در شماره ی 4 مجله ی پژوهش های باستان شناسی ایران مقاله ای تحت عنوان «نوسنگی و نوسنگی شدن در سرزمین های پست شرق مازندران بر اساس بررسی های باستان شناختی» منتشر شده است که موضوع مورد بحث و برخی مفاهیم به کار رفته در آن مقاله، دستاویز نگارش مقاله ی حاضر شده است. نویسندگان مقاله ی مزبور بر اساس حضور محوطه های میان سنگی هم چون غارهای علی تپه، هوتو، کمربند و کمیشان و شناسایی تعدادی محوطه ی نوسنگی از طریق بررسی در اطراف این غارها، فرآیند نوسنگی شدن در منطقه ی جنوب شرق دریای مازندران را بومی تلقی کرده و بدون توجه به داده های معیشتی، صرفاً بر اساس پراکنش محوطه های فراپارینه سنگی و نوسنگی در منطقه و تغییر در فناوری دست افزارهای سنگی حاصل از کاوش های صورت گرفته در محوطه های غاری، به مطالعه ی چنین فرآیندی در منطقه ی جنوب شرق دریای مازندران دست یازیده اند. مفاهیم مقاله ی مورد بحث هم چون نوسنگی شدن، تئوری نوانتشارگرایی، بومی بودن فرآیند نوسنگی شدن در منطقه و طریقه ی مطالعه ی فرآیند گذار از فراپارینه سنگی به نوسنگی در این مقاله به بوته ی نقد گذاشته شده و سپس بر اساس تئوری نوانتشارگرایی و داده های موجود به تبیین فرآیند نوسنگی شدن در منطقه ی جنوب شرق دریای مازندارن پرداخته شده است. داده های موجود برای مطالعه ی فرآیند نوسنگی شدن منطقه ی جنوب شرق دریای مازندران از کاوش های غارهای علی تپه، کمربند، هوتو و کمیشان و کاوش محوطه ی نوسنگی بی سفال سنگ چخماق در حاشیه ی شمالی دشت کویر ایران، حاصل شده است و نگارندگان با مرور داده های معیشتی، استقراری و اقلیمی در منطقه ی جنوب شرق دریای مازندران به این نتیجه دست یافته اند که بر اساس داده های موجود فرآیند نوسنگی شدن در منطقه به صورت برون زا بوده و سبک زندگی نوسنگی از منطقه ی شرق هلال حاصلخیزی به منطقه معرفی شده است. با این حال دانش ما در زمینه ی نحوه ی مهاجرت افراد یا ایده و همچنین برهم کنش میان مردمان کشاورز تازه رسیده به منطقه با شکارچیان-گردآرونده خوراک بومی منطقه اندک است.