پژوهش حاضر با این هدف انجام شد بررسی فقهی - حقوقی سود ناشی از معاملات در بازار بورس پرداخته و حدود آن را مشخص نماید. حضور در بورس اوراق بهادار به عنوان بازاری جهت سوددهی یکی از مواردی است که همواره مورد توجه سهام داران در این بازار است. در واقع بازار سرمایه بازاری جهت سودهی است و مشارکت سهام داران در این بازار نیز برای دستیابی به سود است. این مسئله موجب شده است تا نگرش های فقهی و حقوقی در خصوص بازار سرمایه و سود ناشی از دسترسی به بازار بورس مورد توجه فقها و حقوق دانان باشد. از دیدگاه فقها دسترسی به بازار سرمایه و مشارکت در سود ناشی از آن شامل دو دیدگاه مخالف و موافق است. از دیدگاه مخالفان مشارکت در سود بورس به جهت عدم زحمت برای آن مصداق «اکل مال الباطل» است و برخی فقها این سود را حرام می دانند. از طرفی موافقان مشارکت در سود بازار سرمایه بر اساس بیع مالم یقبض دسترسی به این سود را مشروع دانسته و بر آن تأکید دارند. حقوق دانان نیز از طریق کارگزاری ها دسترسی به این سود را مجاز دانسته و آن را مصداق فعالیت می شمارند. معاملات بورس اوراق بهادار از جمله معاملات تجاری است که مقررات سنتی قانون مدنی نمی تواند به خوبی پاسخگوی نیازهای این معاملات باشد و این معاملات صرفاً توسط کارگزاران انجام می شود و ایشان به عنوان نماینده طرفین، معاملات را انجام می دهند. این معاملات، تحت حاکمیت اصولی ازجمله اصل رقابت، اصل شفافیت اطلاعاتی، اصل ممنوعیت استفاده از اطلاعات نهانی و اصل نظارت انجام می شود. ویژگی های معاملات و بازارهای بورس موجب شده است که قواعد عام قانون مدنی و دیگر مقررات, برای تنظیم معاملات بورس کافی نباشد. به بیان دیگر، تفاوت های عمده بین معاملات بورس با سایر معاملات اقتضاء می کند که اصول و قواعد خاصی بر معاملات بورس حاکم باشد. معامله اوراق بهادار در فرابورس از عقود لازم و تشریفاتی محسوب می شود که امکان اعمال خیارات در این معاملات به لحاظ متفاوت بودن نحوه انجام معامله اوراق بهادار و تسویه آن در مقایسه با معاملات سنتی، مورد مناقشه قرار گرفته است. راه های پوشش ریسک عمدتاً یا از طریق انجام معاملات خاص می باشد و یا به صورت اعمال مدیریت صحیح بر سرمایه صورت می گیرد درعین حال سیطره به هنگام ملاحظات شرعی و حقوقی بر بازار سرمایه این ضرورت را ایجاب می کند که ماهیت این قراردادها به دقت مورد بررسی قرار گیرد.