بیان مسئلهتمثیل و تشبیه در زبان عرفان و متون منظوم و منثور عرفانی نقش مهمی ایفا می کنند. شاعران و نویسندگان حوزۀ ادبیات عرفانی از کارکرد تشبیه و تمثیل برای ساده سازی مفاهیم عرفانی پیچیده و مهم استفادۀ فراوان کرده اند؛ پرسش اصلی پژوهش این است که تمثیل و تشبیه در اندیشه و زبان کتاب کشف الحقایق نسفی چه کارکردهایی دارد و این تشبیه و تمثیلات با زبان عرفانی چه پیوندهایی دارد.هدفهدف این پژوهش این است که ساختار کتاب کشف الحقایق عزیز نسفی را بررسی و تحلیل کند و سپس نقش «تشبیه و تمثیل» در این اثر را بازنمایی، نقد و تحلیل نماید.روش روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ابزار تحقیق نیز کتابخانه است.یافته ها نسفی زبان بسیار ساده ای به کار بسته و هدفش نیز تبیین مفاهیم عرفانی برای درویشان روزگار خویش و پاسخ درخور و ساده به سؤالات آنهاست. این رویکرد سبب شده است نسفی در بیان مفاهیم و سخنان خویش- که خالی از بیان دلایل و علل و در پی آن پیش افکندن استدلالات و قیاسات نیست- برای تفهیم بهتر مفاهیم و مباحث از تشبیهات و تمثیلات و زبان تمثیلی استفاده کند؛ ناگفته نماند نسفی فقط در چند مورد نقل حکایت تمثیلی را مدنظر داشته و تمرکز وی بر ذکر تشبیهات تمثیلی تازه و محسوس است؛ این روش سرتاسر کتاب کشف الحقایق به چشم می خورد و به دلیل تازگی و نوآوری امثال و تشبیهات آن، اهیمت دوچندانی یافته است. انواع تشبیه و تمثیل و بسامد و تکرار آنها از یک سو و شیوۀ استفاده از آنها سبب شده است در این تحقیق دو سویۀ مهم این کتاب بررسی و نقد شود؛ تمثیلات شبکۀ رمزی نور و حوزۀ انسان شناسی و معاد بیشترین تکرار و نقش را برعهده دارند.