مکتب شیراز به دلایل بسیاری قابل اهتمام و پژوهش است. این مکتب هم حلقه پیوند مکتب مراغه – به تعبیر برخی مکتب تبریز – و مکتب اصفهان است و هم احیاکننده سنت اشراقی و هویت ایرانی – اسلامی. برخلاف باور بسیاری از مستشرقان که ابن رشد را پایان حیات فلسفه اسلامی می پندارند، مکتب شیراز توانست سنت فلسفی را استمرار بخشیده و فیلسوفان برجسته ای را در حیات عقلی ایران عرضه نماید.یکی از ویژگیهای برجسته که کمتر مورد تحقیق و مطالعه واقع شده است، گرایشهای اشراقی فیلسوفان مهمی چون جلال الدین دوانی و غیاث الدین دشتکی است. هر دو فیلسوف نسبت به کتاب پراهمیت هیاکل النور واکنش نشان داده و با دو رویکرد مختلف بر آن شرح نوشتند. این اثر یکی از نوشته های مهم سهروردی در سنت ایرانی – اشراقی است که وی را با دیدگاه شیعی – اسماعیلی پیوند می دهد. در دوران انحطاط پس از سده ششم، علامه دوانی و خانواده دشتکی به این اثر به مثابه احیاکننده هویت و فکر ایرانی – اشراقی توجه نشان داده و آرا مهم سهروردی در سه حوزه تفکر اشراقی، نظریه امامت و هویت ایرانی را بسط دادند.این نوشتار درصدد مطالعه اثر هیاکل النور سهروردی و شرح آن توسط علامه دوانی است.