نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    1-19
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    540
  • دانلود: 

    617
چکیده: 

پیشینه و هدف: قله آتشفشانی دماوند، با دارا بودن مناظر بدیع و پدیده های ژئومورفولوژیکی مختص به خود، تنوع حیات وحش، پوشش گیاهی، و شرایط اقلیمی منحصر به فرد، یکی از مهمترین اماکن گردشگری استان مازندران به شمار می آید. بنابراین حفاظت از این ذخایر بی نظیر مخصوصاً پدیده های زمین شناسی که حاصل میلیون ها سال تغییر و تحولات کره زمین در این منطقه است، بسیار ضروری است. برنامه ریزی جامع ملی و بین المللی بر اساس اصول توسعه پایدار، برای تداوم این میراث جهانی ضروری است. با بهره گیری از ابزار های ارزشمندی همچون سامانه اطلاعات جغرافیایی، می توان به منظور توسعه پایدار در منطقه به شناسایی مناطق مستعد توسعه ژئو توریسم پرداخت و سپس ارزیابی و مدیریت بهینه را بکار گرفت. علاوه بر ارزش های علمی، ژئومورفوسایت ها دارای ارزش های حفاظتی، فرهنگی، زیبایی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری می باشند. جهت مدیریت جامع حوضه های آبخیز، در نظر گرفتن همه جنبه های طبیعی و انسانی مؤثر در زمین گردشگری، جهت پتانسیل یابی الزامی است. در این مطالعه جهت تعیین پتانسیل مناطق مستعد ژئوتوریسم، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. مواد و روش ها: قله دماوند با ارتفاع 5672 متر، در شمال ایران واقع شده است. بلندترین قله در ایران و خاورمیانه، همچنین بلندترین قله آتشفشانی نیمه فعال آسیا می باشد. دماوند یک کوه آتشفشانی مطبق و نیمه فعال است که عمدتاً در دوران چهارم زمین شناسی موسوم به دوران کواترنری و دوره هولوسین تشکیل شده است. از دیدگاه تقسیمات کشوری، در شهرستان آمل استان مازندران قرار دارد. ارتفاع آن از سطح دریا 5672 متر، متوسط بارندگی سالانه 540 میلی متر و به طور عمده به صورت برف است. اقلیم این بخش از حوضه براساس روش کوپن، اقلیم نیمه مرطوب و مطابق روش آمبرژه، نیمه مرطوب سرد است. جهت تعیین شاخص های مؤثر در پتانسیل یابی مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم، مطالعه معیارها به دو دسته معیارهای مؤثر و موانع محدود کننده توسعه، تقسیم بندی شده است. لایه های موانع توسعه شامل؛ حریم رودخانه ها و حریم جاده های اصلی، حریم جاده های فرعی و حریم جاده های بین روستایی است. لایه های مؤثر مورد مطالعه به همراه وزن نسبی حاصل از تحلیل پرسشنامه، جهت رویهم اندازی لایه ها با وزن مختص به هر لایه در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از تکمیل پرسشنامه توسط مخاطبان، جهت تعیین وزن نسبی، لایه های اطلاعاتی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی تشکیل گردید. در این مطالعه با استفاده از ابزار سامانه اطلاعات جغرافیایی همچنین روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی معیارهای مؤثر مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم در شعاع 20 کیلومتری قله دماوند انجام گرفت. نتایج و بحث: نرخ ناسازگاری مقایسه معیارها کمتر از 0. 1 است، بنابراین نیازی به تجدید نظر در قضاوت ها وجود ندارد. با توجه به نتایج نهایی به دست آمده از روی هم اندازی لایه های مؤثر در توسعه ژئوتوریسم توسط تابع رویهم گذاری وزنی Weighted Overlay در نرم افزار GIS، گستره محدوده مورد مطالعه با وسعت 1256 کیلومتر مربع، پس از کسر محدوده های موانع، به پنج طبقه بسیارنامناسب، نامناسب، متوسط، مناسب و بسیار مناسب طبقه بندی شد. نتایج نشان داد مناطق در5 طبقه بسیار نامناسب (1. 34 درصد) نامناسب (19. 11 درصد) متوسط (56. 44 درصد) مناسب (20. 94 درصد) و بسیار مناسب (2. 16 درصد) طبقه بندی گردید. در مرحله بعد پس از بازدید میدانی40 گزینه شناسایی گردید و از نظر اهمیت پتانسیل توسعه در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی تعداد 40 گزینه نشان می دهد که به ترتیب 25، 40 و 35 درصد گزینه ها دارای پتانسیل بسیار مناسب، مناسب و متوسط می باشند. نتایج نشان می دهد بیشتر مناطق مستعد در شرق و جنوب شرقی قله دماوند قرار دارند. این امر می تواند از تراکم امکانات مختلف اعم از روستا، شهر، جاده و رودخانه ها و غیره ناشی شود. مناطقی با جاذبه بالا بیشتر در شمال، مرکز تا جنوب شرقی منطقه حفاظت شده قرار دارند که دارای پوشش گیاهی و جنگلی، منابع آبی و ارزش های بالای ژئومورفولوژیکی هستند و مناطقی با جاذبه پایین، بیشتر در جنوب و غرب محدوده قرار دارند. بیشتر وسعت محدوده دارای پتانسیل متوسط به بالا است که این امر بیانگر پتانسیل خوب محدوده است. نتیجه گیری: یکی از دلایل اصلی عدم یکپارچگی در شناخت و تعیین مناطق دارای پتانسیل های ژئوتوریسم، نبود معیار و شاخص های علمی جامع و مدون است. از آنجا که ژئوتوریسم، به عنوان یکی از زیرشاخه های گردشگری، روشی برای تبیین مفاهیم مختلف زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی است، از آن به عنوان یک صنعت در جهت ساخت و توسعه زمین شناسی اقتصادی می توان بهره برد. در این مطالعه جهت تعیین مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم با دیدگاه توسعه پایدار منطقه، معیار های مورد مطالعه با توجه به موجود بودن اطلاعات آنها استفاده گردید. این لایه ها شامل؛ زمین شناسی، فاصله از رودخانه ها، شهر، آبادی، جاده ها، ارتفاع منطقه، شیب و جهت شیب، بارندگی و دما به عنوان نقشه های مؤثر و نقشه های حریم جاده ها و رودخانه ها به عنوان لایه محدودیت در نظر گرفته شد. در مطالعات مختلف با توجه به موجود بودن اطلاعات هر لایه در منطقه مورد مطالعه و با توجه به هدف مورد مطالعه، لایه معیارهای مؤثر و موانع متفاوت است. پس از بازدید میدانی از منطقه و شناسایی 40 گزینه، نتایج حاصل از همپوشانی گزینه های شناسایی شده با نقشه نهایی پتانسیل محدوده نشان داد به ترتیب 35 درصد گزینه ها در مناطق با پتانسیل بسیار مناسب، 40 درصد گزینه ها در مناطق با پتانسیل مناسب و 25 درصد گزینه ها دارای پتانسیل متوسط توسعه می باشند. این روش جهت بهره برداری از منابع طبیعی و تهیه نقشه های رفاهی گردشگری نیز مورد استفاده می باشد و می تواند یک مرحله اساسی جهت توسعه پایدار مناطق مستعد انواع گردشگری با اهداف مختلف را فراهم نماید.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 540

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 617 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    20-37
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    512
  • دانلود: 

    528
چکیده: 

پیشینه و هدف: در دهه های اخیر، اکوسیستم های طبیعی به دلیل رشد روزافزون جمعیت و افزایش تقاضا به منظور فراهم نمودن امکانات لازم برای تأمین رفاه بشر دستخوش تغییرات اساسی شده است. ازآنجایی که این تغییرات عموماً با تخریب محیط همراه است، همواره باید نگران خسارات وارد بر اکوسیستمی بود که خود پشتیبان حیات بشر می باشد. بنابراین نگهداری و حفاظت از اکوسیستم ها برای دستیابی به تعادل، توازن و هماهنگی بین جامعه انسانی و اکوسیستم و خدمات کارکردی آن ها حیاتی می باشد. خدمات اکوسیستمی پتانسل این را دارد که به عنوان ابزار اصلی برای سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها در سطح جهانی، ملی، منطقه ای و محلی در نظر گرفته شود. با استفاده از خدمات اکوسیستمی، برنامه های کاربردی متعددی را از جمله مدیریت پایدار منابع طبیعی، بهینه سازی استفاده از زمین، حفاظت محیط زیست، حفاظت و بازسازی طبیعت، برنامه ریزی سیمای سرزمین، راه حل های طبیعت پایه، حفاظت آب و هوا، کاهش خطر بلایا، آموزش محیط زیست و تحقیقات پیرامونی، می توان به دنبال داشت. بااین حال ارتباط بین فرایندها و عملکردهای اکوسیستمی و رفاه بشر پیچیده بوده و می بایست به منظور ارزیابی این ارتباطات و ارزش گذاری منافع یک رویکرد چندجانبه و پیشگیرانه اتخاذ کرد. هدف از این پژوهش، بررسی روند تغییرات خدمات اکوسیستمی در روند رشد و توسعه شهری، ارزشگذاری خدمات اکوسیستمی و پیامدهای رشد شهری بر خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن در محدوده مطالعاتی زیر حوزه های آبریز شهر کرج در دوره زمانی (قبل و پس از توسعه بی رویه) است. مواد و روش ها: نقشه سازی خدمات اکوسیستمی ابزاری کارآمد برای بهبود برنامه ریزی سرزمین و کاربری اراضی است. ارزش گذاری این خدمات می تواند عاملی مؤثر و روشی امیدوارکننده در تبیین ارتباط بین خدمات، جامعه و اقتصاد بوده و در سیستم هزینه-منفعت سیاست گذاری ها جهت احیا و مدیریت محیط زیست نقش مؤثری داشته باشد. در این مطالعه، به بررسی خدمت ذخیره کربن در سه زیر حوزه آبریز استان البرز، کرج، هشتگرد و اشتهارد پرداخته شد. از آن جایی که منطقه مورد مطالعه، تقریباً دو سوم فضای استان را در بر می گیرد، لذا در بررسی ویژگی های منطقه مورد مطالعه همان ویژگی های استان البرز ذکر شده است. در راستای این پژوهش، ابتدا نقشه های کاربری اراضی محدوده مطالعاتی با استفاده از نرم افزارهای ترست و سامانه اطلاعات جغرافیایی و تصاویر ماهواره لندست (تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست 5 سال 1988، سنجنده +ETM ماهواره لندست 8 سال 2018) و روش طبقه بندی نظارت شده برای دو دوره زمانی 1988 و 2018 در چهار طبقه پوشش گیاهی، فضای انسان ساخت، محیط آبی و فضای ساخته نشده تهیه شد. پس از تهیه نقشه کاربری اراضی صحت نقشه ها با استفاده از نرم افزار گوگل ارث و بازدید میدانی موردبررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از نقشه کاربری اراضی، نقشه خدمت اکوسیستمی ذخیره کربن با استفاده از نرم افزار اینوست استخراج و درنهایت با استفاده از اطلاعات میزان کربن خاک، کربن روی زمین، زیرزمین و بافت مرده ارزش گذاری شد. نتایج و بحث: نتایج حاکی از آن بود که بیشترین تغییرات در نقشه های کاربری اراضی متعلق به فضای ساخته نشده و فضای انسان ساخت است که به ترتیب کاهش 16 درصدی و افزایش 11 درصدی را نشان می دهد. در خصوص خدمت ذخیره کربن نیز، با توجه به نقشه های بدست آمده در دوسال، در بخش مرکزی منطقه که شاهد رشد زمین های کشاورزی بوده است، مقدار ذخیره کربن نیز افزایش یافته است. حداکثر ذخیره کربن، با سهم حدودی 78377470 تن در هکتار در سال 1988 و 72618450 تن در هکتار در سال 2018، متعلق به حوضه تهران کرج بوده وکمترین با سهم حدودی 36078497 تن در هکتار در سال 1988 و 34606913 تن در هکتار در سال 2018، متعلق به اشتهارد است. درمجموع ارزش از حدود 14163 میلیارد ریال در تن بر هکتار از سال 1988 به حدود 13163 میلیارد ریال در سال 2018 رسیده است که در جهت منفی پیش رفته است. اگرچه در مکان های مختلف میزان ذخیره کربن متفاوت بوده و تغییر کرده است، مقدار حداکثری ذخیره کربن در طول این مدت بدون تغییر بوده است؛ چراکه فضای ساخته نشد ه همچنان وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از ارزش گذاری خدمات اکوسیستم لزوماً به معنی کاهش ارزش خدمت در روند توسعه نیست، بلکه بدین معنا است که با استفاده از این رهیافت می توان برای بهبود برنامه ریزی توسعه برای حفظ و بهبود کیفیت اکوسیستم استفاده کرد. درواقع می توان گفت که این رهیافت می تواند به عنوان یک حلقه واسط برای پیوند دادن بخش های انسان شناختی و بخش بوم شناختی تحت یک چارچوب برنامه ای و مدیریتی واحد مورداستفاده قرار گیرد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 512

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 528 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    38-62
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    807
  • دانلود: 

    676
چکیده: 

پیشینه و هدف: رطوبت خاک به عنوان یک پارامتر مهم در کنترل بسیاری از فرآیندهای سیستم آب و هوایی، یکی از پارامترهای بنیادی محیط زیست و تاثیر مستقیم آن بر زندگی گیاهی، جانوری و میکرواورگانیسم ها، اهمیت آن در چرخه جهانی آب، انرژی و کربن، تبادلات انرژی بین هوا و خاک، چرخه آبی طبیعت (به ویژه در توزیع باران بین رواناب سطحی و نفوذ) و مدیریت منابع آب و خاک شناخته می شود. رطوبت خاک در فرآیندهای تعاملی بین جو و زمین و تغییرات جهانی اقلیم نقش مهمی ایفا می کند. روش های مثلثی و ذوزنقه ای با ترکیب داده های حرارتی و مرئی، از جمله روش های پرکاربرد در تعیین میزان رطوبت سطحی خاک می باشند. هدف از انجام این تحقیق برآورد رطوبت سطحی خاک، با شاخص خشکی دما و پوشش گیاهی (TVDI)، به روش مثلثی جنوب استان آذربایجان غربی با استفاده از شاخص دمای سطح زمین (LST) و شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، طی سال های 2010، 2014 و 2018، است. مواد و روش ها: مطالعه حاضر با استفاده از تصاویر سری زمانی سنجنده مودیس، شاخص نرمال شده تفاضل پوشش گیاهی (NDVI) و شاخص تغییرات دمای سطح زمین (LST)، برای برآورد شاخص رطوبت سطحی (شاخص خشکی دما و پوشش گیاهی، TVDI)، در سه بازه زمانی شامل؛ بازه زمانی اول 11 دی 1388 تا 9 دی 1389، بازه زمانی دوم 11 دی 1392 تا 9 دی 1393 و بازه زمانی سوم 11 دی 1396 تا 9 دی 1397 انجام شد. در هر بازه زمانی 12 تصویر در روز 15 ام هر ماه مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برآورد رطوبت سطحی به دو روش یکی برقرار کردن رابطه رگرسیونی و برداشتن حداقل دما و روش دوم برقرار کردن رابطه رگرسیونی و پایین پیکسل ها انجام شد. برای ارزیابی دقت این دو روش از همبستگی رگرسیونی بین نتایج حاصل از این روش ها با نمونه زمینی رطوبت سطحی خاک مربوط به جهاد کشاورزی (30 نقطه) در عمق 5 تا 15 سانتی متر استفاده شد. علت انتخاب کردن این سه سال به دلیل تفاوت بارندگی زیاد در بعضی ماه های سال های مورد مطالعه است. این تحقیق که با استفاده از تصاویر مودیس برای بررسی میزان رطوبت سطحی خاک، در جنوب استان آذربایجان غربی در بخشی از منطقه غرب ایران با استفاده از روش مثلثی به دو صورت متفاوت انجام شد. نتایج و بحث: نمودار مثلث تبخیری متشکل از شاخص پوشش گیاهی و دمای سطح زمین از 11دی ماه 1388 تا 9 دی ماه 1389 تغییرات دمای زیادی رخ داده است. همین تغییراتی دمای سطح زمین باعث شده است، که نمودارها تغییرات زیادی داشته باشند. در سال 1388 طبق نمودار، حداکثر دما مردادماه و حداقل آن دی ماه و حداکثر پوشش گیاهی در اردیبهشت ماه و حداقل آن آذرماه بوده است. در سال 1392، حداکثر دما در مردادماه و حداقل آن دی ماه و حداکثر پوشش گیاهی در اردیبهشت ماه و حداقل آن دی ماه و همچنین این سال نسبت به سال 1388 نسبتاً گرمتر و خشک تر بوده است. نمودار مثلث تبخیری در سال 1398 نسبت به دو سال دیگر مورد مطالعه هم میزان بارش بیشتر بوده و هم میزان پوشش گیاهی و با توجه به گراف ها در این سال حداکثر دما در تیرماه و حداقل آن دی ماه و حداکثر پوشش گیاهی در اردیبهشت ماه و حداقل آن در دی ماه است. میزان رطوبت سطحی خاک در سال 1388 برای منطقه غرب کشور ایران که حداکثر میزان رطوبت در اردیبهشت ماه و حداقل آن در مردادماه است. در بیشتر نقشه های شاخص رطوبتی در سال 1388، حداکثر رطوبت در غرب و حداقل آن در جنوب منطقه است. نتایج نقشه های شاخص رطوبتی در سال 1392 در این سال نسبت به سال های دیگر مورد مطالعه نسبتاً خشک تر بوده است. سال 1392 از بارش و پوشش گیاهی کمی برخوردار است. تغییرات رطوبت در این سال نسبت به سال 1388 کمتر می باشد. حداکثر و حداقل رطوبت در سال 1392 بین 0 تا 0. 6 است. حداکثر رطوبت خردادماه و حداقل آن مردادماه می باشد. نقشه های شاخص رطوبتی TVDI سال 1396 در این سال نسبت به دو سال دیگر مورد مطالعه میزان شاخص رطوبتی بیشتر داشته است. در سال 1396 بارش زیاد باعث شده، که پوشش گیاهی افزایش و دمای سطح زمین کاهش یافته و این مسئله باعث افزایش میزان شاخص رطوبتی نسبت به سال 1388 و 1392 شده است. در سال 1396 میزان پوشش گیاهی تا حد 0. 89 می رسد. اما در سال های دیگر مورد مطالعه تا 0. 7 بوده است. در این سال، بیشترین میزان رطوبت مربوط به اردیبهشت ماه و کمترین آن در مردادماه قرار دارد. حداکثر رطوبت در طول این سال در غرب و کمترین مقدار آن جنوب است. نتایج شاخص خشکی دما و پوشش گیاهی (TVDI) برای سال های 1388، 1392 و 1396 با استفاده از روش دوم نتایج کلی این روش شبیه به روش اول می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده از میزان دقت دو تا روش، دقت روش اول بهتر و در کل ساده تر از روش دوم می باشد. در سال 1396 در اردیبهشت ماه با توجه به روش اول مقدار 0. 66=R2 و با توجه به روش دوم مقدار 0. 41=R2است. نتیجه گیری: برآورد رطوبت خاک سطحی برای مدیریت بهینه منابع آب و خاک ضروری است. رطوبت خاک سطحی، متغیری مهم در چرخه آبی طبیعت است که نقش مهمی در تعادل جهانی آب و انرژی به واسطه تاثیر بر فرآیندهای هیدرولوژیک، اکولوژیک و هواشناسی دارد. بررسی دو تا روش مورد استفاده حاکی از آن می باشد که روش اول که به طور کلی در این تحقیق نیز مورد استفاده قرار گرفته بود با توجه به نتایج دقت تصاویر نسبت به داده های زمینی دقت بالاتری برخوردار است. در سال 1388 اردیبهشت ماه و مردادماه با توجه به روش اول مقدار R2 به ترتیب 0. 61 و 0. 57 است. در سال 1388 مقدار R2 با توجه به داده های زمینی و استفاده از روش دوم در اردیبهشت ماه و مردادماه به ترتیب 0. 43 و 0. 47 می باشد. همچنین، در سال 1396 مقدارR2 با استفاده از روش اول در اردیبهشت ماه 0. 66 است. در سال 1396 مقدارR2 با استفاده از روش دوم در اردیبهشت ماه 0. 41 است. نتایج به دست آمده از مدل برآورد شاخص رطوبتی سطحی خاک در این پژوهش نشان داد که این مدل قادر به برآورد مقدار رطوبت خاک در پهنه های وسیع جغرافیایی با دقت قابل قبول است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 807

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 676 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    63-85
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    549
  • دانلود: 

    570
چکیده: 

پیشینه و هدف: کشور ایران بدلیل قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمه خشک جهان، در معرض پدیده های محلی و منطقه ای گرد و غبار قرار دارد. میانگین روزهای تؤام با گرد و غبار در استان یزد بالغ بر 43 روز در سال است و این مهم به نحوی بر سلامت و کیفیت زندگی مردم اثرات مخربی وارد آورده است. میزان غلظت ذرات معلق و شاخص عمق اُپتیکی هواویز (AOD) در پی وقایع گرد و غبار یکی از شاخص های کیفیت هوا می باشد. بنابراین بررسی و تهیه نقشه های پهنه بندی حساسیت با هدف شناسایی مناطق دارای قابلیت بالای تولید گرد و غبار، در محدوده فعالیت های بشری دارای اهمیت است و جهت کاهش خسارات احتمالی و مدیریت خطر، اقداماتی مانند پهنه بندی عرصه های مختلف تولید گرد و غبار می تواند مؤثر واقع شود. هدف از پژوهش حاضر پهنه بندی پتانسیل عرصه های مختلف مستعد گرد و غبار با استفاده از مدل های داده کاوی و شناسایی مهم ترین متغیرها بر این پدیده و بهره مندی از سنجش از دور در این راستا در استان یزد می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق ابتدا متغیرهای اقلیمی مختلف (از تصاویر ماهواره ای مختلف) از جمله سرعت باد در ارتفاع ده متری سطح زمین (Vs)، رطوبت خاک (Soil)، بارش تجمعی (Pr)، شاخص خشکسالی پالمر (Pdsi)، شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI)، خشکی خاک یا کمبود آب خاک (Def)، تبخیر و تعرق مرجع (Pet) و واقعی (Aet)، بعد توپوگرافی (TD)، رادیانس طول موج کوتاه رسیده به زمین (Srad)، حداقل دمای هوا (Tmmn)، حداکثر دمای هوا (Tmmx)، فشار بخار (Vap)، کمبود فشار بخار(Vpd) و درصد رس (Clay) با استفاده از کدنویسی در سامانه آنلاین گوگل ارت انجین (GEE) استخراج شدند. سپس نمونه ها از مناطق بحرانی و مستعد گرد و غبار در سیستم اطلاعات جغرافیایی و به کمک تصاویر AOD مودیس استخراج شدند و این ویژگی و همچنین سایر ویژگی ها در متغیرهای اقلیمی وارد سه مدل داده کاوی الگوریتم درختان رگرسیون و طبقه بندی (CART)، رگرسیون انطباقی چندمتغیره اسپیلاین (MARS) و درختان رگرسیون چندگانه جمع شدنی (TreeNet) شدند. در نهایت نتایج پیش بینی این مدل های داده کاوی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تبدیل به نقشه و پهنه های مختلف پتانسیل خطر خیزش گرد و غبار شدند. نتایج و بحث: در روش CART متغیرهایی هم چون شاخص پوشش گیاهی نرمال شده، تبخیر و تعرق واقعی، مدل رقومی ارتفاع، طول موج کوتاه رسیده به سطح زمین، شاخص خشکسالی پالمر، سرعت باد و درصد رس، گره های انتهایی جهت شناسایی مناطق با میانگین بالای عمق اپتیکی هواویزها می باشد. در این روش رطوبت خاک، مدل رقومی ارتفاعی و تبخیر تعرق رفرنس بیشترین اهمیت نسبی را در شناسایی مناطق بحرانی خیزش گرد و غبار نشان دادند. ضریب همبستگی مدل مقدار 0. 85 را نشان داد. نتایج داده کاوی به روش MARS نشان داد متغیرهای تبخیر و تعرق واقعی، رطوبت خاک و شاخص خشکسالی پالمر بیشترین اهمیت نسبی را در شناسایی مناطق بحرانی خیزش گرد و غبار داشته اند. ضریب همبستگی مدل مقدار 0. 72 را نشان داد. همچنین در روش TreeNet متغیرهای رطوبت خاک، شاخص خشکسالی پالمر و تبخیر و تعرق واقعی بیشترین اهمیت نسبی را نشان دادند. ضریب همبستگی مدل 0. 75 بود. همچنین مناطق با حساسیت بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و بسیار کم به ترتیب حدود 16%، 19%، 26%، 20% و 20%، استان یزد را اشغال کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج یاد شده در مورد شناسایی تأثیرگذارترین متغیرها بر گرد و غبار در مناطق مختلف، نمی توان یک یا چند متغیر را در پدیده خیزش گرد و غبار برای همه مناطق، مشترک در نظر گرفت و این مهم از منطقه به منطقه ای دیگر تغییر می کند. کما اینکه متغیرهای زمین شناسی و کاربری اراضی در پژوهش حاضر جزء متغیرهایی بودند که هیچ گونه اثری بر متغیر وابسته یعنی حساسیت به گرد و غبار نداشتند. در پژوهش حاضر، اشتراکات متغیرهای مستقل مهم و چرخه تصمیم گیری شامل تبخیر و تعرق واقعی، رطوبت خاک، شاخص خشکسالی پالمر، سرعت باد، ارتفاع، شاخص پوشش گیاهی و حداقل دمای روزانه بودند. هیچ کدام از پژوهش های مرتبط در مورد موضوع پژوهش، در انتخاب بهترین مدل داده کاوی، همپوشانی نداشتند و مدل داده کاوی واحدی برای بررسی حساسیت مناطق مختلف به پدیده گرد و غبار در ایران یافت نشد. شایان ذکر است، در این پژوهش مدل الگوریتم درختان رگرسیون و طبقه بندی انتخاب شد. پژوهش حاضر در نوع مدل های داده کاوی استفاده شده و متغیرهای مستقل با پژوهش های یاد شده متفاوت بوده و با توجه به عدم همپوشانی نتایج انتخاب مدل برتر، نمی توان نسخه واحدی برای انتخاب بهترین مدل داده کاوی برای ایران در بحث گرد و غبار ارائه نمود. لذا پیشنهاد می شود از بهترین مدل های منتخب در پژوهش های یاد شده برای داده کاوی پدیده گرد و غبار در پژوهش های آتی استفاده و مورد قیاس قرار گیرند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 549

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 570 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    86-106
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    664
  • دانلود: 

    621
چکیده: 

پیشینه و هدف: آب های زیرزمینی مهم ترین منبع آب شیرین جهان هستند. آب آشامیدنی دو میلیارد نفر مستقیماً از آب های زیرزمینی تأمین می شود و برای آبیاری بزرگ ترین بخش تهیه غذا در جهان استفاده می شود. برداشت بی رویه مخازن آب زیرزمینی موجب گردیده که میزان تغذیه آبخوان جواب گوی برداشت نبوده و سطح آب زیرزمینی افت نماید. افت سطح آب زیرزمینی مشکلاتی همچون خشک شدن چاه های آب، کاهش دبی رودخانه و آب دریاچه ها، تنزیل کیفیت آب، افزایش هزینه پمپاژ و استحصال آب و نشست زمین را به دنبال دارد. آگاهی از تغییرات تراز آب به منظور شناخت از وضعیت سفره های آب زیرزمینی و مدیریت بهینه آن ضرورت دارد. با ارزیابی نوسان سطح آب زیرزمینی می توان از آن در مدیریت منابع آب استفاده نمود. یکی از کاربردهای عمده سنجش از دور کشف و تعیین تغییرات کاربری های اراضی است. با استفاده از سنجش از دور، امکان بررسی و شناسایی پدیده های مختلفی وجود دارد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر کاربری های مختلف بر روی سطح تراز آب های زیرزمینی با استفاده از روش های زمین آماری درونیابی و همچنین روش طبقه بندی شیءگرا برای استخراج نقشه کاربری اراضی می باشد. مواد و روش ها: دشت اردبیل یک دشت میان کوهی که در شمال غرب ایران و در شرق فلات آذربایجان جای گرفته است. این دشت به وسعت 990 کیلومترمربع در بین ارتفاعات بلند اطرافش محصور شده است و از لحاظ تقسیمات سیاسی شامل قسمت هایی از شهرستان های اردبیل و نمین می شود. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل، تصویر ماهواره لندست 8 که از سنجنده OLI به منظور استخراج نقشه کاربری اراضی برای سال 1394 و همچنین از تصویر سنجنده TM لندست 5 به منظور تهیه نقشه کاربری اراضی برای سال 1366 استفاده شد. در این پژوهش از داده های عمق آب زیرزمینی 43 حلقه چاه پیزومتر در سطح دشت اردبیل استفاده شد. مراحل انجام تحقیق بدین ترتیب بود که پس از آماده سازی آمار چاه های پیزومتری جهت برطرف کردن نواقص موجود در داده های مطالعاتی از روش بازسازی داده ها استفاده گردید. روش بازسازی استفاده شده که صرفاً برای برطرف کردن نواقص در داده ها از روش میانیابی در نرم افزار Neural Power (بر مبنای شبکه عصبی مصنوعی)، انجام گرفت. جهت نرمال سازی داده ها از تبدیل های لگاریتمی در نرم افزار SPSS استفاده شد، و از نرم افزار+GS برای تحلیل های زمین آماری استفاده شد. به منظور تصحیحات جوی و رادیومتریکی از نرم افزار ENVI و جهت استخراج نقشه لایه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد. نتایج و بحث: بیشترین مساحت در سال 1366 متعلق به کلاس کشاورزی آبی با 51840 هکتار مساحت می باشد. دومین مساحت مربوط به کلاس کشاورزی دیم می باشد که با 48790 هکتار بیشترین مساحت را دارا می باشد. کمترین مساحت نیز متعلق به کاربری آب با 88. 65 هکتار است. با نگاهی به کاربری های سال 1394 نتایج به دست آمده تفاوت های معنی داری را نشان داد، به صورتی که کاربری کشاورزی آبی با 10. 17 هکتار افزایش نسبت به سال 1366 افزایش معنی داری را داشته است. بعد از استخراج نقشه تغییرات کاربری اراضی به منظور انتخاب بهترین مدل درون یابی از بین مدل های مختلف، تمامی مدل ها مورد ارزیابی قرار گرفتند و تنها مدل هایی انتخاب شدند که دارای دقت بیشتری نسبت به سایر مدل ها بودند. بیشترین میانگین تراز آب در سال 1366 برای کاربری کشاورزی آبی ثبت شده است و کمترین میانگین تراز آب نیز برای محدوده جنگل ثبت شده است. باملاحظه نقشه کاربری اراضی و نقشه تراز آب زیرزمینی سال 1394 نیز، تحلیل فوق ثابت می شود و همانطور که مشخص می باشد بیشترین میانگین تراز آب در این سال نیز متعلق به کاربری کشاورزی آبی با 20. 17 متر می باشد و کمترین میانگین تراز آب ثبت شده نیز مربوط به کاربری جنگل با 11. 45 متر می باشد. که کاربری آب نسبت به سال 1366 دارای کاهش تراز سطح آب بوده است که این کاهش تراز آب باعث کاهش سطح آب سدها شده است و همچنین باعث کاهش حجم آب رودخانه ها بوده و حتی باعث خشک شدن چندین مورد از این رودخانه ها گردیده است. بعد از کاربری آب، از جمله کاربری های جالب توجه که لازم به تحلیل و علت جویی آن می باشد، کاربری کشاورزی آبی است. این کاربری در سال 1366 بیشترین افت تراز را دارا بوده است و در سال 1394 نیز با بیشترین افت تراز آب مواجه شده است. علت آن را می توان در عامل برداشت بیش از حد از آب های زیرزمینی برای محصولاتی آبی که نیاز بیشتری به آبیاری دارند، دانست. باتوجه به اینکه محصولات دیمی محدوده مورد مطالعه اغلب گندم بوده و نیازی به آب ندارند یا نیاز کمتری دارند ولی میزان تراز آب زیرزمینی سال 1394 نسبت به سال 1366 با افت قابل توجهی همراه بوده است. کاربری مرتع نیز در سال 1394 نسبت به سال 1366 افت چشمگیری داشته که این امر نشان دهنده وضعیت بحرانی آب های زیرزمینی و استفاده بیش از حد از این منابع می باشد. نتیجه گیری: در این پژوهش به منظور طبقه بندی و سپس بررسی تغییرات در بازه زمانی مشخص اقدام به طبقه بندی تصاویر از روش طبقه بندی شیءگرا در نرم افزار eCognition و خروجی ها در نرم افزار ArcGIS استخراج شد. ارزیابی صحت طبقهبندی برای سال 1394 از دقت بسیار بالایی برخوردار میباشد به طوری که صحت کلی و ضریب کاپای استخراج شده در بالاترین سطح ممکن یعنی صحت کلی 100 درصد و ضریب کاپای 0. 99 و برای سال 1366 نیز با دقت کمتر استخراج شد و صحت کلی برای سال 1366، 98 درصد و ضریب کاپای 0. 95 انجام شد. بعد از استخراج نقشه تغییرات کاربری اراضی به منظور انتخاب بهترین مدل درون یابی از بین مدل های مختلف، تمامی مدل ها مورد ارزیابی قرار گرفتند که با توجه به مقادیر ME و RMSE روش کریجینگ از دقت بالاتری نسبت به سایر روش ها برخوردار است که از بین حالت های مختلف روش کریجینگ نیز مدل گوسی دارای بیشترین دقت می باشد. طبق نتایج به دست آمده بیشترین کاربری تغییریافته در این محدوده، کاربری مرتع به کشاورزی آبی و کشاورزی دیم بوده است. این تغییر نشان می دهد که افزایش کاربری کشاورزی آبی و کشاورزی دیم در این محدوده با کاهش کاربری مرتع همراه بوده است که نشان دهنده تخریب مراتع است. طبق نقشه تراز آب زیرزمینی، بیشترین میانگین تراز آب در سال 1366 برای کاربری کشاورزی آبی ثبت شده است و کمترین میانگین تراز آب نیز برای محدوده جنگل ثبت شده است. همچنین، بیشترین میانگین تراز آب در سال 1394 نیز متعلق به کاربری کشاورزی آبی با 20. 17 متر می باشد و کمترین میانگین تراز آب ثبت شده نیز مربوط به کاربری جنگل با 11. 45 متر می باشد. از جمله کاربری های جالب توجه که لازم به تحلیل و علت جویی آن می باشد، کاربری کشاورزی آبی است. این کاربری در سال 1366 بیشترین افت تراز را دارا بوده است و در سال 1394 نیز با بیشترین افت تراز آب مواجه شده است. علت آن را می توان در عامل برداشت بیش از حد از آب های زیرزمینی برای محصولاتی آبی که نیاز بیشتری به آبیاری دارند، دانست. در مجموع تمامی کاربری ها در سال 1394 نسبت به سال 1366 با کاهش میزان تراز آب مواجه بوده اند. در نتیجه تغییرات رخ داده موجب استفاده بیشتر کشاورزان از منابع آب زیرزمینی شده که افت سطح آب زیرزمینی را طیدوره 28 ساله در منطقه مورد مطالعه را به دنبال داشته است. این استفاده بیش از حد مجاز به اندازه ای بوده که در طی دوره مذکور9. 4 متراز سطح تراز میانگین دشت کاسته شده است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 664

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 621 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1400
  • دوره: 

    12
  • شماره: 

    1 (پیاپی 42)
  • صفحات: 

    107-123
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    650
  • دانلود: 

    621
چکیده: 

پیشینه و هدف: فعالیت های اکوتوریسمی در صورتی که بر اساس توان محیط زیست شکل گرفته و از طریق بهره برداری مناسب و حفاظت از پهنه های تحت مدیریت تداوم یابد منجر به توسعه و حفظ محیط زیست می شوند. از این رو اکوتوریسم را به عنوان یکی از انواع توریسم پایدار می شناسند که با مدیریت مناسب قادر است همزمان اهداف حفاظت و توسعه را برآورده سازد. یکی از مهم ترین فعالیت های مدیریتی، پهنه بندی و اولویت بندی مکانی محل های مناسب جهت توسعه گردشگری است. مکان های مناسب از بهترین وضعیت معیارهای مورد ارزیابی از پیش تعریف شده برخوردارند. روند انتخاب پهنه مناسب به طور معمول شامل دو مرحله اصلی است؛ غربالگری (شناسایی تعداد محدودی از پهنه های نامزد از یک منطقه جغرافیایی گسترده با توجه به طیفی از معیارها) و ارزیابی. ارزیابی اراضی فرآیند پیش بینی استفاده بالقوه از اراضی براساس ویژگی های آن است. با توجه به اهمیت مساله پهنه بندی در مدیریت گردشگری، تا کنون مطالعات بسیاری انجام شده است، اما مرور مطالعات انجام شده در ایران نشان داد که سواحل کمتر مورد توجه این گونه مطالعات بوده اند. از این رو پژوهش حاضر در نظر دارد با توجه به منابع بوم شناختی و اقتصادی اجتماعی به شناسایی و اولویت بندی پهنه های مناسب اکوتوریسم در قسمتی از سواحل دریای عمان در کشور ایران بپردازد. هدف از مطالعه حاضر بررسی قابلیت و پهنه بندی حوزه آبخیز شرقی خلیج چابهار با طول ساحلی 47 کیلومتر جهت گردشگری ساحلی و همچنین شناسایی و انتخاب مناسب ترین پهنه ها بر اساس ارحجیت آنها از نظر معیارهای مورد بررسی است. مواد و روش ها: در ابتدا تمامی معیارهای ممکن ارزیابی تناسب زمین برای توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه با توجه به مرور منابع انتخاب گردید و در نهایت با استفاده از تدوین پرسشنامه ای و به کار بستن روش دلفی، معیارها گزینش و نهایی شد. معیارهای ارزیابی شناسایی شده که در دو قالب عامل (پیوسته و گسسته) و محدودیت قرار دارند عبارتند از؛ معیارهای عامل پیوسته شامل فاصله از رودخانه، فاصله از تالاب، فاصله از کوه های هزار دره، فاصله از بندر و اسکله، فاصله از مراکز تاریخی و فرهنگی، فاصله از پوشش گیاهی خاص، فاصله از پوشش جانوری خاص، فاصله از اراضی کشاورزی، فاصله از موج فشان، فاصله از سواحل صخره ای، فاصله از سواحل ماسه ای، فاصله از جاده، فاصله از مناطق روستایی، و فاصله از مناطق شهری. معیارهای عامل گسسته شامل پوشش گیاهی، معیارهای محدودیت شامل حریم تالاب، حریم رودخانه، حریم ساحل. معیارهای ارزیابی پس از شناسایی، تهیه و نقشه سازی شدند و در نهایت با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره ( MCE ) و رویکرد ترکیب خطی وزن دار ( WLC ) ادغام شدند. وزن هر یک از معیارهای عامل به روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) به دست آمد و همه لایه های مربوط به این معیارها به روش فازی استاندارد و بی بعد شد. استاندارد سازی معیارهای محدودیت به روش بولین انجام شد. مناطقی که بیش از هفتاد درصد مطلوبیت جهت توسعه اکوتوریسم ساحلی را دارند و همین طور از حداقل مساحت 9 هکتار برخوردارند به عنوان پهنه های مناسب شناسایی شد. این دو فیلتر با اعمال تابع Siteselect اجرا شد. نتایج و بحث: ضریب سازگاری به دست آمده در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، 0. 5 بوده که کمتر از 0. 1 است و بنابراین وزن دهی به درستی انجام شده است. نقشه فیلترشده (بر اساس حداقل مساحت و حداقل مطلوبیت) حاصل از WLC نشان داد که پهنه های مناسب جهت توسعه اکوتوریسم در امتداد خط ساحلی بوده و عمدتاً عوامل طبیعی وجاذبه های فراوان زمین شناختی در این انتخاب موثر بوده اند. به طوریکه نتایج حاصل از وزن دهی معیارها نشان می دهد که سواحل صخره ای، سواحل ماسه ای و کوه های هزار دره (بدلندها) بیشتر وزن را در بین همه معیارهای عامل به خود اختصاص داده اند که به ترتیب عباتند از 0. 19، 0. 134، 0. 12 و 0. 09 و نشان دهنده جذابیت فراوان این پدیده ها در جذب گردشگر از نظر کارشناسان است. لایه حاصل از روی هم گذاری به دو طبقه مناطق مطلوب و نامطلوب طبقه بندی شد. نتایج تحقیق نشان داد که مکان های مستعد گردشگری 233 هکتار بوده و در قالب هفت پهنه در امتداد ساحل قرار دارند. پهنه های 4، 5، 2 و 3 به ترتیب بر اساس ویژگی های آماری مطلوبیت و همین طور به دلیل برتری ویژگی های چشم انداز، نزدیکی به دریا و امکان دسترسی بیشتر و همچنین شناخته تر بودن مکان ها در اولویت نخست قرار گرفتند. بررسی میدانی صورت گرفته نیز نشان داد که این مناطق بیشتر مورد بازدید گردشگران قرار می گیرد که نشان دهنده اعتبار روش و معیارهای به کار رفته است. پهنه های 7، 1 و 6 نیز به ترتیب در اولویت بعدی قرار دارند که جهت افزایش مطلوبیت گردشگری نیاز به مدیریت و برنامه ریزی بیشتری از نظر دسترسی دارند. این نتایج نقش فاکتورهای اقتصادی-اجتماعی و خصوصاً تاسیسات زیربنایی را نشان می دهد و نادیده گرفتن آن منجر به منتفی شدن کاربری تفرجی و یا تحمیل صدمات جبران ناپذیر به محیط زیست می شود. نتیجه گیری: منطقه مورد مطالعه تا کنون کمتر تحت تاثیر توسعه شتاب زده بوده و طبیعت آن همچنان سالم مانده است و در این رابطه تخصیص بخش هایی از منطقه به کاربری اکوتوریسم، در صورت مدیریت صحیح می تواند متضمن حفظ کیفیت محیط زیستی پهنه های شناسایی باشد، چرا که از اکوتوریسم به عنوان بهترین سیاست های مدیریت منابع طبیعی یاد می شود که از طرفی منجر به کاهش عوامل تخریب و حفاظت پایدار آنها شده و از طرف دیگر با توسعه سایت های اکوتوریسم و بهبود تسهیلات گردشگری، وضعیت اقتصادی جامعه میزبان گردشگران نیز بهبود می دهد. از میان پهنه های شناسایی شده، چهار پهنه 4، 5، 2 و 3 در اولویت نخست جهت برنامه ریزی گردشگری پیشنهاد می شوند. ساماندهی، توسعه و بهسازی شبکه های ارتباطی و جاده ای در منطقه موجب افزایش مطلوبیت منطقه خصوصاً پهنه های 7، 1 و 6 خواهد شد. از این رو توسعه شبکه های ارتباطی و حمل و نقل هوایی، آبی و زمینی، امکانات و تسهیلات رفاهی و اقامتی مورد نیاز گردشگران و همین طور توسعه تورهای گردشگری دریایی جهت افزایش مطلوبیت منطقه در جذب گردشگران داخلی و خارجی پیشنهاد می شود. همین طور با توجه به جاذبه بالای کوه های هزار دره که دارای اهمیت زمین شناختی نیز می باشد، پیشنهاد می گردد بخش هایی از منطقه مورد مطالعه به عنوان پارک زمین شناسی یا ژئوپارک تحت مدیریت قرار گیرد. برای مطالعات آینده نیز بررسی دقیق تر منطقه با اطلاعات مکانی جامع تر جهت گزینش مکانی فعالیت های گردشگری ساحلی در پهنه های مطلوب شناسایی شده در این پژوهش پیشنهاد می شود.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 650

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 621 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0