زمینه و هدف: ساخت خانواده و جایگاهی که کودک آن را در خانواده اشغال می کند نقش مهمی در رشد شخصیت وی ایفا می کند. برخی مطالعات به این نتیجه رسیده اند که یک ارتباط مهم بین سطح عملکرد خانواده و متغیرهای تجاوز، محرومیت، ترس اضطرابی، و بیش فعالی در کودکان آنها وجود دارد. لذا هدف از پژوهش حاضر تعیین همبستگی بین عملکرد خانواده و اضطراب دانش آموزان کلاس اول دبستان بود.روش کار: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران و کودکان کلاس اول دبستان مدارس غیرانتفاعی منطقه 1 شهر همدان در سال تحصیلی 93-94 به تعداد 137 دانش آموز بود. از این جامعه 100 مادر و فرزند (50 کودک پسر و 50 کودک دختر) به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده و اضطراب کودکان اسپنس پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه آمار توصیفی و پیرسون با استفاده از SPSS-22 صورت گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد بین اضطراب عمومی پسران با آمیزش عاطفی (r=-0.91، p<0.05)، حل مشکل (r=-0.81، p<0.05)، همراهی عاطفی و عملکرد کلی خانواده (r=-0.89، p<0.05) همبستگی معناداری از نوع منفی وجود داشت، به طوری که هر چه مادران در این مقیاس ها نمره بالاتری کسب کردند پسران در اضطراب عمومی نمره پایین تری به دست آوردند. همچنین دیگر یافته های این پژوهش رابطه معنادار منفی بین آمیزش عاطفی با ترس از فضای باز (-0.71، p<0.05) و ارتباط با ترس از آسیب فیزیکی (r=-0.68، p<0.05) را در بین دختران نشان داد، به طوری که هر چه مادران در این مقیاس ها نمره بالاتری کسب کردند، دختران در ترس از فضای باز و ترس از آسیب فیزیکی نمره پایین تری به دست آوردند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش ضرورت آموزش تکنیک های بهبود عملکرد خانواده به والدین احساس می شود و لازم است تا والدین را از تاثیری که عملکردشان در خانواده بر سلامت روان کودکانشان میگذارد آگاه کرد.