در میان انبوه تحقیقاتی که در زمینه گزارش گری مالی و رویه های حسابداری در جوامع مختلف انجام شده اند، دسته ای از تحقیقات وجود دارند که به ارائه چارچوب و مدل هایی جهت بررسی تاثیر فرهنگ بر حسابداری پرداخته اند. مک کینون با الهام از تئوری سیستم های اجتماعی و تحقیق اسمیت 1973 و 1976 در رابطه با روند تاریخی تغییر و تکامل حسابداری، مدلی تئوریک جهت بررسی توسعه تاریخی سیستم حسابداری در کشور ژاپن مطرح کرد (Mc kinnon, 1986) دو سال بعد، گری با تلفیق ارزش های فرهنگی مطرح شده توسط هوفستد و تعیین چهار بعد ارزشی حسابداری،مدلی را برای بررسی تاثیر فرهنگ بر سیستم های حسابداری ارائه داد که شدیدا مورد استقبال محققان قرار گرفت (Gray, 1988)هم اکنون نیز با گذشت نزدیک به پانزده سال از ارائه این مدل، هنوز از آن به عنوان الگویی برتر برای انجام تحقیقات در سطح بین المللی استفاده می شود. مدل گری Gray در حقیقت بسط مدل هوفستد در رابطه با الگوهای فرهنگی می باشد که در آن ارزش ها و عملکردهای حسابداری به عنوان یک زیر مجموعه به ارزش های اجتماعی و پیامدهای نهادی اضافه شده اند. گری معتقد است چون ارزش های حسابداری زیر مجموعه ای از ارزش های اجتماعی هستند، بنابراین می توان آنها را به مانند ماکتی از ارزش ها وسیعتر اجتماعی دانست که ابعادشان در گزارشات مالی و استانداردهای حسابداری نمایان می شود. به عبارت دیگر، مدل گری رابطه علی بین ارزش های فرهنگی و عملکردهای حسابداری را نشان می دهد. هدف پژوهش حاضر نیز در واقع آزمون مدل گری و بررسی روابط تئوریک مطرح شده در این مدل و در رابطه با نحوه ارتباط ابعاد فرهنگی با ارزش های حسابداری در کشور ایران است. برای آزمون این مدل از روش لیزرل Lisrel استفاده شده است. دلیل انتخاب این روش نیز آن است که لیزرل امکان استفاده از چندین متغیر مشاهده پذیر را به عنوان معرف های یک متغیر نهفته فراهم می آورد و این موضوع اندازه گیری متغیرهای نهفته را موثرتر می سازد. تحلیل های آماری صورت گرفته در این پژوهش مبین پایین بودن قدرت توضیحی مدل گری در کشور ایران میباشد که دلیل آن نیز شاید بدین خاطر باشد که حسابداری در ایران به طور تدریجی و در نتیجه نیازهای جامعه تکامل نیافته است و در واقع روش ها و رویه های حسابداری مورد استفاده در این کشور عاریه گرفته از روش ها و رویه هایی است که در کشورهای توسعه یافته دنیا ابداع و اجرا شده اند