همانطور که در مقاله پیشین گفته آمد، شاعران حکیم، در اشعار خود، به بیان حکمتهای الهی و انسانی در بلندای زندگانی این جهانی، برای نیکوتر شدن حال آیندگان در طول زمان، کوشیده اند و در مضامین شعر عربی و فارسی مشترکاتی را می نگریم که می رساند این معانی در شرق رواج داشته و پارسی گویان و تازی پردازان حکمت آموز، در هر سرزمینی که بوده اند بدان معانی توجه داشته اند. و شاعرانی چون شیخ ابوالفتح البستی و دقیقی و ابوالطیب المتنبی و موسی الحداد البلخی و افصح المتکلمین سعدی شیرازی، زبان به سحر حلال گشوده اند و بر جلوه آن حقائق فزوده اند که ان من الشعر لحکمه و ان من البیان لسحرا نگارنده نیز به ترجمه و شرح و تحلیل منثور و منظوم این حکمتها پرداخته است تا کواکب آن معانی زیبا در آسمان دلها فروزانتر گردد. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.