Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

مشخصات نشــریه/اطلاعات دوره

نتایج جستجو

2558

نتیجه یافت شد

مرتبط ترین ها

اعمال فیلتر

به روزترین ها

اعمال فیلتر

پربازدید ترین ها

اعمال فیلتر

پر دانلودترین‌ها

اعمال فیلتر

پر استنادترین‌ها

اعمال فیلتر

تعداد صفحات

27

انتقال به صفحه

آرشیو

سال

دوره(شماره)

مشاهده شمارگان

مرکز اطلاعات علمی SID1
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    12-25
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    407
  • دانلود: 

    485
چکیده: 

به منظور بررسی کارآیی اختلاط علف کش های تریفلورالین و ایمازتاپیر با مالچ خاک اره در مدیریت علف های هرز نخود، آزمایشی در سال زراعی95-1394 به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل کاربرد مالچ خاک اره، علف کش های ایمازتاپیر و تریفلورالین و اختلاط هر کدام از این دو علف کش با مالچ خاک اره به دو صورت (مالچ آغشته به علف کش و کاربرد علف کش زیر مالچ) به صورت پیش رویشی بود. نتایج نشان داد که کاربرد ایمازتاپیر به صورت پیش رویشی خسارت شدیدی به نخود وارد کرد و به دلیل گیاه سوزی و توقف رشد، نخود را از بین برد، اما کاربرد تریفلورالین موجب کنترل علف های هرز و همچنین افزایش عملکرد نخود شد. همچنین کاربرد مالچ خاک اره به تنهایی باعث افزایش عملکرد نخود و کاهش تراکم و زیست توده علف های هرز نسبت به تیمار شاهد بدون کنترل شد. کاربرد همزمان تریفلورالین با مالچ نسبت به دیگر تیمارها بهترین نتیجه را در کنترل علف های هرز داشت، به طوری که مالچ آغشته به تریفلورالین دارای بیشترین عملکرد دانه (1450 کیلوگرم در هکتار) و زیست توده (3700کیلوگرم در هکتار) نخود شد. اگرچه کاربرد تریفلورالین در زیر مالچ، کارآیی بیشتری در کنترل علف های هرز در طول فصل رشد داشت، اما باعث کاهش بقاء نخود و خسارت به آن شد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 407

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 485 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    26-37
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    410
  • دانلود: 

    101
چکیده: 

در بین حبوبات، نخود از جایگاه ویژه ای برخوردار است و از جمله عوامل محدودکننده عملکرد آن، می توان به برق زدگی نخود اشاره کرد. استفاده از پروتئین های مرتبط با بیماریزایی یکی از راهکارهای مقابله گیاهان با عوامل بیماریزا به شمار می رود. یکی از ژن های کُدکننده این نوع پروتئین ها، ژن کدکننده PR-10 است. این پژوهش با هدف ردیابی ژنPR-10 در ژنوم گیاه نخود انجام شد. بدین منظور DNAی ژنومی شِش ژنوتیپ نخود با مقاومت متفاوت نسبت به بیماری شامل دو رقم مقاوم MCC142 و MDD528، دو رقم متحمل MCC150 و MCC20 و دو رقم حساس MCC507 و MCC506 به روشCTAB استخراج گردید. با استفاده از آغازگرهای PSH-91 و MN واکنش PCR طی دو مرحله انجام شد. مرحله اول با استفاده از DNAی ژنومی نخود و با آغازگرPSH91 و مرحله دوم با استفاده از محصولات مرحله اول و آغازگرMN انجام شد. سپس تخلیص باندها به وسیله کیت صورت گرفت و جهت توالی یابی ارسال شد. حضور تک باند 1350جفت بازی در مرحله اول و حضور تک باند 1289بازی در مرحله دوم بیانگر حضور ژنPR-10 در ژنوم نخود می باشد. نتایج این آزمون حاکی از عدم تفاوت در توالی های ژن کدکننده پروتئینPR-10 در ارقام نخود با سطوح مقاومتی متفاوت بود. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که تفاوت در واکنش ارقام نسبت به بیماری، به تفاوت در توالی این ژن مربوط نیست و دلایل دیگری مقاومت متفاوت را ایجاد می کنند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 410

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 101 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    38-48
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    479
  • دانلود: 

    479
چکیده: 

در حال حاضر باقلا به عنوان یکی از محصولات مهم در منطقه خاورمیانه، افریقا، چین و نقاطی از اروپا و استرالیا در تغذیه انسان و دام مورد توجه قرار دارد. مدل، ابزاری است که ما را در تفسیر و درک دنیایی که در آن زندگی می کنیم، یاری می کند. پیش بینی دقیق فنولوژی گیاهان زراعی از ویژگی های ضروری مدل های شبیه سازی به شمار می رود. از مدل ها می توان در بهبود مدیریت تولید گیاهان زراعی برای پیش بینی تاریخ های احتمالی برداشت یا پیش بینی عملکرد نهایی، یا به صورت فعال تر، برای پیش بینی مطمئن زمان وقوع حوادث فنولوژیکی استفاده نمود. مدل استفاده شده در این مطالعه، مدل ارائه شده توسط سلطانی و همکاران برای نخود بود. برای پارامترهای ورودی مدل، از مقادیر به دست آمده از آزمایش های مزرعه ای در دو سال زراعی91-1390 و 92-1391 که در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس در شرایط مطلوب دیم و عاری از آفات، علف های هرز و بیماری های باقلا اجرا گردیده بود، استفاده شد. 24سناریوی مختلف شامل ترکیبات مختلفی از تراکم و تاریخ کاشت در دو سال زراعی برای مدل تعریف گردید. نتایج نشان داد که مدل قادر است مراحل فنولوژیک گیاه باقلا را به جُز روز تا سبزشدن به خوبی پیش بینی کند. این پیش بینی در مراحل منتهی به برداشت باقلا از بالاترین دقت برخوردار بود، به نحوی که بالاترین ضریب تبیین با مقدار91/0 مربوط به تعداد روز تا برداشت باقلا بود. مطالعه نشان داد که مدل فوق نمی تواند به خوبی حداکثر سطح برگ، عملکرد، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت را در شرایط آب و هوایی گنبد و تحت شرایط آزمایش های مزرعه ای پیش بینی نماید.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 479

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 479 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    49-61
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    321
  • دانلود: 

    124
چکیده: 

طول دوره مراحل رشد گیاه، استفاده از تشعشع خورشیدی، آب و مواد غذایی از جمله موارد تعیین کننده عملکرد گیاه به شمار می آیند. از این رو، به منظور بررسی مدیریت تغذیه و شرایط آب و هوایی بر مراحل فنولوژیک، کارآیی مصرف نور و عملکرد نخود زراعی (Cicer arietinum L. )، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه عامل و سه تکرار در مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبدکاووس در دو سال زراعی95-1394 و 96-1395 انجام شد. دو تاریخ کاشت شامل اواسط دی ماه و اواسط بهمن ماه، کود زیستی مزورایزوبیوم در دو سطح شامل تلقیح و عدم تلقیح و کود شیمیایی نیتروژن در چهار سطح شامل صفر، 20، 40 و 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار با منشأ اوره، به عنوان تیمار مدنظر قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تاریخ کاشت عامل اصلی تغییر در مراحل فنولوژیک گیاه در هر دو سال بود. عملکرد دانه در تاریخ کاشت اواسط بهمن ماه نسبت به اواسط دی ماه به ترتیب در سال اول و دوم 84/17 و 65/23 درصد کاهش یافت. همچنین، بیشترین مقدار این صفت در هر دو سال از مصرف 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار حاصل شد، ولی با این حال بین 20، 40 و 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار تفاوت معنی داری در هر دو سال وجود نداشت. تلقیح بذر با مزورایزوبیوم در سال اول و دوم به ترتیب سبب افزایش 242 و 170 کیلوگرمی عملکرد دانه در هکتار نسبت به تیمار عدم تلقیح شد. کارآیی مصرف نور نسبتاً پایدار بود و تحت تأثیر معنی دار عامل ها قرار نگرفت. در مجموع، نتایج نشان داد در بین عوامل مورد بررسی، تاریخ کاشت نقش بیشتری در طول مراحل رشد گیاه، کارآیی مصرف نور و در نهایت عملکرد گیاه داشت.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 321

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 124 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    62-73
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    424
  • دانلود: 

    273
چکیده: 

توسعه و حفظ توازن بوم شناختی زمانی محقق خواهد شد که از سرزمین به تناسب قابلیت ها و توانمندی های آن استفاده گردد. در بسیاری از موارد، سامانه های تحت کشت محصولات دارای عملکرد پایینی هستند که علاوه بر مسائل مدیریتی، توانمندی های اقلیمی منطقه نیز گاهی به عنوان عامل محدودکننده وارد عمل می شوند. بر این اساس، شناسایی توانمندی های سرزمین پیش از بارگذاری فعالیت های گوناگون بسیار حائز اهمیت است. در همین راستا به منظور ارزیابی اراضی کشاورزی استان گلستان برای کشت نخودفرنگی بر اساس بارش و دما، از سامانه اطلاعات جغرافیاییGIS و روش ترکیبی خطی وزنیWLC استفاده شد. اطلاعات درباه نیازهای زراعی گیاه و متغیرهای اقلیمی که شامل حداکثر و حداقل دما، دمای متوسط و بارندگی می باشند، از سازمان ها و منابع علمی موجود جمع آوری و نقشه های موردنیاز تهیه گردید. برای استانداردسازی داده ها از منطق فازی و برای وزن دهی معیارها از روش تحلیل سلسله مراتبیAHP استفاده شد. در نهایت، با استفاده از روش ترکیب خطی وزنیWLC در محیط نرم افزارTerrSet نقشه پتانسیل کشت نخودفرنگی تهیه گردید. نتایج وزن دهی معیارها با روشAHP نشان داد که بارندگی مطلوب دوره رشد با ضریب2890/0 و حداقل دمای تاریخ کاشت با ضریب0364/0 به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را در تعیین وضعیت مناطق جهت کشت محصول داشتند. همچنین در نقشة برونداد حاصل از روش ترکیبی خطی وزنی مشخص گردید که بخش کوچکی از اراضی واقع در مرکز و غرب استان و مناطق حاشیه شمال شرقی و جنوب شرقی شرایط نامساعدی جهت کشت نخودفرنگی دارند. استعدادسنجی اراضی استان نیز نشان داد که 02/26 درصد از مساحت کل استان بسیار مستعد و 42/48 درصد مستعد می باشند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 424

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 273 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    74-87
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    571
  • دانلود: 

    490
چکیده: 

آزمایش حاضر به منظور بررسی روابط بین عملکرد و اجزای عملکرد 26ژنوتیپ باقلا در استان لرستان به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی94-1393 انجام شد. نتایج برآورد ضرایب همبستگی نشان داد که عملکرد دانه با صفات تعداد روز تا جوانه زنی، تعداد روز تا گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد گره در بوته، وزن100دانه، طول غلاف، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت همبستگی مثبت داشت. بر اساس نتایج تجزیه رگرسیون، صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد شاخه در بوته، تعداد گره در شاخه، تعداد دانه در غلاف، وزن100دانه و طول غلاف می توانند به عنوان متغیرهای پیشگویی کننده برای عملکرد دانه وارد مدل شوند. تجزیه علیت نشان داد که ارتفاع بوته(51/0)، تعداد غلاف در بوته(51/0)، تعداد گره در شاخه(11/0)، تعداد دانه در غلاف(20/0)، وزن100دانه(34/0) و طول غلاف(41/0) اثرات مستقیم مثبت بر عملکرد دانه دارد. در مجموع بایستی به صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد گره در شاخه و طول غلاف برای افزایش عملکرد دانه توجه شود و این صفات می توانند به عنوان شاخص های انتخاب در برنامه های اصلاح باقلا استفاده شوند. تجزیه به مؤلفه های اصلی شش مؤلفه را معرفی کرد که حدود80درصد از تغییرات را توجیه می نمود. توزیع ژنوتیپ ها در فضای نمودار دوبعدی (بای پلات)، وجود تنوع ژنتیکی بالای بین ژنوتیپ ها را از نظر صفات مورد مطالعه نشان داد. در مجموع، می توان اظهار داشت که ژنوتیپ های با عملکرد بالا شامل 9 و 22 می توانند برای بهبود عملکرد دانه باقلا استفاده شوند و سبب افزایش تولید این محصول شوند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 571

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 490 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
نویسندگان: 

صادق زاده اهری داوود

اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    88-99
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    404
  • دانلود: 

    579
چکیده: 

به منظور بررسی تأثیر آبیاری تکمیلی بر برخی صفات زراعی و عملکرد دانه نخود، آزمایشی در قالب کرت های خردشده بر پایه بلوک کامل تصادفی به مدت سه سال زراعی (92-1389) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه انجام شد. تیمارهای آبیاری شامل آبیاری در زمان کاشت، آبیاری در زمان های کاشت و گل دهی، آبیاری در زمان های کاشت، گل دهی و پُرشدن غلاف ها به عنوان کرت های اصلی و چهار ژنوتیپ نخود (آزاد، آرمان، ILC482 و یک توده بومی از منطقه وان ترکیه) به عنوان کرت های فرعی درنظرگرفته شدند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر سال بر تمام صفات مورد مطالعه (تاریخ گل دهی، تاریخ رسیدن، دوره پُرشدن غلاف، ارتفاع بوته، وزن100دانه، عملکرد زیست توده و دانه، شاخص برداشت و شاخص باردهی) از نظر آماری معنی دار بود. اثر زمان آبیاری به جُز وزن100دانه، شاخص برداشت و شاخص باردهی بر تمام صفات معنی دار بود. بین ژنوتیپ های آزمایشی از نظر ارتفاع بوته، وزن100دانه، عملکرد (زیست توده و دانه)، شاخص برداشت و شاخص باردهی تفاوت معنی داری وجود داشت. برهمکنش سال در ژنوتیپ به جُز ارتفاع بوته، زیست توده، شاخص برداشت و شاخص باردهی بر کلیه صفات مورد بررسی معنی دار بود. برهمکنش زمان آبیاری در ژنوتیپ بر عملکرد (زیست توده و دانه) معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه (1064 کیلوگرم در هکتار) متعلق به تیمار سه نوبت آبیاری بود. در بین ژنوتیپ های آزمایشی بیشترین عملکرد دانه (939 کیلوگرم در هکتار) متعلق به ژنوتیپ ILC482 بود. جمع بندی نتایج نشان داد که استفاده از آبیاری تکمیلی در کشت بهاره نخود موجب بهبود اغلب صفات و عملکرد دانه می گردد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 404

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 579 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    100-111
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    453
  • دانلود: 

    499
چکیده: 

گیاه عدس از جمله حبوبات باارزشی محسوب می شود که منبع مناسبی جهت تأمین پروتئین و اسیدهای آمینه می باشد. با توجه به بحران کم آبی و تأثیر آن به عنوان یک عامل محدودکننده در تولید محصولات زراعی از جمله عدس، شناسایی ارقام متحمل با بازده عملکرد مناسب ضروری به نظر می رسد. در شرایط تنش خشکی، سیستم علامت دهنده موجب القای ژن های مشخصی در مقابل اثرات زیان آور و تنش های محیطی می شود. کاتالاز از سری آنزیم های احیاکننده است که از سلول در برابر اثرات سمی پراکسید هیدروژن حمایت می کند. از این رو تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تنش خشکی بر تغییرات فعالیت آنزیم کاتالاز و الگوی بیان ژن CAT در سه رقم عدس (کیمیا، گچساران و L7)، در دو مرحله رویشی و زایشی به صورت گلدانی با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. سطوح تنش خشکی شامل تیمار شاهد (بدون اعمال تنش خشکی)، تنش در مرحلة رویشی و تنش در مرحلة زایشی بود. تأثیر تنش خشکی بر فعالیت آنزیم کاتالاز در هر دو مرحلة رویشی و زایشی معنی دار بود. در هر دو مرحله رشد، فعالیت آنزیم کاتالاز در رقمL7 بیشتر از سایر ارقام بود. بررسی الگوی بیان ژنCAT به روشReal time PCR انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که شرایط تنش منجر به افزایش بیان ژن مورد مطالعه شد؛ با این حال، افزایش بیان در ارقام مختلف متفاوت بود. بیان ژنCAT تحت اثر تنش خشکی در رقمL7 در هر دو مرحله رشد رویشی و زایشی نسبت به دو رقم دیگر افزایش بیشتری نشان داد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 453

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 499 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    112-123
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    1475
  • دانلود: 

    585
چکیده: 

بیماری پوسیدگی و پژمردگی فوزاریومی نخود که به ترتیب توسط گونه های Fusarium solani و Fusarium oxysporum ایجاد می شود. یکی از مهم ترین بیماری های نخود در ایران است. در این پژوهش، امکان افزایش رشد گیاه و کنترل بیماری توسط باکتری های محرک رشد گیاه جداشده از ریزوسفر گیاه نخود مورد بررسی قرار گرفت. از 100جدایه باکتری به دست آمده بر اساس روش هاله بازدارندگی علیه هر دو بیمارگر، 16جدایه انتخاب شدند. بیشترین هاله بازدارندگی مربوط به جدایهB13 با 11میلی متر علیه بیمارگر F. oxysporum بود. سه آزمایش شامل افزایش رشد گیاه در عدم حضور بیمارگرها، مهار پژمردگی فوزاریومی و مهار پوسیدگی فوزاریومی توسط جدایه های منتخب و در شرایط گلخانه انجام شد. در عدم حضور بیمارگرها، جدایهB2 وزن خشک اندام های هوایی را از 08/1 به 69/3 افزایش داد و جدایه های B3 و B4 بهترین جدایه ها در بهبود رشد ریشه بودند. در آزمایش دوم، جدایه هایB2 و B13 بیماری پژمردگی فوزاریومی با عامل F. oxysporum را بیش از 93 درصد کاهش دادند. جدایةB2 در حضور این بیمارگر، میانگین وزن خشک اندام هوایی را 4/4برابر و میانگین وزن خشک ریشه را 4/5برابر افزایش داد. در آزمایش سوم، جدایةB6 بهترین جدایه علیه بیمارگر F. solani بود و شاخص بیماری را بیش از 73 درصد کاهش داد. این جدایه در حضور این بیمارگر، وزن خشک اندام های هوایی را 2/3برابر و وزن خشک ریشه را 9/2برابر افزایش داد. شناسایی مولکولی به روش 16S rDNA نشان داد که جدایه ها ی B2، B3، B6 و B13 به ترتیب متعلق به Bacilus sp.، Achromobacter sp.، Bacillus pumilus و Bulkholderia sp. بودند. در مجموع استفاده از باکتری های ریزوسفری می تواند رهیافتی امیدبخش در مدیریت بیماری های فوزاریومی نخود باشد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 1475

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 585 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    124-133
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    417
  • دانلود: 

    494
چکیده: 

اجرای تکنیک های کم آبیاری به منظور بهره وری بیشتر از منابع آب راهکاری علمی به شمار می رود. لذا این آزمایش به منظور بررسی تأثیر پلیمر سوپرجاذب در شرایط کم آبیاری به روش جویچه ای یک درمیان بر صفات کمّی و کیفی لوبیا چشم بلبلی به صورت کرت های نواری در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. عامل اول در سه سطح شامل آبیاری کامل جوی و پشته ها (شاهد)، آبیاری یک درمیان جوی و پشته ها به صورت ثابت و آبیاری یک درمیان جوی و پشته ها به صورت متغیر بود. عامل دوم شامل سه سطح پلیمر سوپرجاذب به صورت عدم مصرف سوپرجاذب (شاهد)، 75 کیلوگرم در هکتار و 150 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که تفاوت بین سطوح مختلف آبیاری از نظر تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن100دانه، درصد پروتئین، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. تأثیر سطوح مختلف سوپرجاذب در تمامی صفات مورد آزمایش در سطح احتمال یک درصد و بر پروتئین دانه در سطح پنج درصد معنی دار بود. اثر متقابل بین سطوح مختلف آبیاری و سوپرجاذب بر تعداد غلاف در بوته و شاخص برداشت در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه درشرایط آبیاری کامل جوی و پشته ها و مصرف 150 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب به ترتیب با 4/2853 و 5/2314 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری یک درمیان جوی و پشته ها به صورت ثابت و عدم مصرف سوپرجاذب به ترتیب با 2/1108 و 2/1453کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بیشترین درصد پروتئین در شرایط آبیاری یک درمیان جوی و پشته ها به صورت ثابت و عدم کاربرد سوپرجاذب به ترتیب با 19/28 و 58/27 درصد و کمترین درصد پروتئین در شرایط آبیاری کامل جوی و پشته ها و مصرف 150 کیلوگرم در هکتار سوپرجاذب به ترتیب با 57/22 و 08/24 درصد مشاهده شد. نتایج کلی آزمایش نشان داد که تأثیر مصرف سوپرجاذب در شرایط آبیاری کامل با افزایش مؤلفه های تولیدی و در شرایط کم آبیاری با کم کردن اثرات کمبود آب و بهبود آسیب های ناشی از آن توانست در جهت افزایش عملکرد کمی مؤثر واقع شود. این در حالی بود که با مصرف سوپرجاذب، عملکرد کیفی کاهش یافت.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 417

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 494 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    134-151
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    440
  • دانلود: 

    510
چکیده: 

به منظور بررسی اثر باکتری های محرک رشد، مایکوریزا و مقادیر مختلف فسفر کودی بر عملکرد و اجزای عملکرد ماش (Vigna radiata L. )، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان در دو سال زراعی 95-1396 و 96-1397 انجام شد. فاکتور های آزمایش شامل کود فسفره در سه سطح (عدم مصرف، 150 کیلو گرم و 225 کیلو گرم در هکتار) و ترکیب های مختلف باکتری های محرک رشد و قارچ مایکوریزا در هشت سطح (شاهد، باکتری آزوسپیریلوم لیپوفرم، باکتری سودوموناس فلورسنس، قارچ گلوموس موسه آ، ترکیب آزوسپریلیوم و سودوموناس، آزوسپریلیوم و قارچ، سودوموناس و قارچ و ترکیب هر سه فاکتور) بودند. نتایج تجزیه مرکب در مورد اثر سال، کود فسفر و کود زیستی نشان دهندة تأثیر معنی دار روی عملکرد و اجزای عملکرد، ارتفاع گیاه، طول غلاف و پروتئین دانه بود. نتایج مقایسه میانگین داده ها در سال اول نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (226 گرم در مترمربع) در تیمار تلقیح با باکتری آزوسپیریلوم و قارچ مایکوریزا در سطح مصرف 225 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر به دست آمد که نسبت به شاهد 6/29 درصد افزایش داشت. در سال دوم آزمایش نیز بیشترین عملکرد دانه (216 گرم در مترمربع) با افزایش7/38 درصد نسبت به شاهد در تیمار تلقیح با باکتری آزوسپیریلوم و سودوموناس و قارچ مایکوریزا در سطح مصرف 225 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین وزن1000دانه (91/52 گرم) و بیشترین تعداد دانه (52/8عدد در غلاف) در تیمار 225 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین وزن 1000 دانه (52. 91 گرم) و بیشترین تعداد دانه (8. 52 عدد در غلاف) در تیمار 225 کیلوگرم در هکتار کود شیمیایی فسفر به دست آمد. نتایج کلی این آزمایش نشان دهنده مفید بودن باکتری آزوسپیریلوم و قارچ مایکوریزا در زراعت ماش جهت کاهش استفاده از کود شیمیایی فسفر است.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 440

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 510 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    152-162
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    382
  • دانلود: 

    100
چکیده: 

تاکنون مطالعات اندکی در زمینه بررسی و خالص سازی توده های بومی عدس در کشور صورت گرفته است. این مطالعه به منظور ارزیابی مقدماتی در توده بومی عدس دیم منطقه کوهین قزوین و طی دو سال زراعی 91-1389 اجرا شد. در بهار سال های 1389 و 1390 نسبت به کاشت بذر120تک بوته انتخابی از توده بومی در شرایط مزرعه ای(دیم) اقدام شد. هشت صفت زراعی شامل تاریخ گلدهی، تاریخ رسیدن، طول دوره پُرشدن دانه، ارتفاع بوته، وزن100دانه، عملکرد دانه، عملکرد زیست توده و شاخص برداشت یادداشت برداری و بررسی شدند. نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین ژنوتیپ های آزمایشی برای همه صفات به جز عملکرد زیست توده و شاخص برداشت بود. میزان تنوع در بین لاین ها با استفاده از آماره هایی نظیر حداقل، حداکثر، میانگین، دامنه و ضریب تغییرات فنوتیپی برآورد شد. نتایج نشان داد که کمترین و بیشترین تنوع در بین صفات مورد بررسی به ترتیب متعلق به تاریخ رسیدن و عملکرد دانه بود. نتایج تجزیه خوشه ای به روشWard ژنوتیپ های موردمطالعه را در شش گروه قرار داد. جمع بندی نتایج نشان داد که تنوع مطلوبی در توده بومی عدس کوهین وجود دارد و از آن می توان به عنوان منبع باارزشی در برنامه های اصلاحی عدس در مناطق دیم کشور استفاده کرد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 382

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 100 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    163-175
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    416
  • دانلود: 

    509
چکیده: 

به منظور بررسی تأثیر تنش کم آبی از اوایل گلدهی و رشد زایشی بر تغییرات عملکرد و اجزای آن در پنج رقم نخود زراعی، آزمایشی به صورت کرت های خردشده، در قالب طرح پایة بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعة تحقیقاتی دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. فاکتور اصلی رژیم رطوبتی با سه سطح شامل اعمال تنش کم آبی از ابتدای گلدهی تا رسیدگی، اعمال تنش کم آبی از ابتدای غلافدهی تا رسیدگی، و آبیاری مطلوب، و فاکتور فرعی شامل پنج رقم نخود به اسامی آرمان، آزاد، بیونیج، هاشم و ILC482 بودند. نتایج نشان داد تنش کم آبی در هر دو سطح، موجب کاهش معنی دار عملکرد دانه، زیست توده، شاخص برداشت، وزن100دانه، تعداد دانه در بوته و غلاف و تعداد غلاف در بوته شد. اعمال تنش کم آبی از ابتدای گلدهی، موجب کاهش شدیدتر عملکرد دانه در مقایسه با تیمار تنش کم آبی از ابتدای غلافدهی شد. با اعمال تنش کم آبی از ابتدای گلدهی، عملکرد دانه در حدود 51 درصد و عملکرد زیست توده در حدود 36 درصد کاهش یافت. در شرایط کنترل رطوبتی، بیشترین عملکرد دانه و زیست توده مربوط به رقم آرمان به ترتیب با 1355 و 3126 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین عملکرد دانه و زیست توده در شرایط اعمال تنش کم آبی از ابتدای غلافدهی، در رقم های آزاد و بیونیج به ترتیب با 1035 و 2570 کیلوگرم در هکتار و در شرایط تنش کم آبی از ابتدای گلدهی، دررقمILC482 به ترتیب با 715 و 2000 کیلوگرم در هکتار دیده شد. همچنین رابطة بین عملکرد دانه با صفات عملکرد زیست توده، شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در بوته مثبت و معنی دار بود. با توجه به نتایج به دست آمده، رقم های آزاد، بیونیج و ILC482 در هر دو سطح تنش رطوبتی عملکرد مناسب تری از خود نشان دادند و احتمالاً کاشت آن ها در چنین شرایطی با ریسک کمتری همراه است

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 416

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 509 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    176-186
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    451
  • دانلود: 

    481
چکیده: 

با توجه به رشد روزافزون جمعیت و محدودیت منابع پروتئین حیوانی، اهمیت منابع پروتئین گیاهی خصوصاً حبوبات، ازجمله عدس در تأمین پروتئین موردنیاز انسان و نقش آن در تنظیم جیره غذایی ضروری به نظر می رسد. پرایمینگ بذر یک روش ساده قبل از جوانه زنی برای بهبود سبز شدن و کاهش اثرات عوامل تنش زا می باشد. به منظور تعیین مناسب ترین تیمار پرایمینگ و زمان آن بر خصوصیات جوانه زنی بذر و گیاه چه عدس (Lens culinaris Medic. ) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی تنش های محیطی پژوهشکده علوم گیاهی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا گردید. تیمارها شامل دو ژنوتیپ عدس (رباط و کالپوش)، شش سطح پرایمینگ ]شاهد (عدم پرایمینگ)، اسید جیبرلیک (C19H22O6) 100میلی گرم در لیتر، نیترات پتاسیم (KNO3) 500میلی گرم در لیتر، سولفات روی (ZnSO4) 100میلی گرم در لیتر، محلول آبنوش بذر دایان چهار میلی لیتر در یک لیتر آب و هیدروپرایمینگ[ و مدت پرایمینگ (7 و 16 ساعت) بودند. درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، بنیه بذر بر مبنای وزن خشک گیاهچه و طول گیاهچه، طول ریشه چه، طول ساقه چه، طول گیاهچه، وزن خشک ریشه چه، وزن خشک ساقه چه و وزن خشک گیاهچه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که ژنوتیپ رباط در تمامی صفات به جُز وزن خشک ریشه چه و گیاهچه برتری معنی داری نسبت به ژنوتیپ کالپوش داشت. همچنین بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی در تیمار شاهد (عدم پرایمینگ) مشاهده شد، اما تفاوت معنی داری با تیمار پرایمینگ سولفات روی نداشت. نتایج حاصل از اثر ساده مدت پرایمینگ نشان داد که مدت زمان هفت ساعت پرایمینگ تأثیر بیشتری در مقایسه با مدت زمان 16 ساعت روی صفات ارزیابی شده داشته است. می توان نتیجه گرفت که بذر ژنوتیپ رباط از بنیه و وضعیت بهتری نسبت به ژنوتیپ کالپوش برخوردار بود و به طورکلی می توان بیان کرد که صفات تعداد کل بذور جوانه زده، سرعت جوانه زنی، درصد جوانه زنی، طول ریشه چه، طول ساقه چه، طول گیاهچه و بنیه بذر در ژنوتیپ رباط و صفات وزن خشک ریشه چه، وزن خشک ساقه چه و وزن خشک گیاهچه در ژنوتیپ کالپوش برتر بودند.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 451

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 481 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0
اطلاعات دوره: 
  • سال: 

    1399
  • دوره: 

    11
  • شماره: 

    1
  • صفحات: 

    187-197
تعامل: 
  • استنادات: 

    0
  • بازدید: 

    373
  • دانلود: 

    138
چکیده: 

به منظور بررسی تأثیر اسپرمیدین بر برخی صفات کمی و کیفی نخود در شرایط فاریاب، مطالعه ای در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در سال1395 انجام شد. آزمایش به صورت کرت های خُردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. عوامل آزمایش شامل رژیم آبیاری در سه سطح (دور آبیاری هفت روز (شاهد)، دور آبیاری 10 روز و دور آبیاری 13روز) و محلول پاشی برگی اسپرمیدین در سه سطح (شاهد، محلول پاشی با غلظت 3/0 میلی مولار و محلول پاشی با غلظت 6/0میلی مولار) بود. نتایج نشان داد که درشرایط استفاده از غلظت 3/0میلی مولار اسپرمیدین، فعالیت آنزیم کاتالاز 48درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. در غلظت 6/0 میلی مولار اسپرمیدین، تغییر معنی داری در فعالیت این آنزیم وجود نداشت. در دور آبیاری 13 روز، غلظت های 3/0 و 6/0 میلی-مولار اسپرمیدین باعث شد که فعالیت آنزیم گوایکول پراکسیداز به ترتیب 38درصد و 67درصد کاهش یابد و در مقابل، محتوای نسبی کلروفیل برگ به ترتیب 12درصد و 24درصد افزایش نشان دهد. این افزایش در صفات تعداد غلاف در بوته (به ترتیب 23درصد و 31درصد)، زیست توده (23درصد و 44درصد)، عملکرد دانه (20درصد و 34درصد) و پروتئین دانه (3درصد و 6درصد) نیز مشاهده شد. اسپرمیدین 6/0 میلی مولار به عنوان بهترین سطح تیمار برای شرایط وجود و عدم وجود تنش خشکی شناخته شد.

آمار یکساله:   مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resources

بازدید 373

مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesدانلود 138 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesاستناد 0 مرکز اطلاعات علمی Scientific Information Database (SID) - Trusted Source for Research and Academic Resourcesمرجع 0