بطور کلی کالدول نسبت به این امر که ابطال پذیری بتواند روش مناسبی باشد تردید دارد. به گمان او ساختار های این روش چنان سخت گیرانه اند که اگر به دقت به کار بروند، از علم اقتصاد اندک چیزی باقی می ماند. او بر آنست که نشانه اندکی داریم بر اینکه اقتصاددانان روش ابطال پذیری راحتی به صورت نازیانمند بکار برده باشند. او به رغم هواداری از روش ابطال پذیری، تکثرگرایی در روش شناسی را نیز می پسندد: بگذارید یک صدگل بشکفد. منظور او این است که در اقتصاد مکتبهای فکری مختلفی می توانند در تقابل آرا به نقد کشیده شوند، یعنی بر حسب هنجارهایی که خودشان را وقف آن کرده اند. اما این روش سر در گم لیبرالی در واقع باید اخلاق عالمان باشد که به انتقادها توجه نشان می دهند، ولی نمی تواند تا قیامت برای هر تئوری بکار رود، زیرا بالاخره معلوم نیست که کدام شیوه از نظریه سازیها باید کنار گذاشته شود.
از نقطه نظر فوق تساهلی و فوق تسامحی تکثرگرایی روش شناختی، حتی روشن نخواهد شد که چرا ما باید خواستار سازگاری منطقی در درون نظریه ها باشیم. و چرا باید آنها حرفهایی قطعی در باره جهان واقعی بزنند که از همه اینها گذشته دربردارنده مفادی هستند که نادرستی آنها را نشان می دهد.
بلاگ می گوید نقد کالدول بر ابطال گرایی ناشی از بدفهمی اوست؛ زیرا وی «تاییدگرایی» (دارای چهار خصلت آزمون پذیری، توجه به تحقق پیش بینی های هر تئوری در واقعیت، اهمیت خصلتی کفایت پیش بینی و ارجحیت تئوریها بر حسب توان نسبی تاییدکنندگی آنها در مورد مشخص)، را با ابطال گرایی اشتباه گرفته است. ابطال گرایی روش اسطقس دار است. در ابطال گرایی حرف این است که دانشمندان فقط فرضیه ها را آزمون نمی کنند، بل فرضیه هایی بنا می کنند که پیش بینی های قاطعی دارند و سعی می کنند آن فرضیه ها را رد کنند ...