«ایران اسلامی»، به معنی خاصی که در این مقاله آمده، می تواند بانی تحول در جامعه شناسی از «حیث موضوعی» و در علوم انسانی از «حیث معرفتی» باشد. تحول موضوعی در جامعه شناسی، ناظر به حوزه هایی نظیر جامعه شناسی انقلاب، جامعه شناسی دین، جامعه شناسی توسعه، جامعه شناسی سیاسی و مسائل و آسیب های اجتماعی است. اما تحول معرفتی در علوم انسانی به موضع و راه حلی برمی گردد که در قبال معضل «بی طرفی در معرفت» اتخاذ خواهد کرد و همچنین به راهکار فرازآمدن بر «انگاره غالب» به طوری که خود دچار محدودیت های انگاره ای نگردد. این تحول همچنین از «غایات» احتمالا متفاوتی که برای کسب معرفت دارد و از جهت گیری های معرفتی نهفته در «ذخایر اندیشه ای» مسلمانان تاثیر خواهد پذیرفت.