مجله ایرانی علوم و تکنولوژی-ب
سال:1387 | دوره:32 | شماره:ب-3 |تعداد مقالات:9

در این مقاله، ساختاری جدید برای برطرف کردن برخی از مشکلات موجود در مولدهای شار محوری آهنربایی با آهنرباهای چسبانده شده بر روی سطوح روتورها، ارایه شده است. در ساختار جدید توسط یک نگهدارنده غیر فرومغناطیسی، بر نیروی گریز از مرکز وارد بر آهنرباها، غلبه شده است. از این رو، امکان دستیابی به سرعت چرخش بالاتر و توان خروجی بیشتر، میسر گردیده است. طرح جدید، طراحی کم هزینه و با ساختاری ساده، می باشد. از این رو، انتظار آن می رود که با توسعه و تکامل ساختار مطرح شده، امکان ساخت مولدهای شار محوری آهنربایی سرعت بالا با هزینه پایین، میسر شود.

محاسبه توزیع و ضریب تقسیم جریان اتصال فاز به زمین در سیستم های قدرت به منظور طراحی ایمن سیستم های زمین پست های فشار قوی امری ضروری است. لذا برای محاسبه پارامترهای مذکور، بایستی کلیه مسیرهای موازی با سیستم زمین پست مورد نظر که جریان اتصال فاز به زمین می تواند از طریق آنها جاری شود مدلسازی و لحاظ گردند.در این مقاله روشی جدید، ساده و دقیق برای تعیین ضریب تقسیم جریان اتصال زمین ارایه شده است. روش ارایه شده قادر است تاثیر مقاومت زمین پست های مجاور، مقاومت های متفاوت پای دکلهای خطوط انتقال همسان و غیر همسان، سیستم های زمین متعدد، خطوط انتقال موازی و همچنین خطوط با اسپنهای متفاوت را در محاسبات در نظر بگیرد. علاوه بر این الگوریتم ارایه شده می تواند توزیع جریان اتصال زمین را به هنگام وقوع آن بر روی دکلهای خطوط انتقال محاسبه نماید. صحت روش ارایه شده در حالات مختلف با سایر روشها مقایسه و به اثبات رسیده است.

در این مقاله تکنیک پیشنهادی انالیز سلامتی سیستم Bellinton [2, 4, 5] برای انتخاب متناوب افزایش ارزش HVDC که بر پایه ارزش می باشد مورد مطالعه قرار گرفته شده است. با این تکنیک میتوان پیشنهادات متناوب افزایش ارزش سیستمهای مختلف HDVC موجود را تنظیم نمود. حالات و کیفیت سلامتی سیستم بر اساس سه حالت دسته بندی شده است. این حالات شامل:(1)    سالم بودن سیستم،(2)    سلامتی مرزی و حاشیه ای سیستم (سالم بودن سیستم در حالت موجود و بخطر افتادن و ناامنی احتمالی آن در مراحل بعدی)،(3)    ناامن بودن سیستم،می باشد. در این مقاله شاخصهای قابلیت اطمینان برای بهسازی سلامتی سیستمهای انتقال HVDC محاسبه شده است. این شاخصها سپس با در نظر گرفتن مدت زمان قطع برق ژنراتورها دوباره محاسبه شده اند. در پایان دسته بندی انتخاب متناوب افزایش ارزش HVDC بر اساس قابلیت اطمینان و هزینه صورت گرفته است.

تجدید ساختار شبکه های قدرت که در دهه های اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته، مبحث جدیدی تحت عنوان "دسترسی آزاد به شبکه" را بدنبال داشته است. شبکه های انتقال نیرو بایستی به گونه ای برنامه ریزی و توسعه یابند که امکان انتقال بدون محدودیت انرژی برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان وجود داشته باشد.از سوی دیگر افزایش تقاضا و روند روبه رشد آن، نیاز به برنامه ریزی مناسب و بهینه توسعه شبکه های انتقال نیرو را به عنوان یکی از مسایل کلیدی شبکه های قدرت پبش روی برنامه ریزان قرار داده است. تاکنون تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام پذیرفته است که این مقاله نیز از جمله این بررسی هاست و در آن با ترکیبی از روش کلاسیک "دسترسی به مقصد" و "الگوریتم ژنتیک حقیقی" سعی شده است که مساله چند هدفه توسعه شبکه های انتقال نیرو بررسی و حل گردد. دو هدف اصلی این مدل برنامه ریزی، کاهش هزینه سرمایه گذاری و کاهش بار تامین نشده است. جهت ارزیابی و اعتبار سنجی روش از دو مدل استاندارد "گارور" و "شبکه 24 باس IEEE" استفاده شده است که نتایج آن مطلوب می باشد.

با وجود اینکه سالهاست دانشمندان و مهندسین با مساله بهینه سازی توابع گسسته روبرو بوده اند، اما تا کنون هیچ روش تحلیلی جامعی برای حل مسایل بهینه سازی گسسته چند بعدی ارایه نشده است. تمامی روشهایی که تاکنون گزارش شده اند به صورت الگوریتم هستند. در مسایل بهینه سازی گسسته یک بعدی نیز تا کنون هیچ روش تحلیلی که بتواند تمام ماکزیمم ها و مینیموم های نسبی یک تابع گسسته را بیابد ارایه نشده است. در این مقاله برای اولین بار یک روش تحلیلی جامع برای حل مسایل بهینه سازی گسسته چند بعدی و دارای چند مینیموم و ماکزیمم ارایه گردیده است. در اینجا ابتدا به معرفی روش و اثبات ریاضی آن پرداخته و سپس اعتبار آن را با چند مثال و شبیه سازی کامپیوتری نشان خواهیم داد.

کاربرد مفهوم معادل شبکه برای نمایش سیستم خارجی در تحلیل گذراهای سیستم قدرت به خوبی شناخته شده است. اما بهرحال، مورد چالش برانگیز در استفاده از یک معادل، تقریب زده شده با یک تابع گویا، تضمین پسیو بودن مدل مربوطه می باشد. در این رابطه، تکنیکهای ویژه ای برای تامین پسیوبودن مدل معادل از طریق یک روش post processing که تاثیراتش را روی مشخصات مدل اصلی مینیمم می کند، مورد نیاز است. در این مقاله، پسیوبودن ابتدا بوسیله تبیین مساله در ترمهایی از یک مساله اپتیمم سازی Convex که حل بهینه تام را تضمین می کند، اعمال می گردد. مساله اپتیمم سازی Convex بطور موثری بوسیله روشهای عددی interior-point که اخیرا توسعه داده شده، حل می گردد. این اعمال پسیو بودن نیز تام بوده، بدین معنی که اعمال پسیو بودن در یک ناحیه منجر به تخطی از پسیو بودن در نواحی دیگر نمی گردد.

مقاله حاضر روشی جدید مبتنی بر ارتباط دیداری با کامپیوتر را ارایه می نماید. در این روش ضمن آنالیز صحنه، اشیای موجود در آن شناسایی و رهگیری و نیز حرکات دست کاربر تشخیص داده شده و گروهبندی میشوند. مراحل مذکور در طراحی و ایجاد یک سامانه محاوره ای پر سرعت به کار گرفته شده و تشریح شده اند. نگرشی جدید برای انتخاب حرکات دست مناسب، که میتواند در محیط های کاربردی دیگری نیز مورد استفاده قرار گیرد، توضیح داده شده است. به منظور کاهش هزینه های ساخت از دوربین های ارزان قیمت و نیز اشیایی که به سهولت در دسترس میباشند استفاده شده تا امکان بهره گیری از سامانه پیشنهادی در کاربردهای عمومی و برنامه های چند رسانه ای خانگی نیز فراهم آید. گروهبندی حرکات دسته با تکیه بر توابع تصمیم گیری سریع و تعیین جهت ابزار جهتنما با به کارگیری روشی مدل- مبنا انجام شده است. به منظور ارزیابی سیستم پیشنهادی ملاکهای کارآیی متنوعی بر روی مجموعه داده های آزمایشی گوناگونی اعمال و نتایج ارایه شده اند.

یکی از مشکلات عمده در تولید سیستم های خبره، عدم توانایی متخصصین در بیان صریح روش حل مسایل می باشد. این موضوع در مواردی که نیاز به عکس العمل سریع سیستم توسط فرد خبره (از جمله سیستم های بلادرنگ کنترلی) می باشد پیچیده تر است.دلیل آن نیز نیاز به بررسی روشهای قبلی تجربه شده موثر در فرآیند تصمیم گیری می باشد. یکی از روشهای محدود برای حل این مشکل تولید درخت های تصمیم گیری بر اساس نمونه های موجود می باشد. نمونه ها می تواند دو استفاده کلی داشته باشد. از آنها می توان در تولید اتوماتیک استراتژیهای کنترلی توسط سیستمهای مکانیزه استنتاجی استفاده نمود. نمونه های مهم همچنین می توانند در اختیار فرد خبره قرار گرفته تا موارد موثر در تولید استراتژی کنترلی مورد نظر را تشخیص و به صورت نیمه اتوماتیک قوانین مورد نظر جهت تصمیم گیری تولید گردند.تحقیقات ارایه شده در این مقاله به امکان ترکیب هر دو روش فوق در تولید سیستم کنترلی پرواز یک هواپیما دلالت می کند. این تحقیقات نشان دهنده امکان توسعه سیستم RDR در حوزه های تخصصی که اکثر، دانش آن بصورت ضمنی است نیز می باشد. در این مقاله این موضوع با ترکیب سیستم RDR و یادگیری ماشینی جهت اخذ دانش یک خلبان در کنترل یک هواپیما بوسیله یک شبیه ساز پرواز به اثبات رسیده است.