افسانه ها هم به مانند لالایی ها، دوبیتی ها و ترانه ها ساخته و پرداخته ی ذهن آدمیان گمنام و بی نام ونشان است وسینه به سینه منتقل شده تا امروز به دست ما رسیده است این قصه ها وافسانه ها صحنه هایی وسیع از زندگانی قدیم مردمان را در مقابل چشم ما روشن می کنند وما را در پس پرده ی آن قصه ها نادیدنی ها را می بینیم ونادانستنی ها را می آموزیم؛ چرا که قصه، قدیمی ترین میراث فرهنگی بشر است که از درون لبریز است وحرف ها وحکایات هایی ارزشمند برای ما دارد. اصلی ترین مشخصه قصه های عامیانه، شفاهی بودن و عدم وابستگی و تعلق آنها به فردی خاص است. در نگاهی دیگر قصه به عنوان بخش مهمی از فرهنگ هر قوم، در گذشته بیشتر از ابزارهای تعلیم و تربیت به شمار می رفت، کودکان با گوش دادن به قصه ها و خواندن و بازگویی آن عواطف و احساسات خود را لطیف می نمودند، قصه خوانی سبب گسترش گنجینة لغات و رشد قوة تکلم کودک می شده و به اندیشة کودک نظم منطقی می داده است، علاوه بر این قصه ها، حال وهوای گذشته، شیوة زندگی مردم قدیم، طرز تفکر وگرایش فکری آنان را نمایان می سازد، قصه های کهن و عامیانه داستان های زیبا و دل انگیز و مشحون از اندرزهای سودمند و نکته های باریک از افسانه ها هم به مانند لالایی ها، دوبیتی ها و ترانه ها ساخته و پرداخته ی ذهن آدمیان گمنام و بی نام ونشان است وسینه به سینه منتقل شده تا امروز به دست ما رسیده است این قصه ها وافسانه ها صحنه هایی وسیع از زندگانی قدیم مردمان را در مقابل چشم ما روشن می کنند وما را در پس پرده ی آن قصه ها نادیدنی ها را می بینیم ونادانستنی ها را می آموزیم؛ چرا که قصه، قدیمی ترین میراث فرهنگی بشر است که از درون لبریز است وحرف ها وحکایات هایی ارزشمند برای ما دارد. اصلی ترین مشخصه قصه های عامیانه، شفاهی بودن و عدم وابستگی و تعلق آنها به فردی خاص است. در نگاهی دیگر قصه به عنوان بخش مهمی از فرهنگ هر قوم، در گذشته بیشتر از ابزارهای تعلیم و تربیت به شمار می رفت، کودکان با گوش دادن به قصه ها و خواندن و بازگویی آن عواطف و احساسات خود را لطیف می نمودند، قصه خوانی سبب گسترش گنجینة لغات و رشد قوة تکلم کودک می شده و به اندیشة کودک نظم منطقی می داده است، علاوه بر این قصه ها، حال وهوای گذشته، شیوة زندگی مردم قدیم، طرز تفکر وگرایش فکری آنان را نمایان می سازد، قصه های کهن و عامیانه داستان های زیبا و دل انگیز و مشحون از اندرزهای سودمند و نکته های باریک از اندیشه های ژرف و خیال لطیف وذوق سرشار مردم است، قصه ها عمری به قدمت خود انسان ها دارند، کودکان با قصه ها وافسانه ها پند می آموزند و راه ورسم زندگی وطرز رفتار با مردم را فرا می گیرند، این مقاله با روش تحلیل محتوا و با ابزار کتابخانه، نقش روباه را در قصه ها و افسانه های مکتوب میناب بررسی می کند.