تحلیل شبکه ای قدرت در بیان میشل فوکو با عنوان حلقه های تور قدرت و رابطه ی میان دانش و قدرت، ریشه در دوره ی تبارشناسی اندیشه ی او دارد که به بررسی روابط بین اجزا و گزاره های برسازنده ی یک گفتمان می پردازد و این پرسش را مطرح می سازد که چگونه، در چه شرایطی و در قالب چه شکل هایی، چیزی مانند سوژه می تواند در نظم سخن ها ظاهر شود؟ مقاله ی پیش رو بر آن است که به بررسی روابط گفتمانی نمایش-نامه ی «تنها راه ممکن»، نوشته ی محمد یعقوبی بپردازد. در این نوع تحلیل که در سطح خرد مطرح می شود، فوکو برای بررسی هر نظام گفتمانی چند نکته بیان نموده است که باید مورد توجه قرار گیرد: اول، نظام تفاوت گذاری هاست که امکان کنش/برکنش دیگران را فراهم می سازد. دوم، نوع اهدافی است که کنش گر دنبال می کند. سوم، وجه های ابزاری است که از طریق اثرهای گفتار، سلاح، نظام های مراقبت و غیره به کار می رود. چهارم، شکل های نهادینه سازی و پنجم، درجات عقلانی سازی است که درون هر گفتمان شکل می گیرد، سازمان می یابد و از رویه های سازگار با موقعیت برخوردار می شود. در تحلیلی که از اثر یعقوبی صورت پذیرفته است، از سویی، علاوه بر در نظر گرفتن راه کارهای پیشنهادی فوکو، به رابطه ی ابژه و سوژه ی ایجاد شده درون گفتمان، نظام استیلا و سلطه و شکل گیری روابط قدرت توجه شده و از سوی دیگر، دسترسی به منابع دانش/قدرت و رابطه ی قدرت با دانش مورد توجه قرار گرفته است.