سبک شناسی، دانشی است که تلاش می کند از یافته های علوم مختلف، مانند بلاغت، تاریخ ادبیات، زبان شناسی و... بهره گیرد. این دانش، در روند بررسی و تحلیل متن، از خردترین لایه که آواهای متن باشد، آغاز می کند و در نهایت سعی می کند به سطح فکری متن برسد. یکی از مهم ترین روش هایی که شاعران معاصر از آن بهره می گیرند، گرایش به سنت و بهره گیری از آن، جهت غنا بخشیدن به اثر خویش است. از جمله مهم ترین بخش سنت، میراث صوفیه است که به خاطر دارا بودن ویژگی چندمعنایی – چه در متون صوفیانه و چه شخصیت های صوفیه - یکی از توانمندترین ابزارهای موجود برای آفرینش تصویر شعری است. حسین بن منصور حلاج نیز یکی از این شخصیت های چندمعناست. این مقاله، سعی دارد تا با بررسی سبک شناختی دو شعر از ادونیس و شفیعی کدکنی، در سطوح زبانی، ادبی و فکری، تصویر و خوانش متفاوتی را که این دو شاعر از حلاج ارائه می دهند، آشکار سازد. بر این اساس، مشخص می شود که حلاج برای ادونیس، اسطوره رستاخیز و ولادت مجدد و برای شفیعی، اسطوره پایداری و مقاومت در برابر نظام ستمکار پهلوی است، افزون بر این، در پژوهش حاضر، در تحلیل شخصیت حلاج از روش یونگ نیز بهره گرفته است.