داعش به عنوان یک پدیده بینابینی (نه دولتی – نه غیر دولتی)، استراتژی بزرگ خود را بر پایه پیروزی های نظامی و تبدیل آن به دست آوردهای سیاسی بنا نموده است. این استراتژی بزرگ دارای منابع ثانویه و اولیه قدرت است. همچنین منابع اولیه قدرت داعش از هرم مرکز ثقلی برخوردار است که دارای ترتیبات مشروط به یکدیگر تا راس هرم است. بنابراین از بعد نظری، تنظیم یک استراتژی برای نابودی یا اخلال در استراتژی بزرگ داعش، مستلزم وارد آوردن خدشه به این ترتیبات مشروط است که در نهایت باعث ایجاد اختلال در هرم مرکز ثقل قدرت اولیه داعش خواهد شد. این استراتژی نابود گر، متکی به ترکیبی از ابعاد نظری برای پیاده سازی در میدان عمل است که ساز و کار آن بر اساس ایجاد خدشه به سازمان هرج و مرج سازنده، پیش می رود و در نهایت با ایجاد اخلال در روابط پارتیزان – ذینفع سوم، قابلیت های حیاتی در هرم مرکز ثقل قدرت استراتژیک داعش را به خود نابودسازی وادار می نماید.