«جامعه ی به سامان ایرانی» در همپوشانی با «جامعه مدنی» از صافی اصالت های مذهبی، فرهنگی و قومی گذشته و تامین کننده مدارا و مروت برای تامین آسایش و رفاه شهروندان است. جامعه به سامان، تحت تاثیر جدی دو مولفه ی قانون اساسی و دولت قانون مدار برآمده از آن است. ترجیح یکی از مضامین «جامعه مدنی» یا «مدینه فاضله» که اولی ناظر بر علوم جدید و الگوی غربی و دومی ناظر بر آموزه های دینی اسلام است ناشی از محتوای قانون اساسی و چالش ده ها ساله جامعه کنونی ایران است. بدیهی است که ضمن ارایه تعریف و تبیین حدود هر کدام از معانی فوق و تحلیل آرای اختلافی به بررسی مضمون و نقد آرمان هر یک برای تامین رواداری و عقلانیت دینی و خرد جمعی پرداخته شده است. همچنین در این مقاله سعی شده است ضمن واکاوی خاستگاه های فکری جامعه آرمانی اسلامی و بررسی جامعه مدنی مطلوب غربی و نمایاندن اقتضایات و ویژگی های جامعه کنونی ایران؛ چالش های نیل به وضعیت مطلوب و «جامعه به سامان» شناسایی شوند. برای تامین این اهداف ضمن مطالعه منابع کتابخانه ای به آرای اندیشمندان و ایدیولوگ های حوزه ها و نحله های مختلف فکری پرداخته شده و ضمن تطبیق، تحلیل گردیده اند.