مساله تقابل یا تطابق عین و ذهن از ابتدای تاریخ فلسفه، ذهن متفکران را بخود مشغول داشته است. در میان این متفکران بزرگ ملاصدرا و کانت دوگانگی ذهن و عین را نامقبول دانسته و قائل به نوعی یگانگی شده اند. این مساله در ملاصدرا امری محرز است، اما در کانت برغم تاکید ویژه وی بر اهمیت آن، بجهت غموض بسیار شدید مساله، تاکنون بسان امری ناشناخته باقی مانده است. این جستار مدعی است که کانت اگرچه در ابتدا از تبعیت عین از ذهن سخن میگوید، اما در نهایت نوعی یگانگی آندو را پذیرفته است. این مساله که در کارکرد وحدت استعلایی ادراک نفسانی نهفته است با اتحاد عاقل و معقول در ملاصدرا قابل بحث و بررسی است.