مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
سال:1401 | دوره:30 | شماره:11 |تعداد مقالات:8

مقدمه: بیماری های قلبی عروقی در حال حاضر علت اصلی مرگ و میر در جهان است. یکی از شایع ترین بیماری های قلبی عروقی، انواع آریتمی ها میباشند. در آریتمی، ضربان قلب کند، تند و یا نامنظم می شود که بر بازدهی قلب تاثیر گذاشته و ممکن است در این حالت، قلب توانایی کافی برای پمپاژ خون را نداشته باشد. آریتمی های قلبی، به عنوان علل اصلی مرگ ناگهانی قلبی در افراد جوان مطرح می شود که حتی بیمارانی را که قلب های آناتومیکی طبیعی دارند، تحت تاثیر قرار می دهند. سندرم های آریتمی، بیماری های کانال یونی هستند که منجر به خواص الکتریکی غیرطبیعی قلب می شوند. مقاله حاضر، به بررسی علل ژنتیکی موثر بر انواع آریتمی های قلبی پرداخته است. جستجوی دقیقی در Google scholar و PubMed برای شناسایی مقالات تحقیقاتی مرتبط با ژنتیک آریتمی انجام شد. در طول غربالگری، کلیه مقالات تکراری بر اساس عنوان و مقالات منتشر شده قبل از سال 2000 حذف شدند. در نهایت پس از چند دور بررسی محتوایی مقالات، 50 مقاله پژوهشی برای این مطالعه انتخاب شدند. نتیجه گیری: مشخص شده است که آریتمی ها ناشی از جهش هایی در ژن های هسته ای کدکننده کانال های غشایی در سلول های عضلانی قلب هستند. با این وجود، علل برخی از موارد آریتمی نامشخص است و احتمال چند فاکتوری بودن این اختلالات قلبی مطرح می شود. اهمیت این نوع از مقالات مروری، در عین آشکار نمودن ارتباط بین جایگاههای ژنی با انواع سندرم های آریتموژنیک، فراهم کردن مبنای مولکولی است که می تواند روش های تشخیصی جدیدی را علاوه بر اکوکاردیوگرام در اختیار محققین قرار دهد.

مقدمه: کاهش خطا در تصاویر رادیوگرافی داخل دهانی در تشخیص بیماری های دندانی و لزوم عدم تکرار تصاویر برای کاهش دوز بیمار و کلینیسین، امری مهم به شمار می آید. تحقیق حاضر، با هدف بررسی شیوع خطاهای رادیوگرافی داخل دهانی تهیه شده توسط دانشجویان دندانپزشکی شهر یزد انجام گردیده است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی 1900 نمونه از تصاویر رادیوگرافی پری اپیکال به روش نیم ساز و بایت وینگ دیجیتال گرفته شده توسط دانشجویان ترم 9 از بیماران مراجعه کننده به بخش رادیولوژی دهان و فک و صورت دانشکده دندانپزشکی یزد در سال های 1399-1398 به روش نمونه گیری آسان بررسی شد. محقق، به مدت 4 ماه، 25 تصویر رادیوگرافی را از جهت وجود خطا های cone cut، زاویه افقی و عمودی و جای گذاری فیلم بررسی نمود. هم چنین در صورت تکرار رادیوگرافی، تعداد و علت آن نیز یادداشت شد. داده های ثبت شده در نرم افزارversion 16 SPSS وارد شده و شیوع هر خطا گزارش شد. نتایج: خطاهای موجود در این مطالعه شامل خطا جای گذاری (32/4%)، زاویه افقی نادرست (28/2 %)، زاویه عمودی نادرست (24/6% )، cone cut (23/9% ) و میزان تکرار رادیوگرافی ( 33%) بود. در رادیوگرافی پری اپیکال فراوانی خطاها در ماگزیلا (54/6 %)، مندیبل (45/4 %)، قدام (22/5 %) و در خلف (77/5 %) مشاهده شده است. فراوانی خطاها در رادیوگرافی بایت وینگ کمتر از رادیوگرافی پری اپیکال برآورد گردید (P=0/0001). نتیجه گیری: بر اساس نتایج، بیشترین خطا شامل خطای جای گذاری و زاویه افقی نادرست بود. که این دو خطا با بیشترین فروانی باعث تکرار رادیوگرافی شده بودند. بیشتر خطا ها در خلف ماگزیلا مشاهده گردیدند که ضرورت آموزش بیشتر در جهت اصلاح خطا ها را مورد تاکید قرار می دهد.

مقدمه: با توجه به تغییرات قابل توجه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سبک زندگی در ایران، طی دهههای گذشته و ارتباط بین وضعیت ناپایدار اجتماعی و اقتصادی و عوارض روانی، مطالعه در زمینه اختلالات روانپزشکی اهمیت و ضرورت پیدا کرده است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان استان یزد بود. روش بررسی: تعداد 1035 کودک و نوجوان 6 تا 18 ساله در استان یزد در یک مطالعه مقطعی در سال 1396 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای وارد مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان در سنین مدرسه (18-6) سال (6-18) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون لجستیک استفاده و نرم افزار SPSS version 16 استفاده شد. نتایج: 44/1 درصد از شرکت کنندگان پسر و 55/9 درصد دختر بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان 3/9±, 11/3 سال بود. شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان 35/5 درصد بود. در این میان، اختلالات اضطرابی بیشترین میزان شیوع (22/2%) و در بین اختلالات اضطرابی، اختلال اضطراب جدایی (8/7%) و اضطراب فراگیر (8/6%) بیشترین شیوع را داشتند. در کل اختلالات روانپزشکی بر اساس جنسیت تفاوت معنی داری وجود داشت که اختلال وسواس فکری-اجباری، شب ادراری، تیک، اختلال کمبود توجه، بیش فعالی، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال سلوک، اختلال مصرف دخانیات و صرع در پسران بیشتر مشهود بود. (p<0/05). نتیجه گیری: میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در جمعیت جوان یزد نسبتاً بالا است و به دلیل تأثیر آن بر عملکرد اجتماعی و فردی افراد، می تواند پیامدهای قابل توجهی برای خدمات بهداشت روان داشته باشد.

مقدمه: ارزیابی سلامت دهان نقش مهمی در تعیین وضعیت سلامت و برنامه ریزی بهداشتی و درمانی جوامع دارد. مهم ترین شاخصی که نشان دهنده وضعیت بهداشت دهان و دندان افراد است شاخص Decay-Missing-Filling –, Tooth می باشد، از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی شاخص های دموگرافیک و DMFT در بزرگسالان مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی یزد در سال 1400 انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی 500 نفر بیماران بزرگسال در گروه سنی 18 تا 65 سال مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه ای شامل مشخصات دموگرافیک و وضعیت اقتصادی-اجتماعی برای آن ها تکمیل شد. هم چنین شاخص DMFT در پرسشنامه مطالعه ثبت گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار آماریversion 16 SPSS و آزمونهای آماری من ویتنی و کروسکال والیس و آزمون تعقیبی Tukey انجام شد. نتایج: 343 نفر (6/68درصد) از نمونه ها زن و 157 نفر (31/4 درصد) مرد بودند. میانگین شاخص DMFT در کل 5/1±, 9/7 بود. تفاوت آماری معنی داری در میانگین شاخص DMFT برحسب سن (0/017=P)، سطح تحصیلات (0/000=P)، شغل (0/001=P) و تعداد اعضای خانواده (0/007=P) وجود داشت، اما تفاوت آماری معنی داری در میانگین شاخص DMFT برحسب جنسیت، محل زندگی، درآمد ماهیانه افراد مشاهده نشد (0/05

مقدمه: یکی از مهم ترین مشکلاتی که بیمار پس از جراحی لاپاراسکوپی با آن مواجه است درد می باشد که در شانه، پشت و شکم احساس می شود. این مطالعه جهت بررسی تاثیرات ترکیب بوپیواکائین و کتامین و تزریق داخل صفاقی آن بر کاهش درد شانه پس از جراحی لاپاراسکوپی کوله سیستکتومی طراحی شد. روش بررسی: این مطالعه کار آمایی بالینی تصادفی و دو سوکور بوده که شامل 90 بیمار کاندید جراحی الکتیو کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی در رده سنی 65-18 سال و از هر دو جنس می باشد. بعد از خارج سازی کیسه صفرا 20 سی سی محلول در محل جراحی به صورت داخل صفاقی تزریق شد. بیماران به صورت تصادفی به سه گروه اول دریافت کننده 10 سی سی بوپیواکائین 0/5 % + 5/ سی سی0 کتامین، گروه دوم دریافت کننده 10سی سی بوپیواکائین 0/5% و 10 سی سی نرمال سالین، گروه سوم (گروه کنترل)، دریافت کننده 20 سی سی نرمال سالین داخل صفاقی تقسیم شدند. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS version 16 و آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون مقایسه زوجی بونفرونی آنالیز شدند. نتایج: . آنالیز واریانس داده ها نشان داد که میانگین نمره های درد با گذشت زمان در هر گروه تفاوت معناداری دارد(0/001p<). آزمون مقایسه زوجی بونفرونی نشان دادکه کمترین میزان درد در گروه اول بوده است (0/05p<). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش حاضر، تزریق داخل صفاقی کتامین ترکیب شده با بوپیواکائین به طور معنی دار (0/001p<) درد را تا 8 ساعت پس از جراحی کوله سیستکتومی لاپاراسکوپی کاهش می دهد.

مقدمه: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی و مقایسه رادیواپاسیته CEM cement و MTA fillapex با سه نوع سیلرPulpdent, Endoseal, AH26 در فاصلههای کانونی متفاوت 15 سانتیمتر و 30 سانتیمتر بود. روش بررسی: این مطالعه با استفاده از روش تجربی و در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. مواد مورد اندازه گیری سه سیلر Pulpdent, Endoseal, AH26 و دو ماده پرکردگی CEM cement, MTA fillapex بود. از هر نوع 6 نمونه طبق توصیه کارخانه سازنده تهیه شد. نمونهها بر روی اسلب شیشهای با روش همزدن با کمک اسپاتول تهیه و در مولدهایی با ابعاد 1×5×5 میلیمتر قرار داده شدند. رادیوگرافی با سنسورسیستم دیجیتال PSP Fire CR در فاصلههای 15 و 30 سانتیمتری از نمونهها تهیه شدند. اطلاعات رادیواپاسیته به دست آمده توسط نرم افزار Quantor Dent for Windows تفسیر گردید. نتایج به دست آمده توسط نرم افزار آماریversion 16 SPSS و آزمون آماری Two way Anovaو Tukey Test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: بررسی میانگین و انحراف معیار رادیواپاسیتی نمونه ها در فاصله 15 و 30 سانتی متری گیرنده تا منبع اشعه نشان داد که AH26 بالاترین و CEM cement کمترین میزان رادیواپاسیتی را در میان 5 سیلر مورد مطالعه دارا بودند. میزان رادیواپاسیته 5 نوع ماده مورد مطالعه با یکدیگر اختلاف معنی دار داشتند (0/05>P). نتیجه گیری: تمامی 5 ماده مورد مطالعه از استاندارد لازم جهت حداقل رادیواپاسیته برخوردار بودند.

مقدمه: IGF-1 یک هورمون پلی پپتیدی است که در توسعه، بازسازی عضلات اسلکتی نقش حیاتی دارد.-1 IGF فعال سازی مسیرهای آنابولیک نظیر PI3K و IRS-1/2 مجموعه ای از سیگنال های آنابولیک درون سلولی را فعال می کند. هدف از این تحقیق تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر محورIGF1، PI3K و حساسیت به انسولین در عضله نعلی رت های دیابتی نوع 2 بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد 14 سر موش نر ویستار 8 تا 10 هفته ای و القای دیابت نوع 2 (دیابت نوع 2 به شیوه تزریق درون صفاقی نیکوتین آمید و STZ در گروه های دیابتی القاء شد) و به 2 گروه تمرینات مقاومتی و گروه کنترل تقسیم شدند. موش های گروه کنترل در طول مطالعه تمرین نداشته درحالیکه گروه مقاومتی 8 هفته تمرین را به تعداد 5 جلسه در هفته اجرا نمودند. تمرینات مقاومتی در هر جلسه در قالب 10 تکرار با فواصل استراحتی 90 ثانیهای به صورت صعود از نردبان 26 پله ای به ارتفاع یک متر با شیب عمودی 85 درصد بود و اعمال وزنه به قاعده دم موش اجرا شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی نمونه گیری خون از قلب و استخراج بافت عضله نعلی انجام گرفت. جهت تعیین بیان ژن ها از روش Real Time-PCR و برای مقایسه متغیرها از آزمون آنوای یک طرفه و برای مقایسه متغیرها بین گروههای از آزمون تی مستقل استفاده شد. کلیه بررسیهای آماری با استفاده از نرمافزارversion 16 SPSS انجام گرفت. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد بیان ژن IGF-1 و PI3K درعضله نعلی موش های دیابتی گروه تمرین مقاومتی در مقایسه با موش های دیابتی گروه کنترل افزایش معناداری داشت (0/001=p) (0/011=p). میزان حساسیت انسولین سرم در موش های دیابتی گروه تمرین نسبت به موش های دیابتی گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت (0/778=p). نتیجه گیری: به نظر می رسد اجرای هشت هفته تمرینات مقاومتی می تواند محرک قوی بر بیان ژن IGF-1 و PI3K و عدم تغییر در حساسیت به انسولین در عضله نعلی موش های دیابتی نوع 2 شود.

مقدمه: COVID19 یک سندرم حاد تنفسی است که سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهد. چاقی می تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. لذا این مطالعه با هدف مقایسه شیوع ابتلا به COVID-19 در دختران بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) و نسبت دور کمر به دور باسن (WHR) انجام شد. روش بررسی: 700 دانش آموز دختر 18-15 سال شهرستان نیشابور به عنوان نمونه، به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه سالم (181) و مبتلا به کرونا (519) تقسیم شدند. نتایج با استفاده از آزمون های آماری غیرپارامتریک یومن ویتنی، ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون دونقطه ای رشته ای و در سطح معنی داری 0/05≥, p بررسی شدند. نتایج: درگروه سالم، میانگین BMI 3/4±, 21/09، WHR 0/07±, 0/77، سن 1±,16/53سال و درگروه مبتلا به کرونا میانگین BMI 4/11±, 22/32، WHR 0/06±, 0/77، سن 0/89±,16/80سال بود. نتایج آزمون یومن ویتنی در BMI دو گروه تفاوت معناداری داشت (0/001=P). چاقی شکمی در دو گروه معنادار نبود (0/469=P). بین BMI و WHR رابطه مثبت معناداری وجود داشت (0/00094 =P). با استفاده از ضریب توافقی با آزمون دو نقطه ای رشته ای رابطه معناداری بین BMI وکرونا وجود داشت (001/. (P= همچنین نتایج آزمون یومن ویتنی نشان داد: ضربان قلب استراحت دو گروه تفاوت معناداری داشت (0/026 =(P نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد: در نوجوانان افزایش BMI و ضربان قلب استراحت، شیوع ابتلا به کرونا را افزایش می دهد و چاقی شکمی در ابتلا به کرونا تاثیری ندارد. لذا با توجه به تاثیر فعالیت های ورزشی بر کاهش وزن و ضربان قلب استراحت، ضرورت انجام این فعالیتها دردوران قرنطینه احساس می شود.