دولت به عنوان مقتدرترین و مشهورترین کارگزار سیاست در خاورمیانه، اخیرا انحصار کلاسیک کاربرد زور را از دست داده است. مجموعه از تحولات گریز ناپذیر و تحرکات هدفمند [مانند تجهیز و تسلیح حرکتهای گریز از مرکز]، طی دهه اول قرن 21، منطقه شرق خاورمیانه را متلاطم ساخته است. با فرض اینکه حرکتهای مزبور صبغه قومی / مذهبی دارند و تمهید چشم اندازهای آتی، مستلزم شناخت و تحلیل آنهاست، مقاله حاضر به طرح این پرسش پرداخته است که «الگوی مناسب برای تخمین وزن حرکتهای قومی / مذهبی در کشورهای شرق خاورمیانه (عراق، عربستان، ترکیه و ایران) کدام است و مولفه های آن کدامند؟» نگارنده برای پاسخ به پرسش مزبور، ابتدا مبحثی کوتاه به عنوان چارچوب نظری ذکر می کند و سپس الگوی پیشنهادی خود را در قالب دو مقوله سخت و نرم افزاری [و شامل یازده مولفه] ارائه می نماید.