکثر دندانپزشکان از نحوه آموزش دانشکده در خصوص ترمیم های کامپوزیت قدامی راضی نبودند.

مقدمه مشاوره پزشکی نقش مهمی در تشخیص و برنامه ریزی درمان دندانپزشکی دارد و برای بیمارانی با سابقه پزشکی نامشخص و مبتلا به بیماری های زمینه ای توصیه می شود. روش بررسی در این مطالعه توصیفی_مقطعی به بررسی 146 نامه مشاوره بیماران مراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندانپزشکی شهید صدوقی یزد که با روش نمونه گیری آسان انتخاب شده بودند، پرداخته شد. در این مطالعه از نرم افزار آماریversion 16 SPSS برای بررسی داده های به دست آمده استفاده شد. برای توصیف داده ها از درصد، فراوانی، میانگین، واریانس و توزیع فراوانی استفاده شد و برای تحلیل از آزمون های کای دو و ANOVA استفاده شد. نتایج میانگین سنی بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی یزد که نیاز به مشاوره پزشکی داشتند 15/70±, 44/71 با دامنه تغییرات سنی از 13 تا 80 سال بود. در این بین، سن های 40-20 سال 56 نفر (38/4%) و 60-40 سال 58 نفر (39/7%) بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده بودند. هم چنین از 146 بیمار که مشاوره پزشکی دریافت کردند، 54 نفر مرد (37%) و 92 نفر (63%) زن بودند. اصلی ترین دلایل انجام مشاوره به جهت ارزیابی وضعیت قلبی عروقی بیماران (26%)، بیماری های مغز و اعصاب (19/2%) و پرفشاری خون (17/1%) بود و نیز اصلی ترین ملاحظات مدنظر پزشکان پاسخ دهنده به ادامه روند درمان با پروتکل معمول (71/2%) اشاره داشت. نتیجه گیری با توجه به درصد قابل ملاحظه توصیه به تغییر پروتکل معمول دندانپزشکی در بیماران، انجام مشاوره پزشکی ضروری به نظر می رسد. در نتیجه نقش متخصص بیماری های دهان و فک و صورت در کنترل بیماران با مشکل سیستمیک اهمیت می یابد و ایجاد ارتباط موثر میان پزشکان و دندانپزشکان برای مراقبت بهتر از بیمار ضروریست.