در خلال چند دهه اخیر و به ویژه از سال 1990 به بعد، به دنبال افول نسبی پارادایم اثباتی و گسترش نسبی رویکرد تفسیری و روش شناسی کیفی مبتنی بر آن، در خلال دوره ای که به دوره جنگ های پارادایمی موسوم است، برخی از محققان با هدف رهاکردن علوم اجتماعی از تقابل های سنتی روش های کمی و کیفی، برای بازتعریف و مفهوم دهی دوباره به روش تحقیق اجتماعی تلاش کردند. با این تلاش ها روش شناسی متاخری تحت عنوان تحقیق با روش های ترکیبی ابداع شد که ورای مجادلات پارادایمی سنتی، بر اصول و منطق رویکرد پراگماتیسم مبتنی است. این روش بعد از شیوه های کمی و کیفی به عنوان جنبش روش شناختی سوم مطرح شده است. تحقیق با روش های ترکیبی عبارت است از استفاده هم زمان یا متوالی از هر دو روش کمی و کیفی که ضمن تلفیق هر دو روش، به ترکیب جدیدی ورای استفاده مستقل از هر یک از آن ها دست یافته و در عین حال منطق پارادایمی هر دو روش را نیز در نظر بگیرد.بر این اساس، مقاله حاضر درصدد است به مطالعه انواع طرح های تحقیق با روش های ترکیبی بپردازد. با توجه به دامنه، ابعاد و ویژگی های وسیع و پیچیده این روش شناسی متاخر، محتوای مقاله عمدتا بر نوع شناسی طرح های تحقیق کاربرد پذیر در تحقیقات ترکیبی متمرکز شده است. بنابراین ابتدا به بنیادهای پارادایم پراگماتیسم و مقایسه آن با سایر پارادایم های مسلط در علوم اجتماعی پرداخته می شود، سپس ابعاد متفاوت تحقیق با روش های ترکیبی و عناصر کمی و کیفی آن مورد توجه قرار می گیرد. در نهایت، طیفی از نوع شناسی های متداول از طرح های ترکیبی، معیارهای نوع شناسی و نیز اصول و روش های فنی برخی از مهم ترین انواع آن معرفی می شوند.