جمع آوری و تحلیل داده های خطاهای زبانی از جمله موضوعاتی است که از دیرباز همواره مورد توجه محققان بوده است. زبان آموزان در طی مراحل فراگیری زبان مرتکب خطاهای مختلفی می شوند که خطاهای مربوط به مطابقت بین فعل و فاعل یکی از این خطاها است. در این نوع از خطاها ویژگی های شخص و شمار فعل و فاعل با یکدیگر مطابقه ندارند. براساس نظریه صرف توزیعی در این نوع از خطاها ویژگی های صرفی که باید روی گره های پایانی مشخص شوند از منبعی اشتباه دریافت می شوند. در مقاله حاضر ساختار درونی خطاهای مطابقه فعل و فاعلی که توسط فراگیران زبان فارسی تولید شده اند را در چارچوب نظریة صرف توزیعی تحلیل و بررسی می کنیم تا این مسئله را تبیین کنیم که چگونه دریافت مشخصه ای اشتباه از منبعی اشتباه توسط فعل (هسته Agr) می تواند منجر به نادستوری شدن جمله ها شود. نمونه های بررسی شده مربوط به آزمون نگارش پایان دوره فارسی آموزان بنیاد سعدی است که از پیکره همین مؤسسه استخراج شده اند. خطاهای مورد بحث در دو گروه مطابقه موضعی و مطابقه از راه دور تقسیم بندی می شوند. در نوع اول، منبع خطا از نظر خطیی نسبت به فاعل واقعی به فعل نزدیک تر است در حالی که در نوع دوم منبع خطا نسبت به فاعل در فاصله دورتری قرار دارد. با بررسی جمله هایی مانند «من و دوستم فیلم دیدم» و «استاد به من یاد دادم» که نمونه هایی از مطابقة موضعی هستند این موضوع را نشان می دهیم که منبع خطا علاوه بر آن چه در پژوهش پیشین به آن اشاره شده است، می تواند موضوع هدف (goal) باشد و فعل به جای آن که با فاعل موضعی خود مطابقه کند با موضوع هدف مطابقه می کند و مشخصه های آن را می گیرد. همچنین با تحلیل ساختار درونی خطاهای مطابقه از راه دوری مانند «من به سینما رفتم و خواهرم به دانشگاه رفتم» و «من غذا که مادرم در خانه پختم خوردم» به این بحث ها می پردازیم که 1ـ در این نوع از خطاها امکان مطابقه فعل هم پایه دوم با فاعل هم پایه اول وجود دارد و 2ـ فعل بند موصولی می تواند با فاعل بند اصلی مطابقت کند.