شعر اجتماعی، بیشتر به بیان مشکلات، نیازمندی ها و مسائل روزمرۀ زندگی در جامعه میپردازد. این گونۀ شعری حاصل ارتباط مستقیم شاعر با جامعه است. شاعر سعی میکند تا از این رهگذر رخدادها و واقعیتهای عینی جامعۀ خویش را بازتاب دهد. شعر معاصر عربی و فارسی با تحولات عمدهای که در ساختار و مضامین آن رخ داده است، در کنار دیگر مباحث بیشتر به دردها و رنجهای مردم میپردازد. محمود درویش و قهّار عاصی همچون دیگر شاعران معاصر از محیط و اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان خویش تأثیر پذیرفته اند. استبداد حاکم در این دو کشور این شاعران را وامی دارد تا آنان رسالت اجتماعی خود را به خوبی ایفا کنند. گرچه شعر اجتماعی زیرمجموعۀ شعر پایداری است؛ اما ازآنجاکه این موضوع بخش زیادی از اشعار ایشان را به خود اختصاص داده است، در پژوهشی مستقل موردبررسی، تحلیل و واکاوی قرار گرفت تا نگاه و دیدگاه این دو شاعر آشکار شود. یافته ها نشان میدهد که مهمترین مضامین اجتماعی در اشعار این دو شاعر مشتمل است بر: همدردی با مردم، درد و اندوهِ آوارگان جنگ، غربت، امید به آینده و نوید صلح؛ همچنین رویدادهای سیاسی در زادگاه آنان و تفاوت محیطی تفاوت در نوع نگاه آنان را به دنبال داشته است.