نشریه علوم (دانشگاه خوارزمی)
سال:1386 | دوره:7 | شماره:3-4 |تعداد مقالات:12

یدر این تحقیق روشی برای حل معادلات انتگرال فردهلم و ولترا نوع دوم غیرخطی، مبنی بر کاربرد موجک های هار و روش هم محلی، ارایه می کنیم. ما از ویژگی توابع بلوکی (BPF) برای حل معادلات انتگرال ولترا استفاده می کنیم. مثال های عددی کارآیی این روش را نشان می دهند.

در این مقاله توابع هایبرید هارگویا شده برای حل معادلات دیفرانسیل توسیع داده می شود. ابتدا خواص توابع هایبرید که ترکیبی از توابع بلاک پالس و توابع هارگویا شده است بیان می شود. این خواص به همراه گره های نیوتن کاتس حل معادلات دیفرانسیل را به حل معادلات دیفرانسیل جبر منجر می کند. روش محاسبات جذاب دارد و با مثال های کاربردی روش را ارزیابی می کنیم.

یک فرایند شاخه ای چند نوعی با قدم زدن تصادفی روی محور حقیقی R در نظر می گیریم. مکان افراد در نسل –nام یک فرایند نقطه ای، با اندازه های شدت متناظر، تشکیل می دهند. هدف ما بررسی رفتار مجانبی اندازه های شدت یاد شده است. قضایای حدی مرکزی و حدی موضعی اثبات می شوند.

گرانیتوئید کاشمر بخش بزرگی از کمربند ماگمایی شامل گسل درونه است که در سنگهای ولکانیکی ائوسن آغازین نفوذ کرده و با رخنمون وسیعی از پلوتونهای I-type عمدتا با ترکیب گرانیت و گرانودیوریت، خواص گرانیتهای حرارت پایین و فشار کم را در محیطی ساب ولکانیک نشان میدهد. با استفاده از تعیین سن بیوتیت- کل سنگ به روش Rb/Sr نمونه هایی از گرانیت، گرانودیوریت و آلکالی فلدسپار گرانیت محدوده سنی 42.4 تا 43.5 میلیون سال را نشان میدهند که بیانگر ائوسن میانی (لوت تین) برای پلوتونهای کاشمرو جایگزینی آنها طی دوره ای کوتاه است. ژئوشیمی ایزوتوپهای Sr و Nd حاکی از پایین بودن نسبتهای ایزوتوپ منشا برای 87Sr/86Sr، مقادیر متوسط برای 143Nd/144Nd و مقادیر کم اما منفی برای εNd در تمامی آنالیزهای گرانیتوئید کاشمر است. مطالعات صحرایی، داده های ژئوشیمیایی و اطلاعات ایزوتوپی نشان میدهند که ماگمای سازنده گرانیتوئید کاشمر از نظر ترکیب منشا نسبتا مشابه اند و از ذوب بخشی سنگهای کوارتز و فلدسپاری پوسته تحتانی بوجود آمده اند. همچنین این ماگماها غالبا با ساختار تفریق بلوری تحول یافته اند.

کاربرد روزافزون دستگاه های مولد مایکروویو، از جمله تلفن های همراه و لوازم خانگی، موجب نگرانی بسیاری در زندگی روزمره شده است. در این پژوهش، با طراحی سیستم آزمایشگاهی ویژه مولد موج، اثرات مایکروویو (940 مگاهرتز) بر غدد تناسلی و باروری موش ماده نژاد Balb/C بررسی شده است. بدین منظور موش های ماده (باکره) بالغ به مدت چهار روز و هر روز شش ساعت در دستگاه مولد مایکروویو قرار داده شدند، تغییرات میزان FSH, LH، استرادیول و پروژسترون بررسی و با پژوهش های میکروسکوپی نوری و الکترونی (TEM) ساختار و فراساختار تخمدان ها، تعداد و انواع فولیکول های تخمدانی موش های تیمار شده و بالغ نسل اول بررسی شد. یافته ها نشان دادند مایکروویو بر وزن و اندازه تخمدان ها، تعداد و انواع فولیکول ها و هم چنین مقدار FSH, LH و استرادیول اثرات معنی دار ندارد (P>0.05). اما تغییرات پروژسترون معنی دار بود (P>0.05). همچنین بررسی های میکروسکوپی الکترونی تغییرات وسیعی را در فولیکول ها، هسته اووسیت ها و تعداد اندامک ها نشان داد. افزون بر این، کاهشی (حدود 25%) در میزان موفقیت جفت گیری بین ماده های تیمار شده با موش های نر طبیعی دیده شد. نتایج حاصل از این تجربه نشان می دهد، مایکروویو (940 مگاهرتز) فراساختار اووسیت ها را تغییر می دهد و از میزان باروری موش ماده نژاد Balb/C می کاهد.

امروزه پژوهش های بسیاری برای افزودن باکتری های پروبیوتیک به محصولات لبنی به منظور ارتقای سطح سلامت جامعه صورت می گیرد. از مشکلات به کارگیری باکتری های پروبیوتیک می توان به ایجاد طعم و عطر نامطلوب و همچنین عدم سازگاری و کاهش حیات این باکتری ها در محصولات لبنی اشاره کرد. جداسازی باکتری پروبیوتیک از محصول لبنی می تواند منجر به جداسازی سویه های مناسب برای افزودن به محصول لبنی گردد. در این پژوهش با استفاده از روش غربال انتخابی 56 ایزوله باکتری اسید لاکتیک متحمل شرایط اسیدی از 30 نمونه مختلف محصول لبنی تخمیری سنتی لیقوان جداسازی شد. پس از بررسی های میکروسکوپی و آزمون کاتالاز 48 سویه جنس لاکتوباسیل تشخیص داده شد و مقاومت این سویه ها در شرایط اسیدی و املاح صفراوی ارزیابی شد. توانایی جذب کلسترول 18 سویه لاکتوباسیل مقاوم به اسید و صفرا از روی تفاوت میزان جذب کلسترول موجود در محیط کشت باکتری قبل و بعد از دوره گرم خانه گذاری ارزیابی شد. نتایج نشان داد به این باکتری ها توانایی جذب کلسترول بین 266-54µg/ml را دارند. بیش تر جذب کلسترول در گونه های L.alimentarium,L casei, L.acidophilus, L.farieminis, L.planetarium، که از ماست و پنیر لیقوان جدا شده اند مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد پنیر و ماست لیقوان دارای پتانسیل پروبیوتیکی بوده و بیش تر باکتری های پروبیوتیک انتخاب شده در این پژوهش از این دو محصول بوده اند.

ژاسمونات به تازگی به عنوان گروه جدیدی از تنظیم کننده های رشد گیاهی محسوب شده اند که در بسیاری از مراحل مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه شرکت دارند و نقش دفاعی در گیاه ایفا می کند. در این تحقیق اثر متیل ژاسمونات و اتیلن و برهم کنش آن ها بر پارامترهایی مانند وزن تر، وزن خشک و سطح برگ و همچنین اثر آن ها بر مقدار پروتئین، مالون دآلدئید و نشت یونی در برگ گیاه کلزا بررسی شد. بذرهای کلزا در گلدان های حاوی ماسه، رس و خاک برگ به نسبت (2:1:1) کاشته شدند. 45 روز پس از سبز شدن دانه ها، گیاهان به مدت 5 روز با 100 میکرومول متیل ژاسمونات محلول پاشی شدند و سپس به مدت 2 روز تحت تیمار اتلین 100ppm) و 150) قرار گرفتند. گیاهان شاهد با آب مقطر محلول پاشی شدند. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که مقدار وزن تر و خشک برگ در تیمار با اتیلن و متیل ژاسمونات کاهش یافت. سطح برگ نیز در سطوح تیمار با اتیلن کاهش یافت؛ مقدار پراکسیداسیون لیپیدها که در تیمار با اتیلن افزایش یافته بود در پیش تیمار با متیل ژاسمونات کاهش یافت که نشان دهنده کاهش خسارت اکسیداتیو توسط متیل ژاسمونات است. همچنین مقدار پروتئین طی تیمار با اتیلن کاهش یافت اما تیمار با متیل ژاسمونات از کاهش این پارامتر در گیاهان تحت تیمار با اتیلن جلوگیری کرد. حاصل آن که متیل ژاسمونات موجب کاهش خسارت اکسیداتیو می شود.

بنگ دانه یکی از گیاهان دارویی غنی از الکالوئیدهای تروپان است. در این تحقیق تاثیر نیترات و آمونیوم در متابولیت ثانویه و سایر پارامترهای فیزیولوژیک، بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان داد در شرایطی که هر دو یون نیترات و آمونیوم در محلول غذایی گیاه وجود داشته باشد به نحوی که غلظت آمونیوم کم تر از نیترات باشد افزایش وزن تر و خشک بخش هوایی و ریشه مشاهده می شود. اما با افزایش غلظت آمونیوم از رشد گیاه و پارامترهای ذکر شده کاسته می شود. نسبت ریشه به بخش هوایی با بالا رفتن غلظت آمونیوم به طور معنی داری کاهش یافت. با وجود آمونیوم در غلظت های کم به همراه نیترات فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز افزایش یافت اما با افزایش غلظت آمونیوم فعالیت آنزیم کاهش یافت. بیش ترین مقدار آلکالوئیدهای تروپان در شرایطی حاصل شد که هر دو یون در محلول غذایی وجود داشت و غلظت آمونیوم کم تر از نیترات بود.

دانه های گرده به عنوان آئروآلرژن های خیلی قوی شناخته شده اند که واکنش های التهابی آلرژیک وابسته به IgE را تحریک می کنند. بررسی ها نشان می دهند آلودگی هوا پاسخ IgE به آلرژن ها را افزایش می دهد. برای بررسی آلرژی زایی دانه های گرده و تعیین اثر آلودگی هوا بر پتانسیل آلرژیک آن ها، عصاره های گرده ای به طریق درون پوستی و درون صفاقی به خوکچه های هندی تزریق شدند. نتایج به وسیله آزمون های پوستی، روش الیزا، SDS-PAGE، و ایمونوبلاتینگ بررسی شد. افزایش قطر هاله، افزایش IgE و ائوزینوفیل ها در خوکچه های تیمار شده با عصاره های گرده ای در مقایسه با خوکچه های تیمار شده با بافر مشاهده شد. همچنین افزایش این فاکتورها در عصاره های گرده ای آلوده در مقایسه با عصاره های عادی دیده شد که نشان دهنده اثر آلرژیک آلاینده های هوا، علاوه بر عصاره های گرده ای است. ایمونوبلات باندهای متصل شده به IgE اختلاف آشکاری را بین عصاره های گرده ای آلوده و غیرآلوده نشان نداد و در هر دو عصاره گرده ای عادی و آلوده دو باند در گستره 46 تا 55 کیلودالتون و 35 کیلودالتون آشکار شد. بنابراین، این باندها از سویی اثر آلرژی زایی عصاره های گرده ای این گیاه را نشان می دهند و از سوی دیگر نشان می دهند که آلرژن های گرده ای تحت تاثیر آلاینده های هوا قرار نمی گیرند. همچنین با توجه به افزایش آلرژی زایی عصاره های آلوده نسبت به عصاره های غیرآلوده، نتیجه گیری می شود که در این گیاه آلاینده ها مستقل از اثر روی پروتئین های آلرژی زا، سبب افزایش آلرژی زایی می شوند.

در این پژوهش نقش مرگ سلولی در ریخت زایی کانال های غضروفی با استفاده از روش های هیستوشیمیایی و هیستولوژیکی بررسی شد. پس از اینکوبه کردن تخم های نژاد لاکمن، جنین های جوجه در روزهای 13، 15 و 18 جنینی برداشت شد. پس از عمل فیکاسیون و دکلسفیکاسیون استخوان تیبیای جنین های فوق از اپی فیز بالای آن برش های ضخیم و نیمه نازک تهیه شد استفاده از رنگ آمیزی های H&E، فولگن، تری کروماسون و اسید فسفاتاز نشان داد که ویژگی های تعریف شده برای سلول مرده در مورفوژنز کانال های غضروفی دخیل هستند و به نظر می رسد که مرگ سلولی مهم ترین عامل در مورفوژنز کانال های فوق است؛ گرچه تنها دلیل نیست. برای تشخیص نوع مرگ سلولی، استفاده از میکروسکوپ الکترونیکی ضروری به نظر می رسد.