مساله کرامت انسان مبحثی از علم انسان شناسی است که انسان را هم از لحاظ تکوینی و هم از لحاظ تکاملی دارای شرافت معرفی می کند. این مقوله در نگاه دینی بر دو قسم ذاتی و اکتسابی است. کرامت ذاتی قوه و استعداد نهفته در ذات انسانی است که با عمل خلاقانه خدا به انسان اعطا شده است. اما کرامت اکتسابی با سلوک علمی و عملی خاص حاصل می شود. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی، این مساله را از منظر قرآن و کتاب مقدس عبری بررسی مقایسه ای می کند. این متون مقدس انسان را از لحاظ ذاتی دارای کرامت معرفی می کنند، اما کرامت حقیقی و سعادت انسان را که تحقق عینی کرامت ذاتی در هیات کرامت بالفعل او است، در گرو کمالاتی همچون تقوا و پای بندی به عهد می دانند که او در نشئه دنیایی خویش کسب می کند. بنابراین، تفاوت این مساله از منظر این دو متن مقدس «غیرساختاری» است، یعنی در نوع تبیین مساله است نه در اصل آن.