زمینه و هدف: درد مزمن، از جمله بیماری های روان-تنی است که افراد بسیاری در طول زندگی خود با آن مواجه می شوند. هدف از پژوهش حاضر، تعیین نقش واسطه ای ناگویی هیجانی میان سبک های دفاعی ایگو و شدت درد ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. ساله مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک 60 تا 20 مواد و روش ها: روش پژوهش همبستگی، و جامعه آماری عبارت بود از بیماران ماه 3 بیمار که سابقه حداقل 502. 1396 درد ماهان و کلینیک جامع طب فیزیکی و توانبخشی آرمان در شهر تهران، در خلال بهار تا پاییز دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی داشتند، به صورت هدفمند انتخاب شده و پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، سبک های دفاعی، و مقیاس درجه بندی عددی شدت درد را پاسخ دادند.، همبستگی مثبت 0. 01 یافته ها: یافته ها نشان داد شدت درد با ناگویی هیجانی و سبک های دفاعی روان آزرده و رشد نایافته در سطح رابطه منفی معنادار، و با سبک دفاعی رشد نایافته در سطح 0. 01معنادار داشت. ناگویی هیجانی با سبک دفاعی رشد یافته در سطح ) توانستند β = 0/26 و t= 6/06) و سبک دفاعی رشد نایافته (β = 0/19 و t= 4/31 همبستگی مثبت معنادار داشت. ناگویی هیجانی (0. 01 ) و رشد نایافته β =-0/35 وt= 8/75واریانس شدت درد را تبیین کنند. ناگویی هیجانی توانست تبیین کننده ی سبک دفاعی رشد یافته ( ) نیز باشد. β = 0/27 و t = 6/17( نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، رابطه ی میان سبک دفاعی رشد نایافته و شدت درد، یک رابطه ی خطی ساده نیست؛ بلکه ناگویی هیجانی می تواند این رابطه را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین ناگویی هیجانی می تواند در نقش یک میانجی کامل برای دفاع های رشد یافته و شدت درد باشد.