جنبش مشروطه از چه زمانی آغاز شد؟ آیا می توان یک آغازگاه برای جنبش مشروطه تعیین کرد؟ کدام یک از نیروهای اجتماعی فعال در بستر اجتماعی ایران جرقه این جنبش را زدند؟ این ها پرسش هایی است که در این مقاله به آن ها پرداخته می شود. در این راه، ضمن مرور مواضع متفاوت روایی، پیوست انگار، گسست انگار، و بسگانه انگار به مقوله تاریخ پژوهی و نقد دیدگاه های برگسون و برودل و گورویچ، با تکیه بر رویکرد تبارشناختی فوکو به جای آغاز جنبش مشروطه از آغاز«ها»ی جنبش مشروطه سخن خواهیم گفت. در نهایت، با تحلیل گفتمان انتقادی سرمقاله روزنامه وطن نشان خواهیم داد که یکی از آغازهای جنبش مشروطه همزمان است با پاگیری روشنفکران ارگانیک به عنوان نیروی اجتماعی نوپا در مقطع آستانه مشروطه. گرچه اگر شخصیت اصلی روایت تاریخ جنبش مشروطه را به جای روشنفکران، دیگر نیروهای اجتماعی قلمداد کنیم آغاز این جنبش به جای دیگری از تاریخ منتقل خواهد شد.