فناوری نساجی (علوم و تکنولوژی نساجی)
سال:1388 | دوره:5 | شماره:1 |تعداد مقالات:10

در این مطالعه سعی شده تا کارآیی هوش مصنوعی در تخمین مقاومت خمشی پارچه با در اختیار داشتن فاکتورهای ساختاری آن نظیر قطر نخ پود، درصد جمع شدگی نخ های تار، درصد جمع شدگی نخ های پود، مقدار ضخامت پارچه، تراکم نخ های پود و وزن پارچه مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو در این مطالعه از مدلهای مختلفی همچون شبکه عصبی مصنوعی و شبکه فازی-عصبی و رگرسیون خطی-محلی و رگرسیون خطی-محلی دینامیک جهت برآورد مقاومت خمشی پارچه با در اختیار داشتن فاکتورهای ساختاری استفاده شده است. در این تحقیق ابتدا بهترین ترکیب ورودی با استفاده از الگوریتم ژنتیک و همچنین بهترین اندازه مجموعه آموزش با استفاده از گزینه M-test تعیین گردید. برای این کار از نرم افزار Wingamma استفاده شد. در ادامه کارایی هر یک از مدلها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که مدلهای رگرسیون خطی-محلی و رگرسیون خطی-محلی دینامیک در این مطالعه نتوانسته اند کارآیی خوبی از خود نشان دهند و از بین شبکه های عصبی استفاده شده در این مطالعه شبکه عصبی MLP با یک لایه مخفی بهترین جواب را ارایه کرده است. در کل از بین مدلهای استفاده شده در این مطالعه، مدل ترکیبی فازی-عصبی (ANFIS) بهترین برآورد را از مقاومت خمشی پارچه دارد.

در این تحقیق کیفیت روابط زنجیره تامین که ابعاد آن شامل ارتباطات، همکاری، تعهد، وابستگی، انطباق و اعتماد است به عنوان یکی از فرآیند های اصلی مدیریت زنجیره تامین و متغیر مستقل، مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین رضایت مشتری که یکی از معیار های مهم برای سنجش کیفیت قلمداد می شود به عنوان متغیر وابسته تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه به تعیین رابطه بین این دو متغیر پرداخته شده است. از نظر اجرا، این تحقیق از نوع همبستگی بوده و به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق تامین کنندگان شرکت نساجی مازندران با 30 نمونه می باشد. ابزار اندازه گیری تحقیق پرسش نامه بوده و از طریق آزمون پیرسون رابطه بین دو متغیر مورد بررسی قرار گرفت. یافته هایی که تحقیق به آن اشاره کرده است عبارتند از مدیریت روابط تامین کنندگان در صنعت نساجی که ارتباط مستقیم با رضایت مشتری دارد. نتایج نشان داد بیشترین بعدی که با رضایت مشتری رابطه دارد ارتباطات و کمترین بعد وابستگی می باشد. در انتها مشخص گردید مدیریت زنجیره تامین صنعت نساجی با رضایت مشتری رابطه مستقیم دارد.

پارامترهای هندسی سازه های نساجی در پیش بینی ظاهر سطح پارچه و کارایی عملی آنها بسیار مهم می باشد. شکل سطح مقطع نخ در پارچه های تاری-پودی تاثیر قابل توجهی بر خواص پارچه از جمله خواص سطحی آنها نظیر ناهمواری های سطحی دارد. در این مقاله تاثیر تاب نخ های تار و پود بر شکل سطح مقطع آنها در پارچه های تاری-پودی ساده مورد بررسی قرار گرفته است. تصاویر سطح مقطع نخ ها در پارچه بوسیله دستگاه آزمایشگاهی پروژکتینا و SEM تهیه شد. اندازه گیری ها بر روی شکل سطح مقطع نخ در پارچه نشان داد که شکل سطح مقطع نخ در پارچه ها با تغییرات مقدار تاب تغییر می کند. بطوریکه با افزایش مقدار تاب از صفر به 800 تاب در متر شکل سطح مقطع نیز از حالت عدسی شکل به بیضی و در نهایت تقریبا دایره تغییر می کند. همچنین با کاهش سطح تاب در نخ اندازه قطر بزرگ بیضی افزایش می یابد. در حالیکه با افزایش سطح تاب اندازه قطر کوچک بیضی افزایش می یابد. تغییرات در شکل های سطح مقطع از لحاظ آماری دارای نتایج معنی داری می باشد.

لباس فرم سربازان نظامی به دلیل فواصل طولانی شستشو و عدم رعایت صحیح مسایل بهداشتی به عنوان بستری مناسب برای گسترش عفونت میکروبی، آلرژی و ایجاد بوی نامطبوع به شمار می رود. در این تحقیق با استفاده از تستهای میکروبیولوژی، باکتری های موجود بر روی لباس فرم سربازان نظامی شناسایی شد. اثر ضد میکروبی گرمیتول و آمونیکس به عنوان مشتقات بنزالکونیوم کلراید با غلظت های مختلف بر روی میکروب های شناسایی شده آزمایش و آمونیکس به عنوان اثرگذارترین ماده انتخاب شد. تاثیر آمونیکس بر روی خصوصیات مکانیکی و مورفولوژیکی نخ های مصرفی در ساختار پارچه نیز مورد اندازه گیری قرار گرفت.نتایج آزمایشات حاکی از حضور 5 باکتری مضر بر روی لباس ها بود. زمان ماندگاری و بازدارندگی تکمیل ضد میکروبی صورت گرفته بر روی لباسها تا 262 ساعت گزارش شد. تعداد باکتری های رشد یافته بر روی لباس های تکمیل شده در مقایسه با نمونه های تکمیل نشده به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. ماده ضد میکروبی مصرفی در تکمیل لباس ها نه تنها اثر سوء بر روی خواص مکانیکی آنها نداشت، بلکه مشاهدات از طریق حس لمسی حاکی از بهبود زیر دست و ایجاد نرمی برای پارچه ها را به همراه داشت.

یکی از مشکلات عمده چرم های طبیعی مصرف شده در کفش، رشد باکتری و نهایتا بوی نامطبوع در حین مصرف می باشد. در این مطالعه خاصیت آنتی باکتریالی محلول کلوییدی نانو ذرات نقره در فرایند روغن زنی بر روی چرم گاوی و بزی، با دونوع باکتری نماینده، به نام هایS.Aureus  و E.Coli مورد بررسی قرار گرفته است. آغشته سازی نانو ذرات نقره و روغن روی نمونه های چرم گاوی و بزی کرونا شده و نشده در دو طرف با سه روش کرونا استفاده شد. نتایج به دست آمده حاصل از جذب اتمی و FTIR نشان دهنده وجود ذرات نقره بر روی چرم عمل شده با کرونا نسبت به چرم عمل نشده و آغشته شده به نانو ذرات نقره می باشد. تصاویر SEM نمایانگر ایجاد حفره و در سطح چرم کرونا شده را نشان می دهند. همچنین آزمایشات میکروبی نشان دهنده افزایش خاصیت آنتی باکتریالی در چرم بزی کرونا شده اثر بخشی بهتری نسبت به چرم گاوی کرونا شده بوده است.

در این تحقیق تهیه یک نانو کامپوزیت کند سوز شده از کاپرولاکتام (مونومر پلی آمید 6)، در حضور ذرات رس و آمونیوم پلی فسفات بوسیله پلیمریزاسیون درجا بررسی شد. ریزساختار و میزان پراکندگی نانو ذرات بوسیله آزمون گرهای XRD و TEM آشکار گردید. رفتار سوختن نانو کامپوزیت پلی آمید 6 مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و بهبود قابل توجهی در عملکرد آن در مقابل آتش، بر طبق نتایج آزمون های شاخص اکسیژن محدود (LOI)و UL-94 مشاهده گردید.

در این تحقیق اثر عواملی نظیر زمان فرایند جذب، غلظت رنگینه،pH  محیط و دما بر فرایند جذب رنگینه آبی متیلن روی کانی رسی مونت موریلونیت به منظور شناخت رفتار جذبی این کانی و تعیین ظرفیت جذب آن نسبت به رنگینه آبی متیلن مورد بررسی قرار گرفت. انجام فرایندهای جذب در محیطهایی با 3 pH تا 11 نشان داد که فرایندهای انجام گرفته در محیطهای قلیایی از نقطه نظر میزان جذب این رنگینه کاتیونی موفق تر بوده اند. ایزوترمهای جذب آبی متیلن روی مونت موریلونیت در دمای محیط، 40oCو 60oC انجام گرفت. نتایج نشان داد که میزان جذب با افزایش غلظت رنگینه افزایش یافته و مقدار متوسط جذب تعادلی در حدود 630 میلی گرم به ازای هر گرم جاذب بدست آمده است. همچنین نتایج نشان داد که ظرفیت جذب در این فرایند نسبت به دما حساس نبوده و با افزایش دما تغییر نمی یابد. بررسی اثر زمان جذب نشان داد که فرایند جذب رنگینه آبی متیلن روی مونت موریلونیت واکنشی سریع بوده و در مدت بیست دقیقه فرایند جذب به تعادل رسیده است.

در این مقاله به بررسی اصلاح فرآیند پذیری و خواص پلی اتیلن ترفتالات بازیافتی جهت تولید الیاف پرداخته شده است. در این راستا تحقیقات انجام شده بر روی عوامل موثر بر تشکیل ساختار و خواص نمونه های نانو کامپوزیتی پلی اتیلن ترفتالات بازیافتی تقویت شده با نانو کلی که به روش اختلاط مذاب توسط مخلوط کننده داخلی تهیه شده اند متمرکز گردید. در نهایت این نانوکامپوزیتهای تولید شده بوسیله فرآیند ذوب ریسی به الیاف تبدیل شدند. خصوصیات الیاف نانو کامپوزیتی حاصل از پلی اتیلن ترفتالات بازیافتی بوسیله تکنیکهای تفرق اشعه ایکس (XRD)، کالریمتری (DSC)، میکروسکوپ الکترونی پویشی (SEM) و استحکام سنج مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد پخش مناسب صفحات نانو کلی در ماتریس پلیمری بیشترین تاثیر را بر ارتقا خصوصیات الیاف دارا می باشد. خواص مکانیکی الیاف حاصل بواسطه حضور نانو کلی ارتقا پیدا می کند ولی با این حال چغرمگی الیاف مورد نظر کاهش می یابد. جهت یافتن ارتباطی بین خواص مکانیکی هر نمونه از الیاف نانوکامپوزیتی بازیافتی حاصل و ساختار مولکولی آن به بررسی خواص حرارتی، مورفولوژیکی، ساختاری و مکانیکی پرداخته شد.

با توجه به اهمیت اصلاح سطحی منسوجات توسط روشهای جایگزین بدون استفاده از آب، در این تحقیق سطوح الیاف پشم، پلی استر و نایلون 66 توسط لیزر های مختلف اصلاح شده است. برای الیاف پشم که با لیزر Nd:Yag عمل شده اند خواص جمع شدگی پارچه پشمی، جذب آب، خواص مکانیکی، مرفولوژی سطح توسط میکروسکوپ SEM و اتصالات شیمیایی سطح توسط FTIR/ATR بررسی شد. برای الیاف پلی استر و نایلون که توسط لیزر اگزایمر (Excimer) اصلاح سطحی شده اند، جذب آب، مرفولوژی سطح (میکروسکوپ SEM) و اتصالات شیمیایی سطح (FTIR/ATR) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج SEM حاصل از عمل لیزر بر روی پارچه پشمی نشان داد که با انتخاب مناسب شرایط لیزر، اثرات ضد جمع شدگی مناسب توسط کنده شدن لبه های فلس الیاف پشم در پارچه پشمی بوجود می آید. همچنین نتایج حاصل از اثر لیزر بر روی الیاف نایلون و پلی استر، افزایش جذب آب و اصلاح سطحی را نشان می دهد. سطح الیاف پلی استر و نایلون که توسط لیزر Excimer اصلاح شده اند شکلی متفاوت را نشان دادند، بطوری که باعث شد الیاف پلی استر دارای سطحی با شیار و موج های یکنواخت گردد. تغییرات اتصال شیمیایی بر روی سطح این الیاف نشان داد که گروههای جاذب آب بوسیله اثر لیزر ایجاد شده اند.

در این مقاله، خصوصیات رفتار بازگشت از چروک، استحکام، ازدیاد طول و کار تا حد پارگی پارچه های فاستونی تکمیل شده با استفاده از نانو تیتانیوم دی اکسید مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور 9 نمونه پارچه فاستونی خام که ساختار نخهای پود آن از نظر درصد مخلوط پشم/پلی استر، نمره نخ پود، تراکم پودی و طرح بافت با یکدیگر متفاوت بودند، انتخاب گردیدند. عملیات تکمیلی با استفاده از نانو دی اکسید تیتانیوم 4% به روش پد کردن و در دمای 90 درجه سانتیگراد انجام شد. نتایج حاصل از میکروسکوپ الکترونی نشان داد با افزایش پلی استر در نمونه ها میزان جذب و پخش نانو تیتانیوم دی اکسید در نمونه ها کاهش پیدامی نماید. ولیکن استفاده از نانو تیتانیوم دی اکسید در کلیه نمونه ها باعث بهبود رفتار بازگشت از چروک در دو جهت تار و پود می گردد. در این خصوص پارچه با طرح بافت پاناما بهترین رفتار را از خود نشان داد.نتایج حاصل بیان می کند استحکام کششی در جهت پود وابسته به تراکم پودی بوده و با کاهش تراکم پودی استحکام نمونه تکمیل شده با نانو تیتانیوم دی اکسید کاهش می یابد. نتایج نشان داد که خصوصیات کششی در جهت تار پس از تکمیل بوسیله نانو تیتانیوم دی اکسید نسبت به حالت خام بهبود پیدا می کند.