امور معنوی و مسائل مربوط به آن در قرن بیستم توجه روان شناسان غربی را به خود جلب کرد. این حوزه از روان شناسی به بررسی دین و معنویت و تأثیر آن در زندگی انسان پرداخته است. جایگاه دین در زندگی بشر، اهمیت آن، تأثیراتی که دین بر روان انسان دارد، بالا رفتن کیفیت زندگی و به تبع آن ایجاد شادی از جمله نظریات این حوزه از روان شناسی است. عرفای مسلمان نیز در کتاب های خود بر اساس آموزه های اسلام به بررسی این امور پرداخته و ضمن بیان آن ها به تحلیل و تبیین این موضوعات همت گمارده اند. با کاربرد نظریات عرفا می توان بعضی از رویکردهای روان شناسی را تبیین کرد و دریافت که عرفای مسلمان نیز به نظریه پردازی در این زمینه ها پرداخته اند. در واقع آشکار می شود عارفان در تعلیمات خویش به مباحث روان شناسی روی آورده اند که دریافت و استخراج این نظریات نیازمند پژوهش های جدی متخصصان علم روان شناسی بر روی متون عرفانی است. از طرف دیگر برای تفسیر بسیاری از اندیشه های عرفانی آشنایی با نظریات گوناگون روان شناسی ضرورت دارد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام گردیده است کوشش می شود با به کارگیری رویکردهای روان شناسی در زمینه شناخت، رفتار و هیجان، نظریات عرفای مسلمان (تا پایان قرن ششم) در زمینه یقظه و انتباه تبیین گردد.