Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    1-16
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    347
  • دانلود: 

    501
چکیده: 

سابقه و هدف: پتانسیل اقلیمی اراضی برای تولیدات زراعی عمدتا تحت تاثیر مقدار، توزیع بارش و نیاز آبی گیاهان می-باشد. ارزیابی متغیرهای محیطی و هم چنین پیش بینی پدیده های اقلیمی می تواند به تعیین مناطق مستعد کشاورزی دیم کمک کند. در دیم زارهای بین عملکرد دانه و رطوبت موجود در خاک همبستگی معنی داری وجود دارد، به طوری که کاهش رطوبت تقریباً کلیه ی فرآیندهای فنولوژیکی از جمله دانه بندی را تحت تأثیر قرار می دهد که در نهایت سبب کاهش عملکرد اقتصادی خواهد شد. به منظور برآورد احتمال وقوع عوامل اقلیمی در اراضی کشاورزی شهرستان های آق قلا، گنبد کاوس و کلاله (استان گلستان)، از برنامه تجزیه و تحلیل توزیع های آماری در نرم افزار Smadaو تحلیل های مکانی سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)استفاده شد. مواد و روشها: این پژوهش در محدوده اراضی کشاورزی شهرستان های آق قلا، کلاله و گنبدکاوس در استان گلستان در سال 1394 اجرا شد. متغیرهای محیطی مورد بررسی، شامل بارش های سالانه، پاییزه، بهاره و اردیبهشت ماه و دمای های مطلوب جوانه زنی، سبنله دهی و پر شدن دانه بودند. در این تحقیق با استفاده از برنامه Distrib 2. 0 از نرم افزار Smada بهترین تابع برازش یافته بر آمار موجود تعیین شد و در نهایت احتمال وقوع 95 درصد هر یک از متغیرهای اقلیمی طی دوره برگشت 25 سال پیش بینی و محاسبه گردید. سپس نقشه ی احتمال توزیع مکانی هر یک از متغیرهای اقلیمی، با استفاده از روش های متعدد زمین آماری و درون یابی در محیط GIS تهیه و طبقه بندی گردید. معیارهای ارزیابی در این پژوهش، میانگین مطلق خطا (MAE)، میانگین انحراف خطا (MBE) و خطای برآورد ((RMSE، با استفاده از روش ارزیابی متقابل بود. یافته ها: نتایج نشان داد که در بیشتر مناطق مورد مطالعه هیچ محدودیتی از نظر بارش و توزیع مناسب آن به خصوص بارش های بهاره و اردیبهشت ماه و هم چنین دماها در طی مراحل حساس دوره رشد گندم و جو (مراحل جوانه زنی، سنبله دهی و پرشدن دانه) وجود نخواهد داشت، اما از نظر بارش پاییزه، بخش هایی از مناطق مورد مطالعه در یک دوره بازگشت 25 ساله در سطح اطمینان 95 درصد، با محدودیت روبه رو خواهند شد. نتیجه گیری کلی: علی رغم تأمین شدن نیاز رطوبتی گندم و جو دیم در فصل پاییز در بخش وسیعی از منطقه ی مورد مطالعه، محدودیت هایی در اراضی شمالی و شمال شرقی شهرستان گنبدکاوس وجود دارد. این پهنه که 40/7 درصد از مساحت کل منطقه را به خود اختصاص می دهد، با بارش حدود 80-76/68 میلی متر از نظر توصیف قابلیت در طبقه نیمه مستعد (S3) قرار می گیرد. نتایج این تحقیق می تواند جهت استفاده در برنامه ریزی های کشاورزی و مدیریت آینده اراضی دیم استان گلستان مفید واقع شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 347

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 501 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    17-32
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    317
  • دانلود: 

    517
چکیده: 

مقدمه: کودهای پتاسیمی علاوه بر اثری که بر افزایش عملکرد دانه دارد، موجب افزایش معنی دار غلظت یون پتاسیم برگ سویا نیز می شود. سرفکتانت ها مواد فعال سطحی هستند که به دلیل ساختمان شیمیایی چربی دوست و آب دوستی هم زمان در مولکول، دارای خواص فیزیکی و شیمیایی خاصی نظیر کاهش کشش سطحی دارند. سرفکتانت ها ممکن است با افزایش سرعت نفوذ آب در خاک های با سطح ویژه زیاد سرعت تبادل پتاسیم بین کلوئیدهای خاک و محلول خاک و قابلیت استفاده پتاسیم برای جذب گیاه و عملکرد محصولات را افزایش دهند. هدف از انجام این تحقیق تعیین و بررسی تأثیر سرفکتانت و پتاسیم بر مقدار عملکرد و اجزای عملکرد سویا در شرایط کم آبی بود. مواد و روش ها: این مطالعه در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان به صورت اسپیلت پلات و در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل کود پتاسیم در دو سطح با پتاسیم(3/108 کیلوگرم در هکتار پتاسیم خالص (معادل مصرف 208 کیلوگرم در هکتار کلرید پتاسیم)) و بدون مصرف پتاسیم به عنوان تیمار اصلی و سرفکتانت 1-2 پروپاندیول در 4 سطح شاهد (بدون مصرف سرفکتانت)، 2، 4 و 8 لیتر در هکتار به عنوان فاکتور فرعی بودند. رطوبت خاک در 3 مرحله در طی فصل رشد به ترتیب 143، 173 و 201 روز بعد از کاشت از دو عمق 8-0 و 16-8 سانتی متر اندازه گیری شده و مقاومت مکانیکی خاک نیز در 6 مرحله در طی فصل رشد به ترتیب 49، 69، 89، 109، 129 و 151 روز بعد از کاشت به وسیله دستگاه پنترومتر از عمق 5-0 سانتی متر اندازه گیری شد. عملکرد دانه و اجزای عملکرد در مرحله برداشت تعیین شد. نتایج: نتایج نشان داد که بیشترین درصد رطوبت خاک در غلظت 4 لیتر در هکتار سرفکتانت وجود داشت ولی مقادیر کمتر سرفکتانت به نسبت تأثیر کمتری روی مقدار رطوبت خاک نشان دادند. سطوح بالاتر سرفکتانت در تمامی مراحل اندازه گیری مقدار مقاومت مکانیکی خاک را کاهش داد که احتمالا به دلیل افزایش رطوبت در مجاری ریز خاک می باشد. عملکرد دانه و اجزای عملکرد سویا به طور معنی داری تحت تأثیر کود پتاسیم قرار گرفتند اما تأثیر سطوح سرفکتانت بر این صفات جزء عملکرد بیولوژیک (معنی دار در سطح 5 درصد) معنی دار نبود. سرفکتانت بدون کاربرد کود پتاسیم تأثیری معنی داری بر عملکرد نداشت ولی با استفاده از کود پتاسیم، کاربرد زیاد سرفکتانت موجب افزایش معنی دار عملکرد گردید. سرفکتانت با کاهش کشش سطحی و افزایش نفوذ آب داخل منافذ ریز، امکان ورود پتاسیم به داخل محلول خاک که محل توسعه ریشه است را بیشتر فراهم می کند. رطوبت بالای خاک با مصرف سرفکتانت نیز باعث افزایش رشد ریشه و جذب پتاسیم بالاخص با مصرف کود پتاسیم می شود. اثرات متقابل سرفکتانت و کود پتاسیم نشان می دهد که بیشترین میزان عملکرد دانه، وزن صد دانه، تعداد دانه در هر غلاف، تعداد شاخه های فرعی، شاخص برداشت، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیک و تراکم بوته در واحد سطح مربوط به تیمار پتاسیم با 4 لیتر بر هکتار سرفکتانت بوده و بیشترین مقدار ارتفاع بوته، تعداد گره در ساقه اصلی و تعداد غلاف در هر ساقه مربوط به تیمار پتاسیم با 8 لیتر بر هکتار سرفکتانت بوده است. نتیجه گیری: سرفکتانت با کاهش کشش سطحی سبب افزایش نفوذ آب داخل منافذ ریز و در نتیجه نگهداری آب در لایه های سطحی خاک شده که موجب مرطوب شدن خاک می شود. افزایش رطوبت خاک موجب کاهش مقاومت مکانیکی خاک در برابر رشد ریشه شده و به افزایش عملکرد سویا کمک می کند. کاربرد کود پتاسیم به همراه مصرف چهار لیتر بر هکتار سرفکتانت میزان عملکرد سویا را به طور معنی داری افزایش داده که احتمالا به دلیل جذب بیشتر پتاسیم به وسیله گیاه است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 317

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 517 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    33-56
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    261
  • دانلود: 

    483
چکیده: 

مقدمه کلزا مهمترین دانه روغنی است که در بین دانههای روغنی جهان بیش ترین رشد را در دهههای اخیر داشته و امروزه مقام سوم را پس از سویا و نخل روغنی در فراوردههای روغن نباتی احراز کرده است (7). عملکرد کلزا در سال 2003 میلادی در جهان و ایران به ترتیب 1567 و 1592 بوده که در سال 2014 به 2043 و 2125 کیلوگرم در هکتار افزایش یافته است (15). متخصصان فیزیولوژی گیاهان زراعی میبایست شاخصهای فیزیولوژیک مهمی را که در گذشته باعث افزایش عملکرد شدهاند و در آینده نیز میتوانند به پیشرفت بهنژادی در افزایش کمی و کیفی کمک کنند، شناسایی نمایند (3). بنابراین این مطالعه با هدف بررسی صفات فیزیولوژیکی مرتبط با بهبود عملکرد ارقام کلزا انجام گرفت. مواد و روش ها این آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در طی سال های زراعی 94-1393 و 95-1394 به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل 20 رقم و لاین کلزا بود. ثبت مراحل فنولوژیک به روش سیلوستر-برادلی (1984) صورت گرفت. به منظور اندازه گیری سطح برگ و زیست توده اولین نمونه براری تخریبی در نیمه دوم اسفند ماه (قبل از به ساقه رفتن ارقام) صورت گرفت و به فاصله 8 الی 10 روز نمونه برداری های بعدی تا رسیدگی فیزیولوژیک ادامه یافت. در پایان فصل رشد (مرحله رسیدگی برداشت) عملکرد و اجزای عملکرد اندازه گیری شدند. به منظور بررسی شاخص های رشد، ارقام بر اساس تجزیه کلاستر به سه گروه با عملکرد بالا (Bilbao)، متوسط (کرج 3) و پایین ( ساری گل) تقسیم شدند و از هر گروه یک نماینده انتخاب گردید. نتایج و بحث نتایج نشان داد که بین ارقام مورد مطالعه از لحاظ صفات فنولوژیک تفاوت معنی داری وجود داشت. به طوری که ارقام ساری گل، طلایه، شیرالی، ظفر و زرفام زودتر از سایر ارقام به مرحله رسیدگی فیزیولوژیک رسیدند. همبستگی مثبت و معنی دار دوام گل دهی با عملکرد (**66/0=r) و تعداد خورجین در بوته (**88/0=r) اهمیت این دوره را در تعیین عملکرد نشان داد. همچنین مهمترین مرحله تعیین کننده عملکرد (دوام گل دهی) تحت تأثیر شرایط محیطی همانند دما، تشعشع و بارندگی قرار گرفت. رقم Bilbao نسبت به دو رقم کرج 3 و ساری گل دارای شاخص سطح برگ بالاتری بود. همچنین رقم ساری گل زودتر از دو رقم دیگر به حداکثر شاخص سطح برگ دست یافت. همبستگی قوی بین عملکرد و حداکثر تجمع ماده خشک وجود داشت (**81/0=r). همزمانی شاخص سطح برگ حداکثر با تشعشع خورشیدی بیشتر برای دست یابی به حداکثر عملکرد بسیار مهم می باشد. مقدار CGR در سال اول به طور معنی داری از سال دوم بیش تر بود. وجود شرایط تشعشی دریافتی مطلوب تردر سال اول و هوای بارانی و ابری بیش تر در سال دوم علت تفاوت شاخص های رشد در دو سال بود. تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک در سال اول نسبت به سال دوم بیشتر بود. بخشی از تفاوت عملکرد بین دو سال با کاهش شاخص های رشد مرتبط بوده و بخش دیگر کاهش شاخص برداشت در سال دوم آزمایش می باشد. به طور کلی، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، روز تا رسیدن به شاخص سطح برگ حداکثر و تعداد خورجین در بوته 99 درصد از تغییرات مرتبط با عملکرد را توجیه نمودند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 261

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 483 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    57-72
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1495
  • دانلود: 

    600
چکیده: 

سابقه و هدف: پیش بینی و تخمین میزان عملکرد گندم، از وظایف تصمیم گیران اقتصادی به منظور ایجاد امنیت غذایی و تأمین نیازهای عمده جامعه می باشد. از طرف دیگر تولیدات کشاورزی همیشه با احتمال خطر در زمینه ی تغییرات آب و هوا و تغییرات بازارهای بین المللی همراه بوده است، هر چند که این احتمال خطر هرگز به طور کامل حذف نمی شود، اما می توان با تخمین میزان محصول قبل از فصل برداشت آن ها را به حداقل رساند. یکی از روش های تخمین محصول، استفاده از تصاویر ماهواره ای می باشد. داده های سنجش از دور، تخمین عملکرد گیاه را بر اساس شاخص های گیاهی امکان پذیر می سازد. تحقیق حاضر با هدف یافتن روشی سریع همراه با دقتی قابل قبول برای پیش بینی مقدار عملکرد در مزارع تحت کشت گندم در منطقه شهرکرد با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 می باشد. مواد و روش ها: به منظور بررسی امکان سنجی تخمین عملکرد مزارع گندم به وسیله تصاویر ماهواره لندست 8، سه مزرعه زیر کشت گندم به ترتیب به وسعت 20، 13 و 10 هکتار در سال زراعی 95-1394 در شهرستان شهرکرد، استان چهار محال و بختیاری، در نظر گرفته شد. تصاویر مربوط به سه تاریخ 15 و 31 خرداد و 16 تیر و داده های زمینی شامل عملکرد مزارع، مرحله رشدی و موقعیت جغرافیایی آن ها در تاریخ های فوق بود. موقعیت جغرافیایی مناطق به وسیله دستگاه GPS ثبت شد. در مرحله نمونه برداری تعداد 60 نمونه از مزارع ذکر شده برداشت شدند. نمونه برداری و اندازه گیری عملکرد در داخل مربعات یا کوادرات های 25/0 مترمربعی انجام گرفت. هم زمان تعداد بوته در سطح 25/0 مترمربع شمارش و تراکم در مترمربع محاسبه شد. سپس شاخص های گیاهی به کمک باندهای ماهواره ای تشکیل و روابط همبستگی بین داده های عملکرد و نتایج شاخص ها محاسبه شد. توابع رگرسیونی مختلفی برای برآورد عملکرد از شاخص های پوشش گیاهی استفاده شد که بر اساس بیشترین مقدار ضریب تبیین (R2) و کمترین مقدار خطای استاندارد، بهترین مدل مشخص شد. به منظور اعتبارسنجی مدل از واریانس کاهش یافته (RV) و میانگین خطای تخمین (MEE) استفاده شد. کلیه پردازش های تصویری در محیط نرم افزارILWIS 3. 3 و تجزیه و تحلیل ها و محاسبات آماری توسط نرم افزار SigmaPlot 10. 0 انجام شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که از بین تصاویر، بالاترین همبستگی در تصویر 31 خرداد (هم زمان با مرحله خمیری شدن دانه گندم) به دست آمد. شاخص های پوشش گیاهی NDVI، NRVI، OSAVI، RVI، SAVI، RDVI، DVI، EVI و GNDVI به ترتیب با ضریب تبیین 86/0، 86/0، 86/0، 86/0، 86/0، 83/0، 81/0، 80/0، 78/0 بیشترین همبستگی را با میزان عملکرد نشان دادند. در نهایت مناسب ترین رابطه برای این شاخص ها، معادله رگرسیون غیرخطی و مطلوب ترین مدل، مدل چند جمله ای درجه دو بود. نتایج نشان داد که قبل از برداشت، این شاخص ها این قابلیت را دارند که عملکرد مزارع را بیش از 80 درصد پیش بینی نمایند نتیجه گیری: براساس مطالعه حاضر، بهره گیری از تصاویر ماهواره ای و داده های مشاهداتی زمینی در مرحله خمیری گندم به تخمین عملکرد در مناطق نیمه خشک کمک می کند. مناسب ترین شاخص ها برای تخمین عملکرد، NDVI، NRVI و OSAVI بودند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1495

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 600 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
نویسندگان: 

موحدی زهرا | معینی احمد

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    73-88
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    515
  • دانلود: 

    445
چکیده: 

سابقه و هدف: سیب زمینی (Solanum tuberosum L. ) مهمترین گیاه مغذی و چهارمین محصول عمدة دنیا به شمار می رود. عوامل متعددی تکثیر این گیاه از طریق کشت بافت را تحت تاثیر قرار می دهند که از جمله می توان به ترکیب و مقدار نمک های محیط کشت اشاره کرد. در پژوهش حاضر اثر افزایش نمک های ماکرو در محیط کشت بر ریزازدیادی و ریزغده زایی گیاه سیب زمینی، با استفاده از سه رقم اگریا، ساوالان و مارفونا با استفاده از محیط کشت پایه MS بررسی شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه اثرات نمک های کلرید کلسیم (CaCl2)، مونوفسفات پتاسیم (KH2PO4) و سولفات منیزیم (MgSO4) با غلظت های 25/1، 5/1 و 75/1 برابر غلظت استاندارد آنها در محیط کشت پایه MS (شاهد)، مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی اثر افزایش غلظت هرکدام از این نمک ها به صورت یک آزمایش مستقل و در قالب طرح کاملاً تصادفی با ده تکرار انجام شد. بعد از 30 روز، صفات مختلفی شامل متوسط طول نوساقه در هر گیاهچه، میانگین طول ریشه در هر گیاهچه، تعداد ریشه در هر گیاهچه، تعداد و اندازه برگ در هر گیاهچه بررسی شدند. سپس، گیاهان نسبت به شرایط برون شیشه ا ی سازگار شده و جهت غده زایی در مزرعه در شهرستان دماوند کشت شدند و صفات میانگین وزن غده در هر گیاهچه و تعداد غده در هر گیاهچه اندازه گیری شدند. یافته ها: بطورکلی نتایج آزمایش بررسی افزایش نمک کلرید کلسیم در محیط کشت نشان داد که اضافه کردن غلظت این نمک در محیط کشت برخی از صفات مورد مطالعه از جمله طول نوساقه در هر گیاهچه و میانگین طول ریشه در هر گیاهچه را افزایش داده است. نتایج بررسی اثر افزایش مونوفسفات پتاسیم در محیط کشت نیز نشان داد که با استفاده از غلظت های بیشتر نمک در محیط کشت اکثر صفات مورد مطالعه بطور معنی داری بهتر بوده است. همچنین استفاده از غلظت های بالای سولفات منیزیم در در محیط کشت به طور معنی داری باعث بهتر شدن بیشتر صفات مورد مطالعه شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افزایش غلظت هرکدام از این نمک ها به تنهایی در محیط کشت، بطور معنی داری باعث افزایش تعداد گره، طول ساقه، تعداد ریشه، طول ریشه و اندازه برگ در مقایسه با شاهد شده است که نهایتاً منجر به افزایش میزان تکثیر و صرفه جویی در نیروی کار و مدت زمان لازم شده است. همچنین افزایش تعداد ریشه در هر گیاهچه باعث شد تا تعداد کمتری گیاه در مرحله سازگار کردن حذف شوند. با این حال در اکثر موارد افزایش غلظت نمک های پر مصرف تغییری در تعداد ریزغده و وزن آنها نداشت.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 515

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 445 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    89-106
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    336
  • دانلود: 

    494
چکیده: 

سابقه و هدف: استفاده از کودهای فسفاته در زراعت توتون یک اقدام مهم جهت افزایش عملکرد گیاه به شمار می رود. از آنجا که کود سوپر فسفات تریپل حاوی مقدار کمی کادمیم است و فسفر موجود در کود و شوری آب و خاک بر تحرک وجذب این عنصر اثر گذار است، لذا تبیین دقیق مقدار جذب کادمیم توسط گیاه توتون در اثر کاربرد کود سوپر فسفات تریپل و شرایط مختلف تنش شوری آب آبیاری بر سرنوشت کادمیم جذب شده و دود استحصالی از آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاومت توتون به شوری کلرید سدیم کمتر از 50 میلی مولار بود و شوری 50 میلی مولار و بیشتر از آن سبب کاهش فتوسنتز و عملکرد گیاه توتون شد (48). مواد و روش ها: این تحقیق با هدف بررسی برهمکنش سه عامل کود سوپر فسفات تریپل، شوری آب آبیاری و آلودگی کادمیم خاک بر وضعیت کادمیم گیاه و خصوصیات کیفی توتون در سال 1395 به صورت گلخانه ای در شهرستان بردسکن انجام شد. شوری آب آبیاری در سه سطح صفر، 20 و 40 میلی مولار NaCl، کود سوپر فسفات تریپل در دو سطح صفر و 5/1 گرم بر کیلوگرم خاک و آلودگی کادمیم اضافه شده به خاک، با دو سطح صفر و 12 میلی گرم بر کیلوگرم خاک به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. تجزیه داده ها توسط نرم افزار آماری SAS و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون توکی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مصرف کود سوپر فسفات تریپل در خاک آلوده به کادمیم در شوری صفر، 20 و 40 میلی مولار، سبب افزایش غلظت کادمیم بخش هوایی گیاه توتون به ترتیب به مقدار 43/3، 94/4 و 33/4 برابر غلظت کادمیم ریشه شد و با افزایش شوری غلظت کادمیم در هر دو بخش ریشه و هوایی گیاه افزایش نشان داد. با افزایش شوری از صفر به 20 میلی مولار، غلظت کادمیم در دود توتون های رشد کرده در خاک آلوده به کادمیم نسبت به شوری صفر، 65 درصد افزایش نشان داد و با افزایش شوری از صفر به 40 میلی مولار، افزایش غلظت کادمیم در دود توتون به 2/83 درصد رسید. کاربرد کود سوپر فسفات تریپل در تمام سطوح شوری، اثر افزایشی بروزن خشک هوایی و ریشه، غلظت و مقدار کادمیم ریشه و بخش هوایی گیاه داشت. نتیجه گیری: در شوری 40 میلی مولار آب آبیاری استفاده از کود سوپر فسفات تریپل سبب بیشترین غلظت کادمیم اندام های هوایی گیاه توتون نسبت به شاهد شد و اثر توام دو عامل شوری و کود بیشتر از اثر هرکدام به صورت جداگانه بود. در هر سه سطح شوری آب آبیاری، فاکتور گیاه پالایی، فاکتور انتقال و فاکتور اندوختگی در حضور کود سوپر فسفات تریپل افزایش یافت. بیشترین مقدار فاکتور گیاه پالایی با مقدار 71/1 در تیمار فاقد آلودگی کادمیم حاوی کود فسفاته و در شوری 20میلی مولار آب آبیاری مشاهده شد. با افزایش سطوح شوری، فاکتور اندوختگی روند افزایشی نشان داد ولی فاکتور گیاه پالایی تا شوری 20 میلی مولار افزایش و پس از آن روند کاهشی نشان داد. با افزایش شوری آب آبیاری از صفر به 20 میلی مولار NaCl، مقدار کادمیم بخش هوایی گیاهان رشد کرده در خاک آلوده به کادمیم، 7/33 درصد افزایش پیدا کرد ولی این مقدار افزایش برای شوری 40 میلی مولار برابر با 31/26 درصد بود. با افزایش شوری کلرید سدیم آب آبیاری تا 20 میلی مولار، مقدار کادمیم بخش هوایی گیاه توتون افزایش نشان داد. کاربرد کود سوپر فسفات تریپل در شوری های بالای آب آبیاری و خاک های آلوده به کادمیم، سبب جذب بیشتر کادمیم توسط گیاه توتون شد که در این شرایط آب و خاک، بایستی کود دهی محدود گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 336

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 494 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    107-122
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    379
  • دانلود: 

    488
چکیده: 

سابقه و هدف: یکی از کودهای میکروبی مهم کود میکروبی فسفاته میباشد و ممکن است به صورت پودری یا گرانوله تهیه شود که در فرایند گرانول سازی، بایستی پس از اختلاط اجزاء تشکیل دهنده، از حرارت ملایم (40-50 درجه سلسیوس) جهت خشک نمودن کود تولیدی استفاده شود، چنین شرایطی باعث از بین رفتن باکتریهای افزوده شده به بستر خواهد شد. استفاده از باکتریهای حل کننده فسفات مقاوم به دما در کودهای میکروبی فسفاته گرانوله یکی از راهکارهای غلبه بر محدودیت تولید این نوع کودها می باشد. مواد و روشها: در این تحقیق کارایی و اثربخشی کودهای میکروبی فسفاته تهیه شده از دو باکتری حل کننده فسفات مقاوم به دما (باکتری هایRPS9 و RPS7) و یک باکتری غیرمقاوم به دما (PS4) بر بستر پایه ﺧ ﺎ ک ﻓ ﺴ ﻔ ﺎ ت (45 ﮔ ﺮ م) + ﮔ ﻮ ﮔ ﺮ د (15ﮔ ﺮ م) + باگاس (30 ﮔ ﺮ م) بر گیاه ذرت رقم سینگل گراس 704 مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در مجموع با لحاظ نمودن 7 تیمار آزمایشی در 3 تکرار به انجام رسید که شامل تیمارهای شاهد منفی (بدون کود میکروبی و کود سوپرفسفات)، شاهد مثبت (کود سوپرفسفات تریپل بر اساس آزمون خاک و در دو سطح 50% و 100%)، بستر میکروبی (بدون افزودن باکتری) و کود میکروبی فسفاته مربوط به هر 3 باکتری (PS4، RPS9 و RPS7) بود. آبیاری گلدانها نیز از طریق توزین در FC8/0 انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده از آزمایشات گلخانه ای نشان داد که کاربرد کودهای میکروبی فسفاته در گیاه ذرت رقم سینگل کراس 704، بر وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی، مقدار و جذب فسفر، پتاسیم، آهن و روی بخش ریشه و بخش هوایی، تاثیر کاملا معنی داری دارد. تیمار کود میکروبیPS4 دارای بالاترین مقدار جذب فسفر بوده و از این نظر با تیمارهای شیمیایی SPT (100% و 50%) در یک گروه قرار گرفت و موجب افزایش میزان جذب فسفر به میزان 07/25% نسبت به شاهد کنترل منفی و 49/23% نسبت به شاهد بدون بستر (No Carrier) شد. در پارامتر پتاسیم گیاه نیز تیمار کود SPT (100%) و تیمار میکروبیPS4 دارای بیشترین مقدار جذب پتاسیم بترتیب با میانگین 685/585 و 343/511 (mg/plant) بودند. تیمارهای میکروبیPS4 و RPS9 در تامین فسفر و پتاسیم گیاه ذرت بخوبی تیمار شیمیایی سوپرفسفات تریپل عمل کردند. در پارامتر آهن تیمار کود میکروبی RPS9 و در پارامتر Zn تیمار کود میکروبی RPS7 دارای بالاترین عملکرد بودند. نتیجه گیری: تلقیح کودهای میکروبی حاوی باکتریهای محرک رشد گیاه کلنیزاسیون این باکتریها را در ریزوسفر گیاه به دنبال داشته است و شاهد اثرات افزایشی پارامترهای اندازه گیری شده بودیم. تیمار باکتریایی PS4 عملکرد مشابه تیمار سوپرفسفات تریپل 100% و تیمار RPS9 مشابه سوپرفسفات تریپل 50% داشتند. RPS7دارای عملکرد پایین تری بود. از میان دو جدایه مقاوم به دما که به تازگی جداسازی شده اند و هر دو متعلق به گونه Pantoea agglomerans هستند به نظر استفاده از RPS9 برای این منظور امیدبخش تر باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 379

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 488 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    123-136
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    344
  • دانلود: 

    540
چکیده: 

سابقه و هدف: در مناطق نیمه خشک ازجمله سطوح وسیعی از کشور ایران کاهش رطوبت خاک در اثر عدم بارندگی و افزایش ناگهانی دما در دوره پر شدن دانه که از مهم ترین عوامل کاهش رشد و نمو گندم به شمار می رود یک پدیده اقلیمی غالب است. با شناخت اثرات تنش خشکی و تعیین چگونگی واکنش های بیوشیمیایی و مولکولی به خشکی می توان بهترین واکنش گیاه را شناسایی و از آن در برنامه های اصلاحی برای انتخاب و تولید رقم های جدید استفاده کرد. هدف از این تحقیق شناسایی ویژگی هایی از رقم های متحمل می باشد که باعث ایجاد تحمل و تولید عملکرد بالا در این شرایط می شود. مواد و روش ها: آزمایش در مزرعه ای واقع در شمال شهرستان آق قلا به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در سال زراعی 96-95 اجرا شد. تیمار رطوبتی در کرت های اصلی شامل سه سطح؛ آبیاری کامل تا انتهای فصل رشد (A1)، قطع آبیاری از مرحله شروع پر شدن دانه (A2) و قطع آبیاری از مرحله گل دهی (A3) و تیمار ارقام در کرت های فرعی 4 رقم گندم بود. در این آزمایش میزان رنگ دانه های نوری (کلروفیل a، b و کاروتنوئیدها) به عنوان منابع تولید مواد فتوسنتزی، تغییرات مقدار کربوهیدرات های محلول ساقه در طول دوره تنش به عنوان منبع جبرانی تأمین دانه، همچنین محتوای مالون دی آلدئید به عنوان میزان خسارت وارده به غشاء سلولی و فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز به عنوان مقاومت آنزیمی گیاه در مقابل تنش اکسیداسیونی موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج این آزمایش نشان داد با افزایش تنش کم آبی، عملکرد دانه از 535 گرم در مترمربع در تیمار A1 به 464 گرم در مترمربع در تیمار A2 و 6/437 گرم در تیمار A3 کاهش یافت. با افزایش تنش میزان انتقال مجدد هیدرات های کربن محلول از تیمار A1 به تیمار A2 و A3 به ترتیب از 8/16 به 9/29 و 5/37 میلی گرم بر گرم وزن ساقه افزایش یافت. رقم های متحمل کوهدشت و کریم نشان دادند از توان انتقال مجدد هیدرات های کربن محلول (به ترتیب 9/35 و 3/33 میلی گرم بر گرم) بالاتری نسبت به احسان و گنبد (به ترتیب 1/17 و 8/25 میلی گرم بر گرم) برخوردارند. فعالیت آنزیم های پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در شرایط آبیاری کامل اختلاف معنی داری را بین ارقام متحمل و حساس نشان نداد، اما فعالیت این آنزیم ها در تیمارهای قطع آبیاری در رقم های متحمل کوهدشت و کریم بیش از رقم های حساس احسان و گنبد بود. محتوای مالون دی آلدئید با افزایش تنش کم آبی در رقم های احسان و گنبد نسبت به رقم های کوهدشت و کریم افزایش بیش تری پیدا کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در شرایط تنش خشکی افزایش بیشتر فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی؛ پراکسیداز و سوپراکسیددیسموتاز در رقم های کوهدشت و کریم از خسارت بیشتر تنش اکسیداتیوی بر غشاء سلولی جلوگیری به عمل آورده درنتیجه محتوای مالون دی آلدئید کمتری نسبت به رقم های احسان و گنبد داشتند. ارقام کوهدشت و کریم نشان دادند که قادرند میزان کلروفیل a، b و کاروتنوئیدهای بالاتری را به عنوان منابع تولید مواد فتوسنتزی در شرایط تنش پس از گل دهی حفظ کنند. این ویژگی آن ها را قادر کرد با تداوم بیشتر تولید مواد فتوسنتزی و تأمین بیشتر دانه ها پایداری عملکرد بالاتری در شرایط خشکی داشته باشند. نتایج مشخص کرد که ارقام کوهدشت و کریم از میزان انتقال مجدد هیدرات های کربن محلول ساقه بالاتری نسبت به ارقام احسان و گنبد برخوردارند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 344

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 540 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    137-156
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    717
  • دانلود: 

    536
چکیده: 

سابقه و هدف: با توجه به شرایط کشور از نظر منابع آبی، ایجاد روش های جدید در آرایش کشت و استفاده از سیستم های نوین آبیاری می تواند کمک شایانی به کاهش تهدیدات موجود نماید. هدف از انجام این آزمایش کاهش میزان آب مصرفی و حفظ عملکرد باوجود اعمال کم آبیاری بود. مواد و روش ها: آزمایشی در مزرعه کشاورزی شرکت چالتاسیان واقع در شهرستان پیشوا در سال زراعی 97-1396 برای ارزیابی دور آبیاری و آرایش کاشت بر عملکرد ذرت علوفه ای رقم 434ZP، انجام شد. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت که در این آزمایش کرت اصلی دور آبیاری و کرت فرعی آرایش کاشت در نظر گرفته شد. ابعاد هر کرت فرعی 8×9 متر بود. تیمار دور آبیاری در سه سطح 4، 6 و8 روز فاصله آبیاری (1I، 2I و 3I) در هر نوبت آبیاری کرتها به مدت 8 ساعت به صورت قطره ای (با نوارتیپ) آبیاری شدند. تیمار آرایش کشت نیز به سه صورت آرایش کشت با فاصله بین ردیف 70 سانتی متر تک ردیفه و 70 سانتی متر دو ردیفه و 140 سانتی متر دو ردیفه (به ترتیب 1P، 2P و 3P) بود. 1P و 2P آرایش های مرسوم کشور می باشند و آرایش کشت 3P به عنوان جدیدترین آرایش کشت ذرت بررسی گردید. در این آزمایش مجموعه ای از صفات کمی (قطر ساقه، ارتفاع بوته، تعداد دانه در بلال، وزن بلال، نسبت وزن بلال به وزن کل، درصد ماده خشک، عملکرد تر در هکتار و عملکرد خشک در هکتار)، صفات کیفی (پروتئین خام، درصد فیبر غیر محلول در شوینده خنثی، درصد فیبر غیر محلول در شوینده اسیدی، خاکستر، چربی خام، درصد کربوهیدرات های غیرفیبر) و صفات مربوط به سود اقتصادی و کارایی مصرف آب مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: در اثر اعمال تیمار آبیاری، صفات اندازه گیری شده قطر ساقه، ارتفاع بوته، نسبت وزن بلال به وزن کل، درصد ماده خشک و عملکرد علوفه در سطح 5درصد و عملکرد ماده خشک (در هکتار) در سطح یک درصد معنی دار گردید. همچنین، اثر تیمار آرایش کشت بر ارتفاع بوته (در سطح 5درصد احتمال) و قطر ساقه، تعداد دانه در بلال، وزن بلال، نسبت وزن بلال به وزن کل بوته، عملکرد (در هکتار) و عملکرد خشک (در هکتار) (در سطح یک درصد احتمال) معنی دار شد. نتایج تجزیه کیفی نشان داد که تیمارهای دور آبیاری و آرایش کشت در صفات پروتئین خام و چربی خام معنی دار شدند. نتایج حاصل از تجزیه داده های مربوط به کارایی مصرف آب، سود ناخالص و سود خالص نشان داد که اثر متقابل بر این صفات معنی دار هستند. در تمام تیمارهای دور آبیاری آرایش کشت 3P بهترین تیمار آرایش کشت بود. تیمار آبیاری 2I بیشترین سود خالص را داشت و با بررسی نتایج مقایسه میانگین اثرات متقابل تیمارهای آرایش کشت در تیمار آبیاری 2I مشخص شد که بین تیمارهای آرایش کشت در این سطح از آبیاری تفاوت معنی داری وجود نداشته است. نتیجه گیری: با اعمال آبیاری شش روز به جای چهار روز می توان با مصرف آب کمتر به همان سطح از عملکرد دست یافت. همچنین در اثر اعمال آرایش کشت 140سانتی متر دو ردیفه بجای آرایش های کشت 70 سانتی متر تک ردیفه و 70 سانتی متر دو ردیفه میزان آب مصرفی را کاهش داد. نتایج کلی نشان داد با توجه به میزان آب مصرفی، روش جدید آرایش کشت 3P با دور آبیاری 2I با مصرف 3200 متر مکعب آب در هکتار از عملکرد بالاتری نسبت به آب مصرفی در واحد سطح در مقایسه با دو آرایش کاشت دیگر در همین دور آبیاری که معادل 5900 مترمکعب در هکتار برخوردار بوده است. می توان با آرایش کشت جدید با کاهش مصرف آب عملکرد زراعی را ثابت نگه داشت و بازده اقتصادی را حفظ نمود. از منظر کیفیت علوفه تولیدی نیز نتایج تغییر چشمگیری را نشان نمی دهند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 717

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 536 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    157-170
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    818
  • دانلود: 

    522
چکیده: 

سابقه و هدف: زیره سبز یکی از مهم ترین گیاهان دارویی است که به دلیل خصوصیات خاص خود و داشتن سطح زیر کشت 18 هزار هکتار، رتبه نخست سطح زیر کشت را در بین گیاهان دارویی در کشور به خود اختصاص داده است و استان خراسان رضوی به عنوان یکی از مهم ترین تولیدکنندگان این گیاه دارویی محسوب می شود. سالیانه در 8100 هکتار از اراضی استان خراسان زیره سبز به صورت آبی و در 4000 هکتار به صورت دیم کشت می شود. یکی از مشکلات اصلی تولید این گیاه دارویی ارزشمند قابلیت رقابتی کم این گیاه با علف های هرز می باشد به نحوی که رقابت علف های هرز می تواند تا حدود 92 درصد سبب کاهش عملکرد دانه شود. مواد و روش ها: به منظور بررسی طول دوره تداخل علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز در شرایط دیم و آبی، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1394-1393، در شهرستان سبزوار انجام شد. روش کشت (دیم و آبی) به عنوان فاکتور اصلی و طول دوره ی تداخل علف های هرز (0، 15، 30، 45، 60 و 75 روز بعد از سبز شدن (عدم کنترل)) به عنوان فاکتور فرعی بودند. در شرایط آبی، 4 مرحله آبیاری در زمان کاشت، شاخه دهی، گلدهی و دانه بندی انجام شد در حالیکه در شرایط دیم فقط در زمان کشت یک بار آبیاری انجام شد. سایر عملیات زراعی در هر دو روش کشت مشابه بود. از معادله لجستیک سه پارامتره برای تعیین زمان آغاز شروع کاهش عملکرد بر اساس طول دوره تداخل علف های هرز استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه واریانس نشان داد که کشت فاریاب دارای وزن خشک علف هرز، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد اقتصادی بیشتری نسبت به کشت دیم بود که از نظر آماری اختلاف معنی داری با روش کشت دیم داشت؛ در حالی که تراکم علف هرز و تعداد شاخه جانبی تحت تأثیر روش کشت قرار نگرفت. کشت آبی در مقایسه با کشت دیم 92/1 درصد تراکم و 02/26 درصد زیست توده علف هرز بیشتری تولید کرد. در کشت به صورت آبی، زیره سبز از ارتفاع، تعداد شاخه جانبی، تعداد چتر در بوته، تعداد دانه در چتر، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد اقتصادی بیشتری نسبت به کشت دیم برخوردار بود. افزایش طول دوره ی تداخل علف های هرز سبب کاهش 28/24 درصدی ارتفاع، 37/33 درصدی تعداد شاخه جانبی، 89/30 درصدی در تعداد چتر در بوته، 88/43 درصدی تعداد دانه در چتر، 25/45 درصدی عملکرد بیولوژیک و 81/44 درصدی عملکرد اقتصادی شد. در هر دو نظام کشت دیم و آبی افزایش طول دوره تداخل سبب کاهش عملکرد و اجزای عملکرد زیره سبز شد که میزان این کاهش در شرایط دیم بیشتر بود. بررسی ضرایب تابع رگرسیون لجستیک نشان داد که در شرایط کشت دیم شروع کاهش عملکرد زودتر حادث شد (15/23 روز بعد از سبز شدن) در حالی که شروع کاهش عملکرد در کشت آبی تا روز 28 بعد از سبز شدن به تعویق افتاد. زمان بحرانی کنترل علف های هرز در دو شرایط دیم و آبی به ترتیب 14 و 16 روز بعد از سبز شدن برای 5 درصد کاهش عملکرد و 18 و 25 روز بعد از سبز شدن برای 10 درصد کاهش عملکرد به دست آمد. نتیجه گیری: در مجموع نتایج آزمایش نشان داد که در هر دو روش کشت، تداخل علف های هرز سبب کاهش عملکرد اقتصادی شد. با این وجود در شرایط کشت دیم تداخل تا 23 روز بعد از سبز شدن و در شرایط آبی تا 28 بعد از سبز شدن کاهش قابل ملاحظه ای را در عملکرد اقتصادی موجب نشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 818

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 522 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1398
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    2
  • صفحات: 

    171-186
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    485
  • دانلود: 

    538
چکیده: 

سابقه و هدف: گیاهان دارویی از جمله گیاهان مهم اقتصادی هستند که به صورت خام یا فرآوری شده در طب سنتی یا مدرن صنعتی مورد بهره برداری قرار می گیرد. در حال حاضر این تقاضای روزافزون سبب برداشت بی رویه و نامناسب این گیاهان گردیده است که ماحصل آن تخریب زیستگاه های طبیعی این گیاهان و قرار گرفتن تعدادی از آن ها در معرض خطر انقراض و نابودی می باشد. از این رو برای جلوگیری از بهره برداری بی رویه از این گیاهان در عرصه های طبیعی، باید اقدام به کشت و اهلی کردن این گیاهان نمود. یکی از مشکلات اولیه در اهلی سازی گیاهان دارویی، وجود کمون در بذرهای این گیاهان می باشد. ماریتیغال گیاهی دارویی از خانواده کاسنی است که بذرهای آن حاوی ترکیبات دارویی ارزشمندی است. از مشکلات اولیه در اهلی سازی این گیاه، وجود کمون در بذرهای آن است که منجر به غیریکنواختی جوانه زنی و سبز شدن آن در مزرعه می گردد. از این رو اولین گام در اهلی سازی این گیاه، شناخت نوع کمون آن با هدف انتخاب مؤثرترین روش در رفع آن می باشد؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف: 1) تعیین نوع کمون 2) بررسی واکنش جوانه زنی بذرهای ماریتیغال به سطوح مختلف جیبرلیک اسید و پس رسی در شرایط دمایی مختلف انجام گردید. مواد و روش ها: این تحقیق در دو آزمایش جداگانه بر روی بذرهای تازه و پس رس شده ماریتیغال، با هدف بررسی اثرات غلظت های مختلف جیبرلیک اسید بر رفع کمون و جوانه زنی این گیاه در دماهای مختلف انجام شد. در هر آزمایش، آزمون جوانه زنی در دماهای 5، 10، 15، 20، 25، 30 و 35 درجه سانتی گراد روی بذرهای ماریتیغال تازه و پس رس شده با سطوح مختلف جیبرلیک اسید در پنج سطح 0، 500، 1000، 1500 و 2000 پی پی ام صورت گرفت. در هر آزمایش صفات درصد، سرعت و یکنواختی جوانه زنی، به همراه زمان تا شروع جوانه زنی در تیمارهای مختلف تعیین گردید و پاسخ این صفات به تیمارهای پس رسی، دما و جیبرلیک اسید بررسی گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بذرهای تازه و پس رس شده ماریتیغال قادر به جوانه زنی در هیچ یک از دماها نمی باشد و با کاربرد جیبرلیک اسید بذرها قادر به جوانه زنی در دماهای مختلف شد؛ اما واکنش بذرهای تازه و پس رس شده به جیبرلیک اسید متفاوت بود. در بذرهای تازه، درصد، سرعت و یکنواختی جوانه زنی کمتر از بذرهای پس رس شده بود. همچنین زمان تا شروع جوانه زنی در بذرهای پس رس شده کمتر از بذرهای تازه بود؛ به عبارت دیگر می توان گفت که با این که پس رسی باعث رفع کمون بذرهای ماریتیغال نگردید، اما حساسیت به جیبرلیک اسید را افزایش داد، به طوری که در بذرهای پس رس شده، حداکثر درصد و سرعت جوانه زنی با غلظت های پایین جیبرلیک اسید (500 پی پی ام)، مشاهده شد. همچنین پس رسی باعث افزایش دمای مطلوب و سقف جوانه زنی بذرهای این گیاه در مقایسه با بذرهای تازه گردید. به طوری که دمای مطلوب برای بذرهای تازه و پس رس شده به ترتیب 10 و 25 درجه سانتی گراد و دمای سقف به ترتیب 30 و 35 درجه سانتی گراد بود، اما از لحاظ دمای پایه اختلاف چندانی بین بذرهای تازه و پس رس شده مشاهده نشد؛ به عبارت دیگر می توان گفت که پس رسی باعث افزایش دامنه دمایی جوانه زنی بذرهای ماریتیغال تیمار شده با جیبرلیک اسید گردید. نتیجه گیری: به طورکلی نتایج این تحقیق نشان داد که بذرهای ماریتیغال دارای کمون فیزیولوژیک غیرعمیق می باشد که برای رفع آن می توان از جیبرلیک اسید استفاده کرد. پس رسی باعث رفع کمون بذرهای این گیاه نگردید؛ اما حساسیت بذرها به جیبرلیک اسید را افزایش داد. همچنین تیمار پس رسی باعث افزایش دامنه دمایی جوانه زنی بذرهای ماریتیغال تیمار شده با جیبرلیک اسید گردید.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 485

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 538 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
telegram sharing button
whatsapp sharing button
linkedin sharing button
twitter sharing button
email sharing button
email sharing button
email sharing button
sharethis sharing button