زمینه و هدف: دستور عدم انجام عملیات احیاء در مواردی صادر می گردد که بیمار علی رغم دریافت درمان های لازم دچار ایست قلبی تنفسی شده و بر اساس تشخیص پزشک، درخواست قبلی بیمار و یا درخواست بستگان عملیات احیاء بخصوص در مواردی که پیش آگهی خوبی برای درمان وجود نداشته باشد، انجام نمی گیرد. در حال حاضر دستورالعمل و مجوز رسمی برای صدور دستور عدم انجام عملیات احیاء در مراکز درمانی کشور وجود ندارد و به نظر می رسد این دستور به صورت غیررسمی و سلیقه ای انتخاب می شود. در این مطالعه وضعیت موجود و متغیرهایی که از نظر پزشکان اهمیت بیشتری دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.روش بررسی: پرسشنامه ای بی نام در رابطه با صدور دستور عدم انجام احیاء به پزشکان متخصص هوشبری و طب اورژانس بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران ارایه گردید که 62% پزشکان به آن پاسخ دادند. یافته ها به کمک نرم افزار SPSS ویرایش 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: در مجموع 71 پزشک به سوالات پاسخ دادند. بر این اساس صدور دستور عدم احیاء در غالب موارد (%61.4) به صورت غیررسمی و شفاهی صادر می شود. وجود بیماری های ناتوان کننده زمینه ای، وضعیت نامناسب قلبی پیش از ایست قلبی اخیر، پیش آگهی نامناسب برای بیماری زمینه ای و آسیستول بیش از 20 دقیقه از متغیرهای اصلی و موثر در صدور دستور عدم احیاء می باشند.نتیجه گیری: این مطالعه حاکی از شیوع بی ضابطه صدور دستور عدم انجام عملیات احیاء در بیمارستان ها می باشد. با توجه به این که در حال حاضر در کشور معیار مشخصی برای این انتخاب وجود ندارد، لازم است دستورالعمل استاندارد شده ای با استفاده از نظرات فقها و متخصصان مربوطه تعریف شود.