با توجه به تحولات صورت گرفته در قرون اخیر، تغییرات فراوانی در نما و عناصر آن به وجود آمده که موجب آشفتگی در سیمای بصری ساختمان ها شده است. این در حالی است که در طول تاریخ تا اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول، سبک های معماری ادامه دهنده و تکمیل کننده سبک های پیشین بوده اند. در اواخر قاجار این روند تکمیلی و تدریجی گسسته شده و ساختار نماهای این دوران و پس از آن از ویژگی های دیگری برخوردار می باشد؛ این پژوهش به دنبال مقایسه تطبیقی نماهای سه شیوه دوره قاجار با اصول معماری اسلامی است. روش انجام تحقیق به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) و نوع پژوهش تفسیری– تاریخی و پیمایشی است. ابزار جمع آوری داده ها، مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهدات میدانی است. به همین منظور به بررسی نمای سبک ها و شیوه-های هر دوره و مقایسه معیارها و شاخص های ساختار کالبدی معماری اسلامی در نماهای شهری و واحدهای عملکردی در دو ساحت کتابخانه ای و میدانی پرداخته می شود. بعد از دستیابی به چارچوب نظری در این خصوص، هفت شاخصه هندسه، تناسبات، تقارن، هماهنگی، سلسله مراتب، نظم و ریتم و وحدت در کثرت به عنوان شاخصه های معماری اسلامی به دست آمدند. در ادامه به صورت تصادفی ساده از هر سه شیوه در دوره قاجار، 3 بنا انتخاب و به صورت گرافیکی شاخصه های معماری اسلامی در آن ها پیاده شد؛ سپس به منظور انتخاب شاخصه های حائزاهمیت در هر دوره، 42 نفر از دانشجویان و 9 نفر از اساتید معماری و شهرسازی، پرسشنامه پژوهشگرساخته را تکمیل کردند. توجه به شاخصه های دارای اهمیت در هر بنا، گویای آن است که تغییر کالبدی معماری، با توجه به ساختار فکری معماری دوران خود، قابل تفسیر می باشد؛ و صرفاً تغییر فیزیکی نمی تواند در نهایت به تغییر ساختاری سبکی بینجامد.