مجله دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه
سال:1403 | دوره:12 | شماره:4 |تعداد مقالات:8

1زمینه و هدف: آموزش به همراه و داشتن یک حامی آگاه برای مادران باردار، می­تواند نقش کلیدی در کاهش ترس از زایمان طبیعی و کاهش تمایل به زایمان سزارین داشته باشد. با توجه به شیوع بالای سزارین و یافته­ های ضد و نقیض دربارۀ پیامد مشارکت دادن همراه در آموزش­ های حین بارداری؛ لذا، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش به همراه بر قصد انتخاب نوع زایمان در زنان باردار انجام شد. روش­ ها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 60 مادر باردار نخست زای مراجعه کننده به بیمارستان ام البنین مشهد و همراهان آن ها انجام شد. شرکت کنندگان به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به  دو گروه کنترل و مداخله تقسیم شدند. برای گروه کنترل (30 نفر)، کلاس های آمادگی زایمان طی 8 جلسه برگزار شد. برای گروه مداخله (30 نفر)، علاوه بر این جلسات، دو جلسه مشترک برای مادر و همراه و دو جلسه جداگانه برای همراهان بر اساس نظریه بندورا برگزار گردید. قبل و پس از مداخله، پرسش نامه های ویژگی های دموگرافیک و انتظار پیامد زایمان (لوئی، 1993) توسط هر دو گروه تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شدند و سطح معناداری کمتر از 0/05 در نظر گرفته شد. نتایج: میانگین سن مادران گروه مداخله 8/3±26/7 و گروه کنترل 5/9±28/3 سال بود. قبل از مداخله هیچ یک از مادران مورد مطالعه در دو گروه قصد زایمان طبیعی نداشتند. بعد از مداخله در گروه مداخله 28 نفر (93/3 درصد) و در گروه کنترل20 نفر (66/7 درصد) از مادران قصد زایمان طبیعی داشتند (0/010=P). نتیجه­ گیری: آموزش به همراه، موجب ارتقای سطح توانمندی، انتظار پیامد مثبت و قصد انجام زایمان طبیعی در مادران می­گردد لذا استفاده از آن به عنوان یک روش آموزشی به منظور آمادگی برای زایمان پیشنهاد می­ شود.

1زمینه و هدف: دردهای مزمن میگرن می توانند باعث مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی در مبتلایان به میگرن شوند. با توجه به شیوع بالا و اثرات منفی میگرن، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین مهارت های خودمدیریتی درد با شدت سردرد و فعالیت جسمانی بیماران میگرنی در مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1402 انجام شده است. روش­ ها: این مطالعه یک پژوهش مقطعی از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر مبتلا به میگرن بود که بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه سردرد میگرن (PTMHQ)، پرسشنامه بین المللی فعالیت بدنی (IPAQ) و مقیاس خودمدیریتی استفاده شد. پرسشنامه ها در اتاقی آرام در درمانگاه های اعصاب به روش مصاحبه توسط پژوهشگر تکمیل شدند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با نسخه 16 نرم افزار آماری SPSS تحلیل شدند. سطح معنی داری (0/05>P ) بود. نتایج: نتایج نشان داد که خودمدیریتی درد با شدت سردرد همبستگی معنی دار آماری معکوس دارد. به عبارتی با افزایش خودمدیریتی، شدت سردرد کاهش می یابد؛ هرچند این همبستگی در سطح ضعیف بود (0/176-,r=0/013p=). خودمدیریتی با فعالیت جسمانی همبستگی معنی دار آماری مستقیم داشته است به عبارتی با افزایش خودمدیریتی، فعالیت بدنی نیز افزایش می یابد (0/004p= ،0/205=r). نتیجه­ گیری: خودمدیریتی درد به طور معناداری شدت سردرد و طول مدت حملات میگرن را کاهش داد. همچنین، خودمدیریتی درد با افزایش فعالیت های بدنی و کاهش زمان نشستن مرتبط است. این یافته ها بر اهمیت استراتژی های خودمدیریتی در مدیریت میگرن و بهبود کیفیت زندگی بیماران تأکید دارد.

1زمینه و هدف: با جایگزینی روش های نوین آموزشی به جای روش های سنتی، آموزش پزشکی نیز نیازمند تحول است. این مطالعه باهدف طراحی نرم افزار آموزشی تعاملی اطلس بیماری های پستان برای دانشجویان پزشکی و بررسی دیدگاه و رضایت آن ها انجام شد. روش­ ها: این مطالعه از نوع طراحی و توسعه آموزشی بود که باهدف شبیه سازی موارد بالینی بر روی وب و تلفن همراه اجرا شد. اطلس طراحی شده در اختیار 20 دانشجوی بالینی علوم پزشکی جهرم که در حال گذراندن بخش جراحی بودند، قرار گرفت. دیدگاه دانشجویان با استفاده از یک پرسش نامه 10 سؤالی در 5 سطح لیکرت و رضایت مندی آن ها در طیف 10 بخشی ارزیابی شد. نتایج: بیشترین درصد پاسخ دهندگان (60 تا 80 درصد) تأثیر اپلیکیشن بر یادگیری و کاریرد آن را در سطح عالی و خوب ارزیابی کردند. 31/6 درصد دانشجویان رضایتمندی کامل از اطلس طراحی شده داشتند و 73/7 درصد از شرکت کنندگان نمره­ ی 7 یا بالاتر دادند. همچنین بررسی رضایتمندی افراد از کاربست اپلیکیشن نیز نشان داد که 84/3 درصد از دانشجویان از کاربست اپلیکیشن رضایت داشتند؛ به گونه ای که نمره 8 و بالاتر را انتخاب کردند. نتیجه­ گیری: شبیه ساز اطلس بیماری های پستان می تواند تأثیرات مثبتی بر یادگیری و رضایت دانشجویان داشته باشد. استفاده از این اطلس تعاملی با محتوای واقعی، به عنوان یک ابزار آموزشی مؤثر، در آموزش علوم پزشکی و سایر گروه ها قابل تعمیم است.

1زمینه و هدف: فعالیت بدنی باعث ایجاد سلامتی جسمی، ذهنـی و روان شناختی می شود. این مطالعه با هدف بررسی عوامل انگیزشی و منافع و موانع ادراک شده نسبت به فعالیت بدنی منظم در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد. روش ­ها: در این مطالعه مقطعی تعداد 312 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به روش نمونه گیری سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه انگیزه شرکت در فعالیت های ورزشی و پرسشنامه استاندارد منافع و موانع درک شده نسبت به فعالیت بدنی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار 22.SPSS و آزمون t-test، آزمون Mann-Whitney و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج: یافته ها نشان داد که میانگین نمره­ ی انگیزه شرکت در فعالیت بدنی 7/62±59/63 و میانگین نمره­ ی منافع و موانع درک­ شده فعالیت بدنی به ترتیب 15/50±61/30 و 8/97±30/72 می باشد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمره ­ی انگیزه شرکت در فعالیت بدنی (0/013=P) میانگین نمره­ی منافع (0/015=P) و میانگین موانع درک شده در فعالیت بدنی (0/008=P) در پسران و دختران وجود دارد. بین میانگین نمره­ ی انگیزه شرکت در فعالیت بدنی، میانگین نمره ­ی منافع، و میانگین نمره موانع درک شده فعالیت بدنی براساس وضعیت تأهل تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05P) و میانگین نمره ­ی منافع (0/001>P) و موانع درک شده آن (0/001>P) براساس مدت زمان فعالیت بدنی تفاوت معنی ­داری وجود داشت. نتیجه­ گیری: درک منافع و موانع فعالیت بدنی و همچنین عامل انگیزش در انجام فعالیت جسمانی دانشجویان نقش مؤثری دارد.

1زمینه و هدف: توسعه کشاورزی و استفاده گسترده از سموم دفع آفات منجر به باقی ماندن طولانی مدت آن ها در محیط و نفوذ آفت کش ها به منابع آبی شده است. با توجه به ضرورت حفاظت از منابع آب آشامیدنی، این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک آفت کش های دیازینون، مالاتیون و فایکام در آب آشامیدنی شهرستان های ایرانشهر و نیک شهر واقع در جنوب استان سیستان و بلوچستان انجام گردید. روش­ ها: در این مطالعه 24 نمونه آب از منابع آب آشامیدنی شهرستان های ایرانشهر و نیک شهر در 4 فصل سال جمع آوری شد. استخراج مایع-مایع با استفاده از حلال دی کلرومتان انجام شد و غلظت با استفاده از سیستم کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) مدل KNAUER مجهز به آشکارساز UV اندازه گیری شد. داده ها با استانداردهای سازمان جهانی بهداشت مقایسه گردید؛ و ارزیابی خطر بهداشتی آن ها از طریق روش EPA انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که سموم دیازینون و مالاتیون در آب آشامیدنی مناطق مورد مطالعه قابل شناسایی هستند؛ اما فایکام شناسایی نشد. بیشترین میانگین غلظت دیازینون و مالاتیون در این دو شهر مربوط به نیک شهر بوده که به ترتیب 0/32±0/0358 و 0/0184± 0/025 میکروگرم بر لیتر محاسبه گردیده که بسیار کمتر از استاندارد سازمان جهانی بهداشت است. نتیجه ­گیری: نسبت خطر دیازینون برای کودکان بیشتر از بزرگسالان بوده و در نیک شهر و ایرانشهر به ترتیب 0/076 و 0/039 بدست آمد که نشان می دهد آب آشامیدنی این دو شهر در سطح ایمن قرار دارد؛ اما با این وجود اقدامات پیشگیرانه و مدیریت حفاظت از منابع آب و اجرای برنامه ایمنی آب ضروری است.

1زمینه و هدف: اختلالات وحشت زدگی با عوارض زیادی همراه بوده که اغلب نسبت به درمان مقاوم هستند. تحریک مغزی (tDCS) و روان درمانی فراشناختی به عنوان روش های مؤثر در درمان این اختلال شناخته شده اند. در راستای تعیین بهترین رویکرد درمانی، مطالعه حاضر باهدف مقایسه اثربخشی تحریک مغزی (tDCS) و روان درمانی فراشناختی بر فرایندهای فراشناختی افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی انجام شد. روش­ ها: این مطالعه به روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بر روی 45 نفر از افراد مبتلابه اختلال وحشت زدگی در سال 1401 در کلینیک مهر شهر مشهد انجام شد. افراد پژوهش به سه گروه (15=n) درمان تحریک مغزی (tDCS) و روان درمانی فراشناختی به عنوان گروه های آزمایش و یک گروه کنترل به صورت تصادفی تخصیص یافتند. جلسات تحریک مغزی به صورت انفرادی و شامل 16 جلسه 30 دقیقه ای با ولتاژ 2 میلی آمپر و جلسات روان درمانی فراشناختی به صورت گروهی و طی 10 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد. فرایندهای فراشناختی با استفاده از پرسشنامه باورهای فراشناختی ولز موردسنجش قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-24 در سطح معناداری 5 درصد انجام شد. نتایج: میانگین و انحراف استاندارد نمرات فرایندهای فراشناختی بعد از مداخله در گروه تحریک مغزی (tDCS) 3/26± 81/73، در گروه روان درمانی فراشناختی 5/10±64/33 و در گروه کنترل 3/26± 84/27 بود که بین سه گروه تفاوت آماری معنی دار وجود دارد (0/001= P). تفاوت مشاهده شده بین میانگین های نمرات فرآیندهای فراشناختی شرکت کنندگان گروه های آزمایش (17/91-) وگروه کنترل (19/88-) برحسب عضویت گروهی در مرحله پس آزمون با 95 درصد اطمینان معنی دار می باشد (0/05 >p). نتیجه­ گیری: این یافته ها نشان می دهد که درمان فراشناختی اثر بیشتری بر کاهش فرآیندهای فراشناختی داشته است.

1زمینه و هدف: بهینه سازی دز اشعه در درمان های پرتودرمانی اهمیت زیادی دارد. شبیه سازی شتاب دهنده های خطی پزشکی با روش های مونت کارلو به منظور افزایش دقت و اطمینان در طرح های درمانی، کاهش خطرات تابش، بهبود کیفیت و اثربخشی درمان ، و صرفه جویی در زمان و منابع، ابزار اصلی به شمار می رود. روش­ ها: در این تحقیق، اجزای سر درمانی شتاب دهنده خطی واریان 2100  Clinacبا استفاده از کد/ GATE  4 GEANT  نسخه ی 2/8 و نرم افزار شبیه سازی PRIMO نسخه ی 1814.(32-64).3.0 مدل سازی شدند. مدل توسعه یافته برای اعتبارسنجی پرتو فوتون MeV 6 با تکنیک فضای فاز در کدهای PRIMO و GATE و روش مرسوم محاسبات دز در GATE استفاده شد. نتایج محاسبات با اندازه گیری های انجام شده در یک فانتوم آب با ابعاد 30×50×50 cm3 در فاصله چشمه تا سطحcm  100 مقایسه شدند. درصد دز عمقی و پروفایل های عرضی در عمق cm 10 و عمق بیشینه دز برای اندازه ی میدان هایcm2  5×5 ، cm215×15و cm230×30 محاسبه شدند. نتایج: دزیمتری با استفاده از اندازه ی وکسل cm32×2×2 برای درصد دز عمقی وmm3 2×5×5 برای پروفایل عرضی انجام شد. پارامترهای بهینه مربوط به انرژی متوسط پرتو الکترونیMeV 2/6 ، انحراف استانداردMeV  17/0 و اندازه چشمه الکترونیmm  2 بودند ، که توافق خوبی بین نتایج شبیه سازی و اندازه گیری مشاهده شد. نتیجه­ گیری: نتایج نشان دادند که انحراف میانگین نقطه به نقطه کمتر از % 2/5 است و % 95/56 از نقاط ارزیابی شده، معیار شاخص گامایmm  % 3/3 را برآورده می کنند. این مطالعه قابلیت کدهای PRIMO و GATE را در پرتودرمانی تائید می کند.

1زمینه و هدف: یکی از مشکلات مهم استفاده از تخمک اهدایی مربوط به افشا یا عدم افشای آن می باشد. جهت پیشگیری از تنش های ناشی از افشا، لازم است که چالش های افشا در خصوص بارداری با تخمک اهدایی شناسایی گردد. لذا این مطالعه باهدف تعیین چالش های افشا در بارداری با تخمک اهدایی انجام گردید. روش­ ها: دراین مطالعه مروری، مقالات کیفی و کمی در پایگاه های PubMed، Scopus، SID Magiran, و موتور جستجوی Google Scholar، با استفاده از کلیدواژه های افشا، محرمانگی، تخمک اهدایی و باروری شخص سوم و معادل انگلیسی آن ها بدون محدودیت زمانی تا سپتامبر 2024 مورد بررسی قرار گرفتند. مطالعات منتشر شده به زبان فارسی و انگلیسی مرتبط با افشا و بارداری با تخمک اهدایی به عنوان معیارهای ورود به مطالعه در نظر گرفته شدند. داشتن محتوای غیر مرتبط به مطالعه، خلاصه مقاله و یا تکراری بودن مطالعات نیز به عنوان معیارهای خروج از مطالعه در نظر گرفته شدند. نتایج: در مرور متون انجام شده بر روی 59 مطالعه مرتبط با بارداری با تخمک اهدایی و افشا، مفاهیم موجود در زمینه موضوع افشا، پیرامون چهار حیطه تمایل به محرمانگی و اهدا کننده ناشناس، چالش افشای حقیقت برای کودک، شباهت چهره و ترس از قضاوت شدن متمرکز بودند. نتیجه­ گیری: با توجه به چالش های شناسایی شده در این مطالعه در زمینه افشا، به نظر می رسد به منظور ایجاد حمایت از خانواده های دارای فرزندان حاصل از تخمک اهدایی نیاز به برنامه ریزی جهت انجام مشاوره های تخصصی ضروری می باشد تا در زمینه تصمیم گیری جهت افشا بتواند به این افراد کمک کند.