مقاله ی حاضر می کوشد به تحلیل علل و عوامل مؤثر بر مناسبات فکری، نظامی، و سیاسی علویان با حاکمان و مردم گیلان و دیلمان بپردازد. سرزمین های دیلمان و گیلان همواره در دوره ی خلافت اموی و عباسی، با مخالفت با خلفا، سر سازگاری با آنان نداشته اند؛ مردم دیلمان، با ظهور علویان به عنوان مدعیان عقیدتی و سیاسی خلافت عباسی و برای تشدید مخالفت های خود، روی خوش به آنان نشان دادند و علویان هم، در دوره های نخست قدرتگیری، توانستند با استفاده از رویکرد ضد خلافت دیلمیان به موفقیت های مهمی در گیلان و دیلمان دست یابند. بر این اساس در نگاه نخست، گرایش دیلمیان به علویان تحت تأثیر منافع سیاسی و نظامی آنان بود، اما از نیمه ی دوم قرن سوم با تلاش های فکری مداوم علویان در گیلان و دیلمان، زمینه ی تغییر آیین های باستانی دیلمیان به نفع تشیع و سایر مذاهب اسلامی فراهم شد. نگارنده، با توجه به مآخذی که در این زمینه وجود دارد، سعی کرده است دلایل همگرایی و واگرایی دیلمیان با علویان و همچنین تأثیر سیاسی و نظامی دیلمیان را بر حکومت علویان پژوهش کند.