ساختار حکومت ها در منطقه غرب آسیا که بخشی از گستره تمدنی جهان اسلام به شمار می آید، با چالش های اساسی در زمینه حکمرانی مواجه است و به دلیل تفاوت و اختلاف ماهوی اندیشه سیاسی اسلام با اندیشه سیاسی اومانیستی غرب، کشورهای اسلامی روندهای مناسبی را برای حکمرانی منطقه ای اتخاد نمی کنند. در این میان منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز از این شرایط مسثنی نیستند. به طور مثال در سال های منتهی به سال 2020 میلادی، منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا متأثر از برخی عوامل ژئوپلیتیکی مثل تلاش برخی کشورهای عربی برای شکل دهی به یک ائتلاف نظامی عربی آبستن تحولات فراوانی شد. ائتلاف نظامی عربی مورد اشاره که متأثر از زمینه های ژئوپلیتیکی در منطقه طرح ریزی و دنبال می شود را می توان با نگاهی بر جایگاه مولفه های سه گانه ملت، ملیت و هویت در اسلام مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد؛ روندی که متأثر از تحولات دنیای مدرن در پیش گرفته شده و نسبت به گذشته تاریخ دنیای اسلام و مفاهیم بنیادین این دین بی توجه است. پژوهش حاضر بر این باور است که اگرچه مفاهیم موجود در اندیشه سیاسی اسلام و تعالیم دینی آن، فرصت های ایده آلی را برای تولید و حفظ امنیت فراهم کرده است، اما تأثیرپذیری شدید دنیای اسلام از اندیشه های سیاسی غرب فرصت اتخاذ چنین تصمیم هایی را نمی دهد و وضعیت امنیتی منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا را از ثبات و امنیت دائمی محروم کرده است.