تحقیق حاضر به بررسی رابطه راهبردهای یادگیری زبان دوم و فراگیری زبان عربی پرداخته و نقش رشته تحصیلی و جنسیت را در کاربرد این راهبردها مشخص نموده است. به این منظور، نخست از حدود 900 نفر از دانشجویان کارشناسی (ورودی 84-82) رشته های فلسفه و زبان و ادبیات عربی دانشگاههای تهران، الزهرا علامه طباطبایی، شاهد و امام صادق، تعداد 285 نفر به طور تصادفی برای پاسخ دادن به پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان دوم انتخاب شدند؛ سپس نمره خام کنکور زبان عربی و نمره دانشگاهی آنها (در دروس مکالمه و قرائت متون عربی)، استخراج و ضریب همبستگی آن با نمره پرسشنامه مقایسه گردید. این مقایسه نشان داد که بین راهبردهای یادگیری و توان بالقوه یادگیری زبان عربی همبستگی وجود دارد.برای اثبات پایایی پرسشنامه راهبردها، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید (a=0.73). آزمون t برای مقایسه میانگین نمره راهبردهای دانشجویان دختر و پسر و نیز مقایسه میانگین نمره آنها در دو رشته نشان داد که رابطه میان جنس و رشته تحصیلی نیز با راهبردهای یادگیری زبان، معنادار است (p≤0.05).