تحقیق در عملیات در کاربردهای آن
سال:1401 | دوره:19 | شماره:3 (پیاپی 74) |تعداد مقالات:8

فراوانی حجم داده ها در اینترنت، برای کاربران مسایلی را به وجود آورده است و باعث سردرگمی برای یافتن اطلاعات مورد نیاز آنها شده است. همچنین سلیقه و اولویت کاربران با گذشت زمان تغییر می کند. سیستم های پیشنهاددهنده می توانند در یافتن اطلاعات مفید به کاربران کمک کنند. با توجه به تغییرات علایق، سیستم ها باید بتوانند تکامل پیدا کنند. جهت تکامل، کاربران خوشه بندی می شوند و برای تعیین کاربران هم خوشه، به امتیازاتی که کاربر به آیتم ها داده است، توجه می نماید. پارامتر زمان در روش پیشنهادی الگوریتم ژنتیک-تبرید تدرجی (SAGA) این مقاله مورد توجه قرار گرفته است که بتواند اولویت بندی کاربر را بر اساس زمان بهبود دهد. در روش پیشنهادی، با استفاده از الگوریتم تکاملی ممتیک، خوشه ها در طول زمان بهبود می یابند، و بر اساس خوشه بندی انجام شده، پیشنهادات مناسبی را به کاربر ارایه می دهد. همچنین این سیستم، با استفاده از ویژگی های آیتم برای مساله ی آیتم شروع سرد، و اطلاعات دموگرافیک کاربر برای مساله ی کاربر شروع سرد، خوشه بندی تکاملی بهینه را انجام می دهد. روش پیشنهادی با استفاده از مجموعه داده Movielens ارزیابی شده است و نتایج تجربی نشان می دهد که روش پیشنهادی SAGA با صحت 0/89، عملکرد بهتری در صحت پیش بینی و پیشنهادات به کاربران نسبت به روش های موجود دارد.

در این مقاله برای تعیین نقطه ی تعادلی فازی بازار، مدل بندی معادله ی دوگان فازی را در نظر می گیریم. با تعریف سه دسته جواب برای معادله ی دوگان فازی، قیمت فازی متقارن مینیمال، قیمت فازی متقارن ماکسیمال و قیمت فازی نامتقارن را تعیین کرده و از روی آن نقطه ی تعادلی فازی بازار و تابع عرضه و تقاضای فازی را محاسبه می کنیم و با بیان قضیه ای شرایطی را مطرح می کنیم که تحت آن معادله ی دوگان فازی در نظرگرفته شده برای تعیین قیمت فازی بازار، همواره دارای جواب فازی است. با بحث و بررسی ایرادات روش پیشین برای محاسبه ی قیمت فازی بازار نشان می دهیم که روش پیشنهادی اشکالات روش قبلی را ندارد. در پایان مثال های عددی کارایی روش پیشنهادی و برتری روش را نشان می دهد.

هزینه های حمل و نقل امروزه به عنوان یکی از مهم ترین هزینه های موثر در قیمت تمام شده کالا و قیمت نهایی مصرف برای مشتری به ویژه در مدیریت زنجیره تامین محسوب می گردد. از این رو تمرکز بر هزینه های حمل و نقل به سبب کاهش قیمت تمام شده، و به تبع آن بالا بردن رضایت مشتری و افزایش جایگاه صنعت مورد نظر در میان رقبا امری ضروری است. با توجه به این که منابع در دسترس (ظرفیت مراکز عرضه) عموماً به شکل حداقل ظرفیت موجود در مدل درنظر گرفته می شود، برای حل چنین مدل هایی، ابتدا محدودیت عرضه فازی را به صورت قطعی تبدیل کرده و سپس با به کارگیری روش های حل موجود، مساله قطعی حل شود که متاسفانه سازگاری مناسبی با ماهیت عدم قطعیت در تصمیم گیری ندارد. بنابراین در این مقاله جهت سازگاری با شرایط واقعی، محدودیت عرضه در مدل حمل و نقل به صورت فازی انعطاف پذیر مورد مطالعه قرار می گیرد. برای این منظور، یک رویکرد برنامه ریزی ریاضی فازی برای مساله حمل و نقل با قیود فازی انعطاف پذیر ارایه می شود تا جواب با بیشترین رضایت مندی را به دست آورد. در نهایت، یک مثال عددی برای مدل پیشنهادی و روش حل ارایه شده مورد بررسی قرار می گیرد.

هدف اصلی از اجرای این تحقیق، تعیین تعداد بهینه تجهیزات سیستم تولیدی جریان کارگاهی مونتاژ دومرحله ای است. در سیستم جریان کارگاهی مونتاژ دو مرحله ای در ابتدا در ایستگاه نخست، قطعات محصولات تولید می شوند و در ایستگاه دوم یک یا چند دستگاه، آنها را به یکدیگر مونتاژ می نماید. در برخی از پژوهش ها، فرض شده است که تابع احتمال خرابی تجهیزات از توزیع نمایی پیروی می کند. این در حالی است که در دنیای واقعی این فرض واقعی به نظر نمی رسد. در صورتی که تابع احتمال خرابی تجهیزات از توزیع نمائی پیروی نکند، بهترین رویکرد در تخمین پایایی سیستم های تولیدی، استفاده از روش های شبیه سازی است. در این تحقیق، در ابتدا عوامل تاثیرگذار بر پایایی سیستم تولیدی مشخص شده اند و در ادامه از طریق روش های طراحی آزمایش ها و رویکرد شبیه سازی، تابع پایایی سیستم تخمین زده شده است. عوامل متعددی نظیر پایایی سیستم تولیدی، قیمت کل تجهیزات و مساحت مورد نیاز طرح استقرار را می توان به عنوان معیارهای ارزیابی برشمرد. در ادامه و با در نظر گرفتن معیارهای فوق و با استفاده از روش ترکیبی تصمیم گیری چندمعیاره فازی متشکل از روش های بهترین-بدترین فازی و تاپسیس، از میان گزینه های ممکن، بهترین گزینه موجود انتخاب شده است.

در این پژوهش مدلی جهت توسعه و بهینه سازی میزان درخواست خون بیمارستان ها، کاهش میزان کمبود و اتلاف خون و کاهش سطح موجودی باقیمانده در بیمارستان ها و نیز کمینه سازی زمان سیکل انتقال خون به مراکز درمانی در زنجیره تامین خون طراحی شد. این مدل شامل گروه های اهدایی، ﻣ, ﺮ, اﮐ, ﺰ,ﺛ, ﺎ, ﺑ, ﺖ, / ﻣ, ﺘ, ﺤ, ﺮ, ک، ﻣ, ﺮ, اﮐ, ﺰ,بانک خون و بیمارستان ها می باشد. مدل پیشنهادی دو هدفه، سه سطحی و چند دوره ای و همچنین برای در نظر گرفتن شرایط عدم قطعیت مقدار تقاضا در بیمارستان ها به صورت فازی در نظر گرفته شده است. مساله بیان شده در این تحقیق، پارامترهایی همچون میزان عرضه خون، میزان تقاضا، ظرفیت هر یک از مراکز و هزینه های مرتبط در زنجیره تأمین خون و همچنین امکان ارسال جانبی فرآورده های خونی را در بر می گیرد. از این رو مدل طراحی شده از لحاظ پارامترهای مهم با رویکرد بهینه سازی ابتدا با روش محدودیت اپسیلون در اندازه­,کوچک و با مثال عددی به صورت دقیق در نرم افزارGAMS بررسی شد و سپس برای جستجوی راه حل بهینه پارتو در ابعاد بزرگ تر، از الگوریتم فراابتکاری NSGAII (الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب) استفاده شد که نتایج حل الگوریتم NSGAII نشان می دهد که بهتر از روش محدودیت اپسیلون عمل می کند.

موضوع این مقاله، شناسایی و بررسی عوامل موثر بر مدیریت زنجیره تامین است. این تحقیق در گروه خودروسازی سایپا انجام شده است. خبرگان این پژوهش متشکل از 50 نفر از خبرگان این شرکت در زمینه زنجیره تامین می باشند. خبرگان این پژوهش را افرادی تشکیل دادند که یا دارای تحصیلات آکادمیک در زنجیره تامین بوده و یا سابقه کار بیش از 10 سال در این حوزه داشته و از این نظر کاملا در این زمینه کارکنان دانشی می باشند و در حقیقت مدیریت زنجیره تامین خودروسازی سایپا به عهده این افراد می باشد. با توجه به تعداد محدود خبرگان در این شرکت از روش کل شماری استفاده شد. توجه به این که ابزار جمع آوری اطلاعات مربوط به منغیرهای این پژوهش پرسشنامه بود، تعداد 50 پرسشنامه بین افراد نمونه توزیع شد و در نهایت 39 عدد از این پرسش نامه ها عودت داده شد. پرسشنامه استفاده شده در این پژوهش استاندارد بود. پژوهشگر فرضیات خود را با توجه به عوامل تاثیرگذار شناسایی شده بر زنجیره تامین مطرح نمود. این عوامل عبارت اند از: قابلیت اطمینان، پاسخگویی، چابکی، هزینه ها و مدیریت دارایی. پژوهشگر این فرضیات را با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار smart pls مورد آزمون قرار داد. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده تاثیرگذار بودن ابعاد شناسایی شده بر مدیریت زنجیره تامین بودند. از میان ابعاد شناسایی شده مدیریت دارایی ها بر مدیریت زنجیره تامین تاثیر منفی و معکوسی داشت.

در مساله تخصیص قابلیت اطمینان-اجزای مازاد، هدف اصلی بیشینه سازی قابلیت اطمینان سیستم با افزودن اجزای مازاد موازی و یا افزایش قابلیت اطمینان اجزای تشکیل دهنده است. در این مقاله تابع هدف کمینه سازی ریسک شکست سیستم نیز به مدل اضافه شده و این مساله دو هدفه با در نظر گرفتن محدودیت های فازی هزینه، وزن و قابلیت اطمینان اجزاء، مدل سازی شده است. برای تعیین تابع هدف ریسک شکست سیستم از روش تحلیل اثرات و حالت شکست استفاده شده است که در آن عدد اولویت هر ریسک از حاصل ضرب مقادیر شدت، کشف و احتمال وقوع ریسک به دست آمده و احتمال وقوع هر ریسک نیز به صورت تابعی از تعداد و قابلیت اطمینان اجزای مازاد مرتبط با ریسک تعریف می گردد. با توجه به این که پیچیدگی حل مساله تخصیص قابلیت اطمینان-اجزای مازاد از نوع چندجمله ای سخت است، برای حل مدل، الگوریتم بهینه سازی فاخته اصلاح شده پیشنهاد شده و از آن در یک سیستم واقعی شامل اتصالات بال یک سازه ی پروازی تعمیرناپذیر استفاده شده است. نهایتاً صحت و کارایی مدل پیشنهادی و روش حل بررسی و تایید شده است.

در مقاله حاضر، به ارایه مدل برنامه ریزی بازیابی پس از وقوع اختلال پرداخته شده است. مدل ارایه شده با هدف کمینه سازی هزینه بازیابی یک زنجیره تامین سه سطحی شامل چندین تامین کننده، یک تولیدکننده و چندین خرده فروش می باشد که در هر یک از تامین کنندگان ممکن است اختلالی رخ دهد که منجر به عدم تحقق سفارشات تولیدکننده گردد و نهایتا تقاضای مشتریان تامین نشود. هدف اصلی این تحقیق کمک به تصمیم گیری در خصوص میزان تامین، تولید و ارسال بین حلقه های مختلف زنجیره تامین می باشد به گونه ای که پس از وقوع اختلال با کم ترین هزینه به شرایط قبل از اختلال باز گردد. برای این منظور از مدل سازی ریاضی استفاده شده و مدل طراحی شده که یک مدل برنامه ریزی غیرخطی و عدد صحیح مختلط می باشد با یک الگوریتم ابتکاری پیشنهادی حل شده است. همچنین جهت ارزیابی کارایی روش حل ارایه شده، مدل برای مسایل آزمایشی طراحی شده، با نرم افزار24 GAMS نیز حل و پاسخ ها مقایسه گردید که اختلاف مقادیر به دست آمده در دو روش با معیار درصد انحراف ارزیابی شده و نشان می دهد پاسخ ها مناسب می باشند.