شاهنامۀ فردوسی، از جمله آثار ادبی است که در آن روایات قتل قهرمانان و سوگواری بر آنها بیان شده و در برخی از نسخ مصور آن، نگاره هایی با مضمون سوگواری مصور شده اند. نگارگران شاهنامهٔ ایلخانی که یکی از شاهکارهای عصر مغول و مکتب اول تبریز است، به کرات نگاره های قتل و سوگواری را در این اثر به تصویر کشیده اند. در باب مطالعۀ نگاره هایی با این مضامین در شاهنامۀ ایلخانی، صرفاً با تکیه بر متن و اشعار شاهنامه درک چندان درستی از نشانه ها و مفاهیم بصری موجود در نگارهها حاصل نمی شود. لذا در این پژوهش نگاره های قتل و سوگواری در شاهنامۀ ایلخانی براساس نشانه شناسی رولان بارت بررسی شده است و نتایج نشان می دهد نگاره های شاهنامۀ ایلخانی، این اثر ارزشمند، که پدیدآورندگان آن اهدافی والاتر از صرف خلق یک اثر هنری داشته اند، نه تنها سیر آفرینش و تکامل هنر ایرانی را به نمایش می گذارد، بلکه بازتابی از اعتقادات، باورها، جریانات اجتماعی-سیاسی و نشانه هایی از ایران در دورۀ مغول است. نگاره های انتخابی از این شاهنامه با مضمون قتل و سوگ، با دیدگاهی متفاوت، براساس «نشانه شناسی رولان بارت» مورد تجزیه و تحلیل ساختاری و محتوایی قرار گرفته است. با تشریح و آشکارسازی ارتباط دلالت های صریح-ضمنی، میان متن و تصویر، بیان شد که دلالت صریح نگاره های سوگ بر متن اصلی و مکتوب (سروده های شاهنامه) دلالت دارد. در بررسی دلالت های ضمنی، ارتباط سوگ نگاره ها به وضعیت مردم ایران پس از حمله و قتل عام مغول دلالت دارد. در تحلیل دلالت ضمنی دوم نیز میتوان گفت نگاره های قتل و سوگواری در این شاهنامه با تأکید وزیر وقت، خواجه غیاث الدین محمد، به بزرگداشت خاطره قتل پدرش، خواجه فضل الله همدانی، دلالت دارد.