تحولاتی که طی سال های اخیر در خاورمیانه عربی و شمال آفریقا ایجاد شده، از زوایای گوناگون قابل تحلیل است. از بطن این تحولات، «سلفی گرایی سنتی» دچار دگردیسی شده و پدیده «نئوسلفیسم» به وجود آمده است. این مقاله، با بررسی مولفه ها و عناصر گفتمان نئوسلفیسم، «دگرسازی شیعی» را وجه اساسی این گفتمان تلقی کرده، و با رویکردی آینده پژوهانه و آسیب شناسانه، پیامدهای آن را در زمینه ایجاد اختلاف و تضعیف جهان اسلام تحلیل می کند. تحولات نظری نئوسلفیسم در عرصه عمل سیاسی، پیامدهایی چون غلبه دگردرون دینی بر دگرخارجی و شیعه هراسی، دوقطبی سازی امت اسلام، تضعیف و ناکام سازی دولت های منطقه و ایجاد زمینه برای حضور قدرت های فرامنطقه ای، مخدوش سازی نگاه بین المللی به جهان اسلام، قراردادن مجدد اسلام در دستور کار قدرت های جهانی، تغییر ژئوپلیتیک قدرت در منطقه خاورمیانه و افزایش قدرت و نقش رژیم صهیونیستی و در مجموع، زمینه برای تضعیف جهان اسلام را فراهم می کند و انرژی رهاشده از بیداری اسلامی را که می تواند باعث احیای قدرت واقعی جهان اسلام شود، خنثی و حتی معکوس می کند.