صفویان نخستین سلسله حکومتی ایران بودند که توانستند ترکیبی پررنگ و نتیجه بخش بین تصوف و تشیع ایجاد نموده و شالوده حکومت خود را بر آن قرار دهند. در پیدایش و قدرت یابی صفویه، علاوه بر تشیع و تصوف و پیوند آن دو، مسألة آناتولی، خانقاه اردبیل و قزلباشان نقش مؤثری داشت. صفویان قبل از آن که باورهای شیعی را در خدمت اهداف سیاسی خود گیرند و گرایش های سیاسی از خود نشان دهند، در عالم تصوف سیر می کردند. قزلباشان که در ابتدا مترادف با صوفی بودند، در تثبیت حکومت صفوی نقش اساسی ایفا نمودند و نفوذ همه جانبه ای در حکومت صفویه داشتند که با ورود علمای جبل عامل در عصر طهماسب یکم، رابطه مریدی و مرادی به رابطة شرعی بدل گردید و از نفوذ صوفیان کاسته شد و در نتیجه، درگیری بین اهل طریقت و شریعت آغاز گردید که در عهد شاهان صفوی تا حدی محسوس نبود، اما بعدها روند تصوف زدایی شدت گرفت و حتی تعداد زیادی از صوفیان، نفی بلد شدند که علل این درگیری را در عملکرد صوفیان می توان جست وجو کرد. در این پژوهش، برآنیم تا با روش تاریخی و توصیفی تحلیلی، ابعاد این مسأله را واکاوی کنیم.