در این مقاله نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در قصههای عامیانه با توجّه به آثار مهدی آذریزدی و بر اساس نظریه ی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به دستهبندی یا الگو قراردادن قهرمانان و شریران و تحلیل و تبیین نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در آثار مذکور پرداخته شده است. مهدی آذریزدی نویسندهای معاصر در حوزه ی ادبیّات کودک است که به بازنویسی داستانهایی پرداخته است که ریشه در ادبیّات کهن ایران دارد و یکی از آثار او در این زمینه کتاب قصههای تازه از کتابهای کهن است که از نوع تعلیمی و پندآموز است و مجموعه کاملی از ده دفتر است. از آن جایی که در قصههای عامیانه ساختار متن در جهت نوعی تقابل بین قهرمان و شریر هویّت پیدا میکند و نقش قهرمانان در قصهها مبارزه و سرکوبی شخصیتهای شریر است و نقش شریران در قصهها به هم زدن آرامش خانواده ی خوشبخت و ایجاد یک نوع مصیبت و یا وارد آوردن صدمه و زیان است، بر این اساس نقش و کارکرد داستانی قهرمانان و شریران در آثار مهدی آذریزدی توصیف و تحلیل شده است. با توجّه به بررسیهای انجام شده می توان نتیجه گرفت قهرمانان و شریران در این آثار حالت ساده و یکسانی دارند که کمتر دگرگونی مییابند و قهرمانان بیشتر به کمک عوامل بیرونی به اهداف خود می رسند، همچنین میتوان گفت در مواردی همپوشانی نقش شریر و یاریگر نیز وجود دارد.